ساختارهای قوی و ریشه دار مدیریت آب در جای جای این سرزمین کم آب نشان از اهمیت آب در فرهنگ، اقتصاد، اجتماع و سیاست ایران اسلامی دارد. اسناد تاریخی مربوط به مدیریت آبِ قنواتی چون بلده فردوس و قصبه گناباد و ...، رودخانه هایی چون زاینده رود و هریرود، پروژه بزرگ آبرسانی به حرم مطهر رضوی و.... در جغرافیای قدیم ایران موید این مطلب هستند. ایران همواره دستخوش قهر طبیعت بوده و مهاجرت های عظیم جوامع ثبت شده در تاریخ علاوه بر جنگها عمدتا ناشی از خشکسالی ها و سیلاب ها بوده اند. لذا هموراه والیان و سیاسیون در کنار مهندسین در طول تاریخ سعی در بهبود و توسعه منابع آبی کشور و مدیریت آنها داشته اند.
اکنون با گذشت بیش از 90 سال از تصویب قوانین مرتبط با آب و تشکیل نهادهای مسئول مدیریت آب در کشور و گذشت بیش از 40 سال از انقلاب شکوهمند اسلامی به دست مردم ، وضعیت منابع آبی در کشور به گونه ای است که نیازمند توجه ویژه همگانی می باشد. ایران بزرگ با داشتن خیل عظیم دانشمندان، اساتید، دانشجویان، مهندسان تراز اول بین المللی در مدیریت آب و مردمی فهیم و دلسوزان از یک سو، سرمایه گذاری های عظیم بعد از انقلاب برای توسعه منابع آب چه در بخش سدسازی و سازه های کنترلی و چه در بخش آبخیزداری و آبخوانداری و توسعه شبکه آبیاری و کشاورزی از دیگر سو توانسته است به رغم همه محدودیت های فراوان کشور را در شرایط ویژه اقلیمی و اقتصادی با کمترین آسیب اجتماعی ممکن مدیریت کند. سیلابهای بی سابقه و ویرانگر سالهای اخیر که با مدیریت بخش آب کشور بدون آسیب غرب و جنوب غرب کشور را درنوردید، خشکسالی های چندین ساله که بر گستره ایران اسلامی سایه افکنده و با همت مردم و ذی نفعان تا حدود زیادی مدیریت شده اند.
با این وجود، مدیریت آب در کشور جزء لاینفک موضوعات اساسی و بنیادین مورد توجه سیاسیون و برنامه ریزان نظام جمهوری اسلامی قلمداد می شود. لذا عزم جدی برای پرداختن به آن در همه ارکان نظام وجود دارد و بر این اساس برنامه های مختلف سازه ای و غیرسازه ای در کشور اجرا شده و در حال اجرا می باشد. بدیهی است تجارب ارزنده(موفق یا ناموفق) موجود از اقدامات گذشته فرصت آزمون و خطا را به تصمیم گیران نخواهد داد و انتظار بدنه تخصصی و مردم نیز توجه مسئولین به ویژه در دولت جدید به این بخش است.
آنچه مسلم است با وجود همه اقداماتی که تا کنون صورت گرفته، یکی از حساس ترین و شکننده ترین بخش های مدیریت کشور که به علل مختلف دچار چالش های خاص می باشد بخش آب و محیط زیست کشور است. سیر تکاملی مدیریت آب در قرن اخیر ایجاب می کند که در این برهه از زمان فهم مشترکی در بین تمامی ذی مدخلان از پارادایم مدیریت به هم پیوسته منابع آب ایجاد شود و همگان به این مهم به عنوان یک موضوع بین بخشی که برای مدیریت آن تمامی دستگاه ها باید آستین همت بالا بزنند نگاه شود. همکاری بین دستگاه های متولی چه از تامین کنندگان آب و چه از مصرف کنندگان و چه بخش نظارتی باعث ایجاد ساختاری قوی و کارآمد خواهد شد.
درحال حاضر گرچه بخش مسئولیتی آب یعنی وزارت نیرو به سختی در مسیر تغییر رویکرد مدیریت آب و استقرار ساختار مترقی و جدید حوضه آبریزی در کشور قرار گرفته است اما لازم است تمامی بخش های مصرف کننده نیز با این نوع از مدیریت آب همراه و همگام شوند. تمرکز کشور بر کشاورزی به عنوان بخش مهمی از اقتصاد و ناکارآمدی آن به عنوان یک بخش اقتصادی، عدم توجه به ارزش زنجیره تولید و اقتصاد یارانه ای در بخش کشاورزی و لذا حذف ارزش اقتصادی آب از فرایند تولیدات کشاورزی، چالشهای طبیعی جدی مثل خشکسالی و تغییر اقلیم، جابه جایی گسترده جمعیت در سالهای اخیر و خالی از سکنه شدن بسیاری از روستاها که نشان از ناکارآمدی اقتصاد کشاورزی پایه است، عدم اقبال بخش خصوصی به سرمایه گذاری در حوزه آب و کشاورزی، تعاملات و مبادلات ضعیف بین کشورهای همسایه و عدم رونق تجارت آب مجازی و... همه و همه نیازمند بازنگری در مدیریت آب کشورهستند که ساختار نوپای مدیریت حوضه ای به این منظور در حال شکل گیری است و امید است در دولت آینده مورد توجه ویژه قرار گیرد . این ساختار زنجیره ای از اقدامات و فرایندهای درهم تنیده است که می تواند الگوی مناسب برای ایجاد هماهنگی بین دستگاه های اقتصادی کشور باشد و نیز اجرای طرح های آمایش سرزمین که نیازمند این همکاری بین بخشی است را میسر و مبانی و بسترهای اقتصاد مقاومتی را فراهم آورد.