حاشیه‌های
  • صحبت‌های آقا که تمام شد. جمعی از جوانان جلو می‌آیند. یک نفر با فریاد: «سَید! سَید!» چفیه آقا را می‌گیرد. بعضی هم با تعجب نگاه می‌کردند. عده‌ای هم به فکر رفته بودند. از هرکسی که سوال می‌کردیم نظرت چیست، جواب‌های کوتاه می‌داد. ولی همه می‌گفتند حرف‌های منطقی و درستی گفته شد. خانم‌ها بیشتر تحت تاثیر قرار گرفته بودند. از همه بیشتر یکی از خانم‌های آلبانیایی بود که از ابتدای مراسم تا آخرش گریه کرده بود.