انسانهای تنبل و بیحال از نظر روحی نیز افسرده هستند. از این جهت امیر مؤمنان، حضرت علی (ع) میفرمایند: «آفَةُ النُّجْحِ الْکَسَل: آفت موفقیت، تنبلی است».
کسانی که به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کردند، مهمترین دلیل موفقیتشان این است که از زیاد خوابیدن دوری کردهاند. مثلاً ادیسون روزانه کمتر از پنج ساعت میخوابید و بیشتر در آزمایشگاه خودش بود. یا نیوتن روزانه سه الی چهار ساعت بیشتر نمیخوابید. او بارها شده بود که چند روز نمیخوابید تا از بیخوابی بیمار شده و به اجبار تن به تختخواب میداد.
هرچند هدف ما در زندگی مشخص است، اما دانشمندان بزرگ دین نیز در تنظیم خواب خود بسیار دقیق بودهاند و خواب را به عنوان عبادت و کمکی برای پبشبرد اهداف و کارهای مهم خود میدانستند.
۱- مدیریت خواب و دوری از بینظمی
از آفات نظم در زندگی، مدیریتنکردن خواب است. در مدیریت خواب باید به نکاتی توجه کرد. از جمله اینکه در طول روز باید خود را مشغول کنیم با برنامههای متفاوت و اگر بین روز خواستیم بخوابیم بسیار کوتاه باشد تا به خواب شب ضربه نزند. از جمله نکاتی که باید دقت شود، این است که خواب مفید، خواب اول شب به تعبیر دین و کارشناسان طب و افراد متخصص و صاحبنظر در این زمینه است. خواب منظم باعث نظمدهی به برنامههای دیگر نیز میشود.
برای تنظیم خواب باید مدتی هر چند به سختی با برنامه جلو رفت و از ادامه کار ناامید نشویم تا این برنامه برایمان یک عادت شود. در روایات آمده خداوند دشمن کسی است که زیاد میخوابد؛ یعنی کسی که کارهای مهم خود را فدای خواب و جسم خود میکند و از کارهای مهم خود میزند.
در واقع خواب زیاد انسان را از رسیدن به کارهای بزرگ غافل میکند. از علمای بزرگ اسلام درباره جدیت مرحوم سیدجواد عاملی، صاحب مفتاح الکرامه نوشتهاند: دختر صاحب مفتاح الکرامه که بانویی جلیلالقدر و مشهور به تقوی و عبادت بوده است و تا بیش از ۹۵ سالگی با صحت حواس و قدرت ادارک زندگی کرد، گفت: پدرم جز اندکی از شب را نمیخوابید و من به یاد ندارم شبی از خواب برخاسته باشم و او را در خواب دیده باشم. نوه او شیخ رضا بن زینالعابدین عاملی مدتی در خانه او بود و شبها وقتی مطالعاتش تمام میشد میخوابید و جدش همچنان بیدار و مشغول کار خود بود. به نوهاش رو کرده و گفته بود: این عشق به خواب چیست؟ مرا از خواب همین اندازه بس است و سپس سر را بین دو زانوی خود میگذاشت و میخوابید و پیش از آنکه خواب سیری کند، بیدار میشد و به کارش برمیگشت. گاهی نیز نوه خود را برای نماز شب بیدار میکرد!
۲- تنبلان دنیا، بیحالان آخرت!
یک قاعده کلی داریم و آن اینکه هر کسی در کار دنیای خود تنبل باشد حتماً در کار آخرت خود نیز سستی به خرج میدهد. البته برعکس این صادق نیست. اینطور نیست که هر کسی در دنیا تنبل نبود در کار آخرت خود نیز تنبل نیست. مهم این است که در دین مبین اسلام، جایی برای تنپروری و تنبلی نیست و اگر کسی تنبل و بیبرنامه باشد بیشک نسبت به آخرت خود نیز بیبرنامه است. از همینرو امام محمد باقر (ع) میفرمایند: من مردی را که در کار دنیایش تنبل باشد مبغوض میدارم و کسی که در کار دنیا تنبل باشد، در کار آخرتش تنبلتر است.
۳- دروغگویی و توجیهگری
بعضی انسانها به خاطر بیبرنامهگی و بینظمی وظایف خود را به خوبی انجام نمیدهند و وقتی مورد مؤاخذه یا بازخواست قرار میگیرند، به دنبال توجیه و دلیلتراشی برای بینظمی خود به دروغ متوسل میشوند تا بتوانند راهی برای خروج از این مشکل پیدا کنند. در حالی که اگر به نظم و برنامه خود عمل کرده بودند نیاز به این همه زحمت نبود. منشأ بعضی از دروغها انجامندادن وظایف در زمان مناسب خود است.
۴- تنبلی و حسرت زندگی
وقتی انسان در زندگی تنبل بوده و نظم و برنامهریزی نداشته باشد، فرصتهای زندگی از دست او میرود و وقتی وقتش به بطالت بگذرد به دنبال آن حسرت و ندامت در زندگی بر او حکمفرما میشود. امامان معصومین بسیار تأکید فرمودهاند که از دست دادن فرصت و اقدامنکردن به کار در وقت مناسب باعث بروز غم و اندوه میشود. پس برای اینکه بعد از سالها زندگی بر فرصتهایی که از دست رفته غم نخوریم برنامهریزی و نظم در زندگی را رعایت کنیم.
۵- فرصتها را بسازیم
برخی هستند که از زمانهای خود به خوبی استفاده نمیکنند، اما برعکس بعضیها هم هستند از زمانهایی که ما فکر میکنیم سوخته است، مثلاً در صف مترو یا جاهای مختلف، بهترین استفادهها را میکنند. از این جهت آنقدر دین اسلام نسبت به بیکاری و تنبلی حساس است که در روایتی امام جعفر صادق (ع) میفرمایند: اگر در خط مقدم جبهه، درگیری شروع شد، باز هم کارکردن و طلب روزی را در آن روز ترک نکن. یعنی نسبت به وظیفهات در هر حالتی کوتاهی نکن و فرصت را از دست نده. بعضی برای اجرای برنامههای خود دنبال فرصتی مناسب میگردند.
در حالی که باید انسان خودش برای خود فرصت درست کند. مثلاً در صف نانوایی که هستی، میتوانی از این فرصت استفاده کنی. یا در اتوبوس و مترو و ... هستی، آنجا هم میتوانی ادامه کارها و برنامهات را داشته باشی. از این جهت اسلام میفرماید در میدان جنگ هم از وظیفهات غافل مشو. آیتالله بهاءالدینی، درباره غنیمتشمردن فرصتها فرمودهاند: همین که ۱۰ روز یا بیشتر برای مسافرت به شهری میرفتم از فرصت استفاده میکردم، مباحثه و مذاکره علمی میگذاشتم. مواظب بودم وقتم تلف نشود. تفریح من در ایام تحصیل فقط تغییر آب و هوا بود.
آنگاه که از دوران طلبگی سخنی به میان میآمد، میفرمودند: ما برای رفتن از منزل به فیضیه، سعی میکردیم مسیری را انتخاب کنیم که خلوت باشد تا بتوانیم روی درسها و مباحث تفکر کنیم. از کوچهباغها عبور میکردیم تا به فیضیه برسیم و در طی مسیر روی مطالب فکر میکردیم. این مدت هم وقت ما به تفکر و مطالعه میگذشت. در نتیجه استفاده از وقت در هر شرایطی برای انسانهای با اراده یکی از موفقیتهای آنان است.