1- «صبح عملیات بیتالمقدس، هنوز آفتاب طلوع نکرده بود که حسین و احمد که لشکرهای آنها مهمترین مانور را داشتند، آمده بودند روی جاده آسفالت خرمشهر- اهواز، یعنی جلوتر از نیروهای پیاده، به قول حاج قاسم، فرماندهان ما در جبههها ابتدا خودشان «آمدند» و بعد به نیروهایشان گفتند «بیایید». روز دوم خرداد که خرمشهر را محاصره کردیم هر دو فرمانده آمده بودند پشت خاکریز اصلی که آن طرفش 15هزار عراقی جمع شده بودند. آنجا حسین خرازی سوار یک جیپ شد و به خاکریز زد تا آن را کوتاه کند و حتی با جیپ به آن طرف خاکریز رفت. یا در عملیات بستان خرازی سه شبانهروز نخوابید. یا در عملیات خیبر حاج همت از شدت بیقوتی و بیخوابی چندبار در جلسات و یا پشت بیسیم بیهوش شد- مگر با مقداری نان و پنیر و چند خرما چقدر قوت به بدن میماند؟- یا شهادت باکری را ببینید، در کجای دنیا فرمانده لشکر آخرین نفری است که عقبنشینی میکند. این سیره متکی بر ایثار باعث میشود فرماندهی بر قلبها ایجاد شود. مثلا آن صحنهای که در جنگ با داعش دیدهاید چند نفر دور حاج قاسم را میگیرند تا ترکش نخورد در دوران جنگ ما مرتب برای فرماندهان تکرار میشد؛ برای همت در طلاییه، برای احمد در شلمچه و برای حاج حسین در جاده امالقصر در فاو. اگر فرماندهای میخواست از خطوط عقب و از داخل اتاق با امکانات رفاهی و امنیت بالا به نیروهایش دستور پیشروی بدهد کسی حرف او را نمیخواند. مرام جبهه حق اینگونه است که فرمانده موظف است ایثارگرانه وارد صحنه نبرد شود.»
عبارات فوق بخشهایی از سخنان سردار سیدعلی بنیلوحی از همرزمان شهیدان خرازی و کاظمی است که در چهلمین سالگرد دفاع مقدس در گفتوگو با روزنامه کیهان بیان کرده بود. این سخنان به وضوح نشان میدهد که فرماندهان ما در جنگ هشتساله همواره خودشان علیرغم تمامی خطرات در خطوط مقدم جنگ حضور داشتند و از نزدیک تمامی مشکلات و کمبودها را لمس میکردند و بهترین تصمیمات را در همان عرصهها و بر مبنای همان مشکلات میگرفتند.
2- طی روزهای اخیر رئیسجمهور محترم به کرات از بروز« جنگ اقتصادی » آمریکا بر ضد کشورمان در سه سال اخیر خبر دادند و به تلویح و تصریح ریشه تمام مشکلات معیشتی و اقتصادی بهویژه گرانیهای سرسامآور را ناشی از همین جنگ که ریشه آن طبیعتاً همان تحریمهای ترامپی است دانستند.
البته آقای روحانی در اظهاراتش چندان به جزئیات جنگ اقتصادی اشاره نکرده ولی بر اساس شواهد و قرائن میتوان حدس زد که منظورشان کاهش شدید درآمدهای نفتی و به تبع آن افت محسوس منابع ارزی و... است.
اگر جنگ اقتصادی است - که هست - انتظار میرود
جناب رئیسجمهور بهعنوان نفر اول اجرایی کشور یا همان فرمانده ارشد جبهه خودی همانند فرماندهان دوران دفاع مقدس در کف میدان جنگ حاضر باشند ولی متاسفانه ماههاست فقط از صفحه تلویزیون با مردم سخن میگویند و حال آنکه میتوانستند و میتوانند مانند رؤسای
دو قوه قضائیه و مقننه در صحنهها حضور یابند و به سفرهای استانی بروند و از نزدیک این میدان جنگ را زیر نظر بگیرند. اگر فرض کنیم کرونا تا یکسال دیگر هم ادامه داشته باشد آیا فرمانده اصلی جبهه خودی باز هم قرار است از دور مسائل و مشکلات را فرماندهی کند؟
در این جنگ اقتصادی، دولت یکی از مهمترین لشکرهای جبهه خودی - وزارت صمت - را 4/5 ماه بدون فرمانده میگذارد؟ بدیهی است که نبود این فرمانده چه خسارات فراوانی در پی داشته و دارد. متأسفانه این اقدام در شرایطی در 22 اردیبهشت امسال صورت گرفت که آمارهای مرکز آمار در بهار 99 نشان میداد، گروه صنایع و معادن با رشد منفی 4/4 درصدی روبهرو شده بود و سال گذشته هم رشد این گروه، منفی 7/14 درصد بود با این وصف، به جای اینکه دولت به آرامش و ثبات در این بخش کمک کند، ناگهان با برکناری وزیر نهتنها وضع را بدتر کرد، بلکه با تعلل 80 روزه خود در معرفی وزیر پیشنهادی، منجر به پیچیدهتر شدن وضعیت این بخش شد! بهعنوان مثال بازار خودرو پس از عزل وزیر صمت آشفتهتر شد و تعلل دولت در معرفی وزیر
بر آشفتگی آن افزود. مهمتر از بازار خودرو بازار کالاهای اساسی بود که متولی اصلی تامین این کالاها هم وزیر صمت بود که 5 ماه وجود خارجی نداشت. همین مسئله سبب شد تا سفره کوچک مردم باز هم کوچکتر شود تا حدی که هر عدد تخممرغ به بالای 1500 تومان رسید!
ممکن است گفته شود این وزارتخانه تاکنون سرپرست داشته و رها نبوده، اما نکته اینجاست که برخی اختیارات صرفا در حوزه وزیر است و سرپرست، قانوناً مجاز به انجامش نیست، دیگر اینکه زیرمجموعههای وزارتخانه تا انتخاب وزیر و هماهنگی با او، دچار نوعی توقف و سرگردانی بودند که نمونه بارز این سرگردانی را هم، در عدم نظارت کافی بر حوزه توزیع کالا شاهد بودیم. ما در بسیاری از حوزهها از جمله فولاد مشاهده کردیم که مواد اولیه در کشور وجود دارد، تولید هم در کشور بالاست ولیکن عدهای، اجناس و تولیدات را در انبارها احتکار میکنند تا بازار را ملتهب نمایند. درباره همین فولاد خوب است بدانیم اخیراً علیرغم وجود کرونا و حتی تحریمها، انجمن جهانی فولاد اعلام کرد: تولید فولاد ایران در ماه آگوست 2020 (مرداد - شهریور) نسبت به مدت مشابه سال گذشته با افزایش 14 و شش دهم درصدی روبهرو شده و به دو میلیون و 400 هزار تن رسیده است. این رقم برای ماه آگوست سال گذشته میلادی یک میلیون و 94 هزار تن بوده است. این گزارش تصریح کرده رشد تولید فولاد ایران در حالی رقم خورده که 55 کشور جهان از جمله آمریکا و کشورهای اروپایی بهدلیل کرونا با کاهش تولید مواجه شدهاند.
با این وصف، گزارش مذکور به عینه نشان میدهد که تولید در برخی حوزههای صنعتی در ایران با وجود تمامی مشکلات و سختیها حتی از غربیها بالاتر است. حال سؤالی که مطرح میشود اینکه پس چرا با وجود این تولید بالا، بازار میلگرد و آهن کشور طی ماههای اخیر دچار نوسانات 200 درصدی قیمت شد؟! این تولیدات بالا در کجا دپوشده و چرا نباید با عرضه فراوان آن در بازار التهاب بیمبنای قیمتی را شکست؟ آیا نبود وزیر صمت و به تبع آن نبود نظارت بر حوزه توزیع دلیل این التهاب نیست؟
آیا دولت نمیبایست بلافاصله در این حوزه و سایر حوزههای کالایی مثل محصولات کشاورزی که اغلب آنها هم در داخل کشور به وفور تولید میشوند وارد میشد و میزان تولید و عرضه را در بازار رصد میکرد و حلقههایی که موجب کاهش عرضه در بازار هستند را شناسایی مینمود و به کمک قوه قضائیه دست آنها را از اقتصاد کشور کوتاه میکرد؟
در جنگ هشتساله، رزمندگان اسلام صرفا به فکر دفع حملات دشمن نبودند بلکه از یک مقطعی با سازماندهی و تجدید قوا به فکر حمله افتادند و اتفاقا همین شیوه جنگی، پیروزیهای بزرگی برای سپاه اسلام به ارمغان آورد. بر همین اساس اگر الان در جنگ اقتصادی هستیم آیا فقط باید حالت تدافعی داشته باشیم و در موضع پدآفندی قرار بگیریم؟ آیا نمیتوانیم مواضع دشمن را که اتفاقا در دسترس ما هم بسیار است مورد حمله قرار دهیم؟ فراموش نمیکنیم اوایل تابستان امسال وقتی انگلیس خبیث در یک دزدی آشکار دریایی نفتکش ایرانی گریس1 را ربود، تکاوران سپاه بلافاصله نفتکش انگلیسی Stena Impero که تحت اسکورت ناوچه جنگی بریتانیا هم بود ولی بهدلیل بیتوجهی به قوانین و مقررات دریایی و در مسیر معکوس در حال ورود به تنگه هرمز و برخورد احتمالی با کشتیهای دیگر قرار داشت، را توقیف کردند. همین عمل سبب شد تا روباه پیر به غلط کردن بیفتد و کشتی ایرانی را آزاد کند.
بهنظر میرسد مهمترین ضربهای که دشمن در جنگ اقتصادی اخیر به کشور زده است ناشی از همان وابستگی شدید ما به خارج و درآمدهای نفتی است. این در شرایطی است که دلسوزان کشور و در راس آنها رهبر معظم انقلاب بارها خطر وابستگی به درآمدهای نفتی را گوشزد کرده و خواستار رهایی بودجه کشور از این منبع شده بودند. بهطور مثال معظمله در بیاناتی که در 28 آبان 98 در جمع تولیدکنندگان، ایراد فرمودند وابستگی به درآمدهای نفتی حتی در بودجه جاری را موجب آسیبپذیری کشور خواندند و گفتند: «این اتکا با توجه به تحریمها اندکی کاهش یافته اما از دهه ۷۰ در زمان دولت برادر و رفیق عزیزمان مرحوم هاشمی رفسنجانی(ره) تأکید کردهام باید وابستگی بر نفت را به تدریج کم کنیم.»
متأسفانه علیرغم این تأکیدات هنوز هم کسریهای فراوان بودجه از جمله امسال نشان میدهد که وابستگی ما به نفت همچنان ادامه دارد و ظاهراً مسئولان ذیربط نمیخواهند دست از این درآمدها بردارند. این در حالی است که راهکار پیروزی در جنگ اقتصادی 30 سال پیش نشان داده شده است و چاره کار، اجرای هرچه سریعتر آن راهکار است.
کمال احمدی