دلسوزی صاحب کارگاه مبلسازی به اتهام قتل منجر شد
ساعت هشت صبح زمانیکه قصد رفتن به محل کارم را داشتم، به زیر زمین رفتم و دیدم پسر جوان روی زمین افتاده است، شوکه شده بودم و هر چه او را صدا زدم، پاسخی نداد، از دهان و بینیاش خون آمده بود...
ساعت هشت صبح زمانیکه قصد رفتن به محل کارم را داشتم، به زیر زمین رفتم و دیدم پسر جوان روی زمین افتاده است، شوکه شده بودم و هر چه او را صدا زدم، پاسخی نداد، از دهان و بینیاش خون آمده بود...