دانستنی‌های جالب از علم شخصیت شناسی

 آیا تا به حال فکر کرده اید که شخصیت شما با نحوه استفاده از کلمات ارزیابی می‌شود؟

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید کلماتی که استفاده می‌کنید حتی روی فرایند ژنتیک و ارثی شما هم تاثیر می‌گذارند؟ به طوری که منحصربفردترین حقایق درمورد خود را خواهید شناخت و برای این منظور باید مطالعه این مطلب را ادامه دهید.

TAHC یا چرخه P مخفف عبارت اندیشه، عمل، عادت و شخصیت است که ویژگی‌های شخصیتی فرد را شکل می‌دهند.

همان طور که فکر توسط ذهن به وجود می‌آید، به انجام یک عمل نیز دستور می‌دهد که خود باعث ایجاد یک عادت در فرد می‌شود که همین استفاده مداوم از عادت نیز باعث تغییر در شخصیت فرد می‌شود و همین موضوع به صورت ویژگی‌های شخصیتی شکل می‌گیرد.

ذهن حالتی بسیار عرفانی دارد که برای مغز، برنامه ریزی دوطرفه‌ای می‌کند و فکر ما با گوش دادن، نوشتن و صحبت کردن کنترل می‌شود.

شخصیت ما به گونه‌ای است که این توانایی را دارد که حتی بیش از ۱۰۰ نسل بعدی خود را با فرایند ارثی تحت تاثیر قرار دهد و به همین دلیل، در حال حاضر، واژگان ما نقش بسیار مهمی در زندگی دارند.

کلماتی که افراد استفاده می‌کنند شخصیت آن‌ها را نشان می‌دهد و همان طور که بیان شد، ذهن برنامه ریزی دو طرفه‌ای را ارائه می‌دهد که شیوه بیانی هر فرد برای پردازش افکار از طریق صحبت کردن کنترل می‌شود و سپس، چرخه THAC رنگ واقعی خود را نشان می‌دهد.

یک واقعیت این است که واژگان ابزار هستند و صحبت کردن فرایندی به منظور استفاده کردن از این ابزار است که استفاده بهتر از این ابزار، نتیجه بهتری را به دنبال دارد.

اگر بخواهیم از نظر علمی به این موضوع بپردازیم باید بگوییم که صحبت کردن یک فعالیت روانشناختی عضلانی است و در حقیقت یک مسیر یا پل کمک کننده‌ای است که می‌تواند ذهن آگاه و ناخودآگاه فرد را برای شفاف سازی و روشن شدن بیشتر با یکدیگر ادغام کند.

افردی که از واژگان صریح و واضح استفاده کرده و با صراحت صحبت می‌کنند به دلیل ذهنشان است، زیرا ذهن آن‌ها به صورت ناخودآگاه به آن‌ها فرمان می‌دهد که از واژگان صریح استفاده کنند.

همیشه در واژگان، مترادف و متضاد و مثبت و منفی وجود دارد.

فراموش نکنید که توضیح زیادی در مورد چگونگی استفاده از واژگان وجود ندارد، اما مثال زیر همه چیز را روشن و قابل درک می‌کند و برای این منظور می‌خواهم تاکید کنم که اگر از واژگان به طور نامناسبی استفاده کنیم همین واژگان می‌توانند سمی باشند و به صورت خطرناک عمل کنند.

به طور مثال؛ تصور کنید یک کودک در حال بازی کردن با یک کاسه است و مادرش ناگهان این صحنه را می‌بیند و به عنوان یک فرد بزرگتر به او می‌گوید: "کاسه رو زمین نزن! " یا " کاسه رو محکم‌تر نگه دار! " کودک بر این تصور است که مادرش به خاطر این که کاسه در حال افتادن است به او این جملات را می‌گوید و او هم چندین بار این کار را انجام می‌دهد.

این در حالی است که بهترین روش برای بیان، استفاده از جمله " کاسه رو محکم نگه دار! " است. زیرا با گفتن این جمله، کودک به این باور می‌رسد که کمی بی احتیاطی او باعث شکسته شدن کاسه می‌شود و باید کاسه را محکم نگه دارد.

از آن جایی که والدین همیشه نگران سرنوشت فرزندشان در تمامی جوانب زندگی هستند واژگانی که والدین استفاده می‌کنند هم باید بسیار تاثیرگذار و قوی باشد.

راز‌هایی پنهانی از ویژگی شخصیتی شما

" من لجبازم. "، " من احمقم. "، " من سخت گیرم. " "می توانستم"، " نمی‌توانستم. " و... همه این‌ها از جمله عبارات و واژگانی هستند که وقتی مردم آن‌ها را بیان کنند به صورت یک عادت برای آن‌ها در می آید و در حال حاضر، گوش کردن بسیار جالب و مفید است. زیرا اگر کودکی در این دوران، کلمات مناسبی را گوش نکرده و نشنیده باشد به وجود آمدن چنین زبان مناسب و مفیدی برای او دشوار خواهد بود و تعداد اندکی از افراد که دارای عزت نفس بالایی هستنداز جمله موارد استثنایی محسوب می‌شوند.

به طور مثال؛ اگر والدین، در دوران کودکی فرزند خود به او بگویند " بی فایده هستی. "، " احمق " و یا " نمیتونی یه کار کوچیک رو درست انجام بدی " و... همیشه این باور که پدر و مادرش حق دارند و او نمی‌تواند، در ذهن و ضمیر ناخودآگاهش می‌ماند و همیشه نیز به این ترتیب عمل می‌کند، زیرا به این نتیجه رسیده است که هر کاری می‌کند احمقانه تلقی می‌شود و این به صورت عادت در می‌آید و شکل می‌گیرد و تنها، افرادی که خودانگیخته هستند در این مورد استثنا هستند.

به طور کلی، تفاوت افراد را می‌توان در نحوه انتخاب آن‌ها بین گزینه‌های A و B نیز مشاهده کرد. به طور مثال؛ فرد A۱ می‌گوید من در درس ریاضیات بسیار ضعیف هستم این در حالی است که فرد B۱ بر این باور است که ریاضیات خود را می‌سازد و بهتر می‌کند.

فرد A۱ می‌گوید اشتباه نکنید و فرد B۱ جمله این کار را به روش صحیح انجام دهید را استفاده می‌کند و یا فرد A۲ ادامه می‌دهد سریع رانندگی نکنید، اما فرد B۲ توصیه به رانندگی ایمن می‌کند و یا حتی فرد A۳ می‌گوید هرگز به شرکت بد و نامناسب ملحق نشوید، اما فرد B۳ ادامه می‌دهد افراد مناسب را انتخاب کنید که در این جا می‌توان تفاوت میان افراد را مشاهده کرد.

این را بدانید فردی که با گفتن جمله " من در ریاضیات بسیار ضعیف هستم. " برای خود برنامه ریزی می‌کند همیشه در ریاضیات عملکرد ضعیفی خواهد داشت، اما فرد دیگری که می‌خواهد ریاضیات خود را بهتر کند طوری عمل می‌کند که اشتباه‌های خود را کاهش دهد و توانایی ساخت او نیز ادامه پیدا می‌کند.

امیدوارم الان، متوجه ایده استفاده صحیح از واژگان و مراقب صحبت کردن خود شده باشید.

در این مطلب، موارد جالب دیگری نیز برای شما وجود دارد.

به طور مثال؛ زمان گذشته توجه شما را به مسائلی که هنوز اتفاق نیفتاده است جلب می‌کند و واژگانی، چون " ممکن است " به دلیل این که چیزی را مشخص نمی‌کنند گزینه‌هایی را برای شنونده شما باقی می‌گذارند و واژگانی، چون " نمی‌توانم " و " انجام نمی‌دهم " از آن دسته واژگانی هستند که شنونده را مجبور می‌کنند دقیقا برعکس آن چه که می‌خواهند تمرکز کنند.

این موارد از جمله اشتباه‌هایی هستند که اغلب والدین و مربیان، آن ها را بدون اطلاع از این آسیب خطا‌های زبانی انجام می‌دهند. به طور مثال؛ " توپ را رها نکن! " عبارت مهلک و سمی است و نتیجه احتمالی که به همراه دارد این است که کودک توپ را رها می‌کند، اما استفاده بهتر از این جمله این است که والدین و یا مربیان بگویند: " توپ را بگیر! "

عبارت مهلک و سمی دیگری که برای کودکان مورد استفاده قرار می‌گیرد " تلویزیون تماشا نکن! " است که نتیجه احتمالی که به همراه دارد این است که تلویزیون بیشتری تماشا می‌کند.

امیدواریم که همه چیز را به طور واضح متوجه شده باشید و از این پس از کلمات مناسبی استفاده کنید.

راز‌هایی پنهانی از ویژگی شخصیتی شما

همیشه کلمات نامناسب، نادرست و مناسب را به خاطربسپارید چرا که این موضوع می‌تواند باعث شود تفاوت آن‌ها از یکدیگر را بهتر بدانید و شخصیت مناسبی برای خود شکل دهید و فراموش نکنید که از بازی کردن با کلمات، کمتر استفاده کنید به طوری که برای صحبت کردن خود، از کلمات کمتری استفاده کنید.

استفاده از کلمات مناسب و مثبت بسیار مفید است چرا که افراد، کلمات منحصر به فرد را دوست دارند و آن‌ها را بیشتر در ذهن خود می‌سپارند و استفاده از زبان مناسب و خوب می‌تواند به صورت عادتی در آید و به دنبال خود عادت‌های مناسب دیگری را نیز شکل دهد.