مریم داودوندی متخصص مشاوره و روانشناس درباره راهکارهای رفع اختلاف میان زوجین اظهار داشت: نخستین گام در حل یک مشکل درک صحیح آن و تمرکز بر این موضوع است که مسألهای وجود دارد. بهعبارتی مرحله مهم حل مسئله، تشخیص مسئله یا مشکل است. تلاش در جهت فراگیری حل مشکل به معنای آغاز فرایند تفکر است که متاسفانه ضعف این مهارت یکی از عوامل تشدید تعارضات زوجین می باشد.
وی تصریح کرد: ممکن است فرد دارای باورهای غیر منطقی و انعطاف ناپذیر باشد. وجود این باورها مانع از این می شود تا فرد درک کند و بپذیرد که خود مسبب و ادامه دهنده مشکلات است. گاه در تعارضات زناشویی این باورها مانع درک صحیحی از مسوولیت شخص در ایجاد و یا تداوم مشکل خواهد شد که در اینصورت یکی از راه حلهای مهم شناسایی این باورها و پذیرش مسئولیت در جهت تغییر آنهاست.
داودوندی ادامه داد: فرد باید به این نتیجه گیری برسد که هر کسی به ناچار در زندگی اش با مشکل مواجه میشود و باید به جای فاجعه آمیز کردن مشکل، نادیده گرفتن آن، سرزنش و ملامت کردن خود و دیگران، با خود بگوید که اکنون که مشکل پیش آمده، چه باید کرد.
وی بیان داشت: اولین قدم در حل مشکل این است که فرد بپذیرد، مشکلی وجود دارد. یکی از مهمترین موضوعاتی که در این مرحله باید به آن توجه کرد، مسأله گفتوگوی درونی است. بسیاری از افراد هنگام رو به رو شدن با مشکلات خود را سرزنش و ملامت میکنند. خود را ضعیف و بی لیاقت، تنبل و نالایق میشمارند. جدای از مسئله بوجود آمده، همین باورها و خودگوییها فرد را آشفته و پریشان میکند و از توان او در مقابل مشکلات خواهد کاست.
این روانشناس گفت: البته همه چیز تنها به عوامل ذکر شده خلاصه نمیشود، بلکه تعریف کردن و فهمیدن مسأله مستلزم یافتن اطلاعات مناسب و صرف نظر کردن از جزئیات نامربوط است. در تعارضات زناشوئی، زوجین باید با حفظ آرامش و به دور از هرگونه بحث غیر مرتبط با موضوع اصلی، در مورد مشکل و یا چالش با همسر خود صحبت کرده و با همفکری دریابند چه عواملی باعث ایجاد مشکل شده است.
داودوندی تاکید کرد: یکی از نکات مهم در هر فردی یادگیری شیوههای تنظیم هیجان و فرصت گفتوگو دادن به یکدیگر است تا امکان دسترسی به راه حلها افزایش یابد. در صورتی که وقت و انرژی همسران صرف بحثهای حاشیه ای شود، به نتیجه درست و روشنی دست نخواهند یافت. برخی از افراد مشکل را به صورت کلی و مبهم مطرح میکنند که معمولاً به شیوههای موثر حل مسأله نمیانجامد و تنها توصیف اختصاصی مشکل، این امکان را فراهم میکند که راهبردهای مفید حاصل شود.
وی بارش فکری را یکی از راهکارهای مورد نیاز در رسیدن به راه حل موثر دانست و افزود: «بارش فکری» را باید با طرح این پرسش آغاز کرد که چه راه حلهایی برای حل این مشکل وجود دارد؟ در این هنگام فرد باید به همه راه حلهای ممکن بیاندیشد و تا جایی که میتواند راههای بیشتری را بیابد. مشورت با افراد با تجربه و کارشناس، مطالعه و تحقیق و همچنین رجوع به تجارب گذشته خود فرد میتواند روش بسیار مفیدی برای دستیابی به راه حلهای هر چه بیشتر باشد. نکته مهم در بارش فکری آن است که باید آن چه به ذهن خطور می کند را، بدون نگرانی و یا حذف عجولانه مورد توجه قرار دهند و پس از ارزیابی تک تک راه حل ها بهترین راه حل را به اجرا درآورند.
داودوندی خاطر نشان کرد: برای اینکه مسأله و یا مشکل دقیقاً مشخص و معلوم شد تا آنجا که ممکن است باید راه حلهای متعدد و زیادتری ارائه شود چراکه بدون شناسایی راه حلها، حل مسأله رخ نخواهد داد.