آسیب‌های ناشی از جدایی و یا مرگ همسر در زندگی مشترک

جدایی و طلاق ، موضوعاتی هستند که این روز‌ها به دلایل متفاوتی در جامعه اتفاق می‌افتند. به طوری که اگرچه برخی از زوجین ، به طور رسمی از یکدیگر جدا نشده‌اند، اما فاصله عاطفی حاکم میان آن‌ها دیواری میانشان کشیده است و از طرفی دیگر، زوجینی هم هستند که با یک امضا به زندگی مشترک خود پایان داده اند و وارد مرحله دیگری از زندگی شده اند که می‌تواند پیامد‌هایی به همراه داشته باشد و جدای از خوب یا بد بودن آن، برای برخی از زن و مرد‌ها سوگی را به همراه دارد که از آن به عنوان سوگ جدایی و یا حتی سوگ مرگ شریک زندگی یاد می شود که پس از پایان یک زندگی و طلاق و فوت فرد مقابل اتفاق می افتد.

مریم سامانی روانشناس بالینی در رابطه با چگونگی شکل‌گیری سوگ جدایی در میان زوجینی که طلاق  یا فوت شریک زندگی خود را تجربه می کنند، اظهار کرد: وقتی افراد ازدواج می‌کنند بر این باور هستند که شریک زندگیشان همیشه در کنار آن ها خواهد بود، ولی گاهی اوقات زندگی به گونه‌ای پیش می‌رود که با آن چه زوجین برنامه ریزی کرده اند متفاوت است و در این میان، مهم این است که وقتی داستان زندگی یک زن و شوهر به پایان می‌رسد خواه به صورت طلاق و یا خواه به دلیل مرگ باشد هر دو مورد، شامل یک سوگ شدید می شوند.

وی بیان کرد: پس از طلاق و سوگ جدایی، افراد تجربه مواجهه با وضعیت ازدست دادن شریک زندگی خود و پیدا کردن شریک جدید را دارند که این موضوع به معنای چالشی بزرگ است. بالاخص که اگر در این زندگی مشترک، فرزندی هم وجود داشته باشد.

​این روانشناس بالینی با اشاره به مواردی که باعث کاهش مشکلات ناشی از طلاق و سوگ جدایی می‌شوند، تصریح کرد: پس از طلاق و یا مرگ همسر دیگر نمی‌توان خانواده هسته‌ای سنتی را تشکیل داد که این انتظار مانعی جدی در برابر خانواده جدید است و باید اقدام‌های متفاوتی برای نوع دیگری از خانواده انجام داد که هیچ کدام بهتر از دیگری نیستند و فقط آن‌ها با یکدیگر متفاوت هستند و به همین ترتیب اقدام‌های مختلفی لازم است.

سامانی گفت: معمولا این وضعیت در دیدار‌های شگفت انگیز، بعد عشق اتفاق می‌افتد و به دنبال آن، اتفاق‌های قبل طلاق و سوگ فراموش می‌شود.

بنابراین، لازم است گذشته را برای همیشه و به هر روشی از یاد برد. یعنی اگر همسر سابق وجود دارد نباید نسبت به او احساس خشم و نفرت کرد چرا که در غیر این صورت عشق جدید هیچ اثر مفیدی نخواهد داشت. پس باید برای عشق جدید جا باز کرد و قرار نیست کسی جایگزین فرد قبلی شود. زیرا هر شخصی در زندگی جایگاه منحصر بفردی دارد و باید به هر فضایی که تجربه می‌شود احترام گذاشت حتی فضای شخصی خود فرد.

جدایی و طلاق

وی ادامه داد: باید به اولویت دادن کودکان توجه کرد. بدین معنی که گاهی فرزندان رابطه قبل به خاطر اشتیاق زندگی جدید کمی فراموش می‌شوند و همین موضوع باعث می‌شود که نسبت به شریک جدید زندگی کینه پیدا کنند. زیرا احساس می‌کنند توجه والدین خود را بعد از طلاق و سوگ ازدست داده اند. بنابراین، در این میان باید توجه داشت که صمیمیت خوب میان فرزندان و پدر و مادر بسیار مهم است تا حسادتی میان هیچ یک از افراد به وجود نیاید و درک متقابل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است تا جایی که تمامی این افراد احساس کنند همان طور که قبلاً وجود داشته اند همچنان نیز وجود دارند و احترام به یکدیگر برای هماهنگی در این نوع شرایط بسیار مهم است.

این روانشناس بالینی افزود: بازسازی خانواده پس از طلاق و سوگ اغلب با انتظاراتی همراه است که  در صورت وجود فرزند از زوج جدید انتظار همچنان افزایش پیدا می‌کند، زیرا انتظار می‌رود این فرزند توسط فرزندان قبلی پذیرفته شود که توانایی دیدن واقعیت و پیگیری احساساتی که وجود دارد، امکان سازگاری و سپس ادغام بهتر همه اعضای خانواده را فراهم می‌کند و شناخت آنچه در مواجهه با حوادث رخ داده به زوجین امکان می‌دهد تا در جهت بهبود روابط تلاش کنند.

سامانی تاکید کرد: ایجاد پویایی بر اساس این واقعیت‌ها و نه بر اساس انتظارات، به همه امکان می‌دهد تا با واقعیت جدیدی که در آن زندگی می‌کنند خو بگیرند و مجبور کردن کودک به دوست داشتن شریک زندگی جدید می‌تواند باعث نفرت و عصبانیت بیشتری نسبت به او شود. بنابراین، دادن زمان و فضا به کودک اجازه می‌دهد تا کم کم سازش پیدا کند.

این روانشناس بالینی خاطرنشان کرد: بعد از طلاق و سوگ، خیال و تصوری که با آن، یک خانواده جدید ساخته می‌شود، هدفی دست یافتنی است. اما اگر در خیالات و احساسات به نیاز‌های همه افراد توجه نشود پایبندی به آن هدف مانعی بزرگ خواهد بود .