چرا پدیدههایی مثل شرطبندی در جامعه ما با اقبال مواجه میشود؟ «اولین نکته کاهش قدرت خرید، کاهش توان مالی و گسترش فقر . هر قدر فقر بیشتر میشود، آدمها بیشتر رویاپردازی میکنند که میتوان با یک اتفاق در بازه زمانی کوتاهی به پول هنگفت و ثروت بادآوردهای برسند. مانند گلدکوئستی که قدیم باب شده بود. این پدیدهها نشان میدهد از نظر برنامهریزی اجتماعی و در وجه اقتصادی به مرور زمان در نسل جوان این احساس تقویت شده که رویاهای خود را از دست داده، از نظر اقتصادی دچار مشکل شده و نمیتواند به حداقلهایی که میخواهد دسترسی پیدا کند.
دومین نکته، بررسی این پدیده از دیدگاه فرهنگی است. در فرهنگ ما باورهای عمیقی درباره کار وجود داشته هر چند امروزه چنین باورهایی بسیار ضعیف شده است. متاسفانه دیگر مشاغل مولد، هدف نسل جوان ما نیست و همین امر باعث شده فرهنگ کار و فرهنگ مسئولیتپذیری در کشور از این جهت بسیار مخدوش شود. در مقابل نگاه به مشاغل خدماتی، واسطهگری، دلالی و در یک کلام نگاه درآمدزایی از راههایی مانند سایتهای شرطبندی تقویت شده است. رواج یافتن چنین گزینههایی به جای تولید در جامعه شغلهای اصلی و مولد آسیب میرساند. امروزه یک جوان تحصیلکرده حاضر نیست به روستا برود و در مشاغلی مانند کشاورزی کار کند یا در میان جوانها کنار هم جمع شدن و برداشتن گامهایی در عرصه تولید مطرح نیست. این نشان میدهد دیدگاه فرهنگی ما در حوزهای به نام شغل و کار کاملا دیدگاهی قابل نقد است.
سومین نکته، دیدگاه رسانهای است. متاسفانه رسانههای ما در این موضوع کمکاری کردند. تبیین ابعاد متفاوت این موضوع الزامی است. چه کسانی پشت صحنه اصلی این پدیده هستند؟ باید رسانهها در قالب یک گزارش تحقیقی روی این موضوع کار کرده و دستهای پشت پرده آن را رو کنند. رسانهها باید نظام بانکی را هم مورد توجه قرار داده و روشنگریهای لازم را انجام دهند.
چهارمین نکته باید آگاهیبخشی به نسل جوان انجام شود. یعنی رسانهها ابتدا نباید به سراغ معلول بروند بلکه باید علت را جستوجو کنند. در آخرین گام آنها باید آگاهیبخشی انجام داده و به جوانان بگویند این پدیدهها چیزی نصیب شما نمیکند جز این که همان اندک سرمایه شما را هم از بین ببرد.»