در میان فاتحان خرمشهر، اسامی از رزمندگان از میاندوآب، زادگاه شهید باکری هم به چشم می خورد که یکی از آنها حاج مهدی آجودانزاده، جانباز و پاسدار انقلاب اسلامی است.
مهدی آجودانزاده متولدسال 1344 در دهستان بکتاش میاندوآب، جانباز هشت سال دفاع مقدس، فرزندشهید نصرت اله آجودانزاده و بوده و تنها عمویش سیف اله آجودانزاده نیز شهید شده است.
وی برای نخستین بار در روز سوم فروردین سال61 تحت امر گردان کربلا به مناطق عملیاتی جنوب کشور اعزام شده و در 22 اردیبهشت سال 61 در مناطق عملیاتی جنوب و دو بار نیز در مناطق عملیاتی کردستان از ناحیه شکم مجروح شده است.
آجودانزاده به گفته خودش در جبهه های جنوب به صورت مستقیم در عملیات بیت المقدس و خط پدافندی عملیات طریق القدس در مناطق دهلاویه، بستان و رودخانه نیسان در غرب سوسنگرد، تحویل اسرای عراقی در عملیات فتح المبین حضور داشته و هفت ماه قبل از عملیات بدر نیز تحت فرماندهی سردار مهدی عیسی زاده، نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی، وظیفه شناسایی مناطق عملیاتی بدر را بر عهده داشته است.
حاج مهدی هم چنین در شمال غرب کشور نیز در مناطق عملیاتی کردستان مانند پیرانشهر،بوکان،پسوه،مهاباد در قریب به اتفاق عملیات ها حضور داشته است.
این جانباز دوران دفاع مقدس که در سال 59 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده، در گفتگویی که با خبرنگار زرین خبر داشته، به گوشه ای رشادت های رزمندگان اسلام در عملیات غرورآفرین بیت المقدس و حماسه فتح خرمشهر و خاطرات دوران دفاع مقدس اشاره کرده است که در زیر می خوانید:
فضای جبهه ها فضایی آکنده از غیرت، شرف و دفاع از کیان انقلاب اسلامی و حکومت نوپایی بود که به رهبری حضرت امام خمینی(ره) در مقابل آماج توطئه ها و تهدیدات بود و در این شرایط ما درس و مشق و سنگر مدرسه را رها کردیم و با عشق درونی و احساس تکلیف در سنگر جبهه ها حضور یافتیم و خدا را نیز شاکریم ولی از سویی دیگر حسرت این را می خوریم که از قافله دوستان عقب ماندیم و شهادت نصیب ما نشد و با این حال امیدواریم پیام شهدا را به نسل های حال و آینده برسانیم.
در مرحله سوم عملیات زخمی شدم
بنده در سه مرحله از عملیات بیت المقدس حضور داشتم و در مرحله سوم که نیروهای عراقی پاتک زده بودند، زخمی شدم.
مقاومت بچه ها مثال زدنی و بی نظیر بود، در آنجا ما به همراه 9 نفر از بچه های گردان خودمان زخمی شدیم، نصرت عباس زاده از بچه های گردان ما نیز در آنجا به شهادت رسید ولی ما را به عقب منتقل کردند و حتی شهید شهباز نوری نیز در آنجا زخمی شد، در کل بیش از 100 نفر از گردان بچه های میاندوآب در این عملیات شهید شدند.
وحدت نیروها و نصرت الهی رمز پیروزی ما بود
به نظر بنده رمز موفقیت در این عملیات، وحدت نیروهای مسلح اعم از ارتش و سپاه و مهم تر از همه نصرت الهی بود که شامل حال ما شد و بهترین جمله را هم در این باره حضرت امام خمینی(ره) فرمودند که «خرمشهر را خدا آزاد کرد».
از سویی هم وحدت، همدلی و همزبانی، کمک های مردمی و حضور رزمندگان اسلام در جبهه ها از دیگر عوامل این پیروزی بود که حتی فرماندهان نظامی دنیا نمی توانستند باور کنند که نیروهای عراقی با آن همه تجهیزات شکست خورده اند و خرمشهر آزاد شده است.
دو رکعت نماز عشق
خاطره که زیاد است و باید گفت که "شنیدی جبهه ها ماوای عشق است/ولی شنیدن کی بود ما دیدن"
در جبهه های جنگ علی رغم آتش سنگین دشمن، تنها جلوه ای که به چشم می زد، دو رکعت نمازعشق بود.
وقت نماز که می شد علی رغم اینکه بچه ها حتی مجال این را نداشتند که پوتین خود را از پا دربیاورند تا وضوبگیرند و حتی خود ما 12 روز از دارخوئین تا خطٰشلمچه پوتین از پا درنیاوردیم و با تیمم نماز خواندیم و برای اینکه هم هدف تیر دشمن قرار نگیریم به صورت نشسته نماز می خواندیم.
این نماز لذت دیگری داشت، فرشتگان آسمانی در آنجا نازل می شدند، اکنون هم که به آن مناطق سفر می کنیم، خاک های آنجا با انسان حرف می زنند ومی گویند اینجا شهدا نجوا کرده اند وبه آرزوی خود رسیده اند.
امدادهای غیبی را واقعاً در جبه ها لمس می کردیم
در دومین روز مرحله اول عملیات بیت المقدس ما در جاده و در امتداد ایستگاه حسینیه تا پادگان حمییدیه مستقر بودیم و نیروهای دشمن را در وسط جاده شکافته بودیم، جاده اهواز- خرمشهر هم زیر آتش دشمن بود وهواپیماهای دشمن سیل آسا جاده را بمباران می کردند.
یک جنگنده میگ25 به صورت سهمگین و سطحی بر بالای سر ما پرواز می کرد، بچه ها با اسلحه کلاشینکف بدون خوف با ندای الله اکبر این جنگنده را که می خواست اطراف ما را بمباران کند به رگبار بستند، جنگنده سقوط کرد و بمب ها نیز برروی بدنه اش منفجر ودر 500متری ما به سمت دارخوئین متلاشی شد.
هیچ نیرویی به جز نیروی خداوند ما را حمایت نمی کرد و ما امدادهای غیبی را واقعاً در جبه ها لمس می کردیم، و تنها با سلاح ایمان در مقابل سلاح های پیشرفته دشمن مقاومت کردیم.
رزمندگان 12-13 ساله ای داشتیم که یک شبه ره صدساله رفتند
جوانان عزیز دنباله رو پیام و وصیت شهدا باشند وزندگی نامه و وصیت نامه آنها را مطالعه کنند تا با اهداف، شیوه زندگی و اخلاق این عزیزان آشنا شده و معنویت، ایثار و معرفت شهدا را که برگرفته از خداشناسی است، درک کنند.
در جبهه های نبرد حق علیه باطل رزمندگانی 12 و 13 ساله مانند مرحمت بالازاده ها حضور داشتند که یک شبه ره صدساله رفتند.
ما وظیفه داریم که زندگی شهدا را شیوه زندگی خود قرار دهیم و فریب رنگ و لعاب زندگی دنیوی و مادیات، رزق وبرق تبلیغات رنگین دشمنان را نخوریم وبا توسل به ائمه اطهار(ع) سعی کنیم که تمام کارها و تداوم کارهایمان به نام الله وبرای خدا باشد.
جوانان فریب نیرنگ دشمنان را نخورند
امروز دیگر وقت نشستن نیست، دشمن به جنگ فرهنگی روی آورده است، جبهه وخاکریز ما فرق کرده، جنگ فرسایشی نرم ،جایگزین جنگ سخت شده است.
جوانان باید هوشیار باشند و فریب طمع زودگذر دنیوی را نخورند و بدانند که شهادت که بهترین نوع مرگ است تنها در میدان جنگ نصیب ما نمی شود واگر در تمامی صحنه ها به عشق خدا کار کنیم اگر بمیریم ثواب شهدا را داریم.