بعضی موضوعات را یک سطر که نه، هزاران کتاب هم برایش بنویسی کم است...
دفاع مقدس، این تابلوی رنگارنگ پرقصه، از همین دست سوژه های عجیبی است که اصلا نمی دانی چطور، با چه کلمه ای و از کجای قصه شروع کنی! کار برایت سخت تر هم می شود وقتی بخواهی این همه شور و دلدادگی را در یک سؤال بگنجانی و بپرسی: چگونه گذشت.......
برای پرداختن به موضوع جنگ و کامل شدن این پازل سخت، فقط خواندن کتاب و مقاله و روزنامه کافی نیست، ناگزیری سراغ شاهدان زنده بروی تا شاید بتوانی از کنار حرف هایشان، لحظاتی از آن همه اتفاقات بی بدیل را برای مخاطبت ترسیم کنی اما زبان همچنان قاصر است...
یاد و خاطره جنگ همیشه در زندگیمان اثرگذار است
دکتر علی اصغر یعقوبی، علاوه بر اینکه مدت کوتاهی در جبهه های جنگ رزمنده بوده و یادگار جراحت در عملیات فتح المبین را هم بر پیکر دارد، گفت: به جز فعالیت در جنگ به عنوان نیروی رزمی، زمان طولانی تری را هم به عنوان کادر بهداشت و درمان در کنار دیگر همکاران فعالیت داشتم.
او دفاع مقدس را سراسر ایثار و از خودگذشتگی دانست و بیان کرد: در حالیکه آن زمان بسیاری از کشورهای مستکبر در قالب نام صدام و حزب بعث با ما در جنگ بودند، خصایل مردانگی و خداپرستی در رزمندگان جاری بود و رزمنده ها از سنین کم تا سنین بالا با روحیه جهادی در جبهه ها حضور داشتند و از کشور دفاع می کردند.
این رزمنده با همان صلابت دوران جنگ و با صدایی قاطع بارها تکرار کرد: ما هر زمانی که کشور به ما نیاز داشته باشد و در هر شرایطی ، سرباز این نظام هستیم و خود را مدیون کشورمان و اسلام می دانیم و یاد و خاطره دوران دفاع مقدس هیچ گاه از ذهن ما بیرون نخواهد رفت و هنوز بعد از گذشت سال ها، در مسیر زندگیمان اثرگذار بوده است.
ویروس کرونا؛ دشمنی نامرئی اما خطرناک!
نگاه متفاوت آقای یعقوبی به فعالیت کادر درمان امروز در برابر کرونا هم جالب بود: آن زمان دشمن ما در جنگ، مرئی و مشخص بود اما دشمن امروز ما نامرئی و ناپیداست و در قالب یک ویروس و بیماری بر ما حمله کرده است. اما می بینیم که کادر بهداشت و درمان با حفظ همان روحیه جهادی دوران جنگ، در برابر یک ویروس ناشناخته ایستاده اند و از جان مردم دفاع می کنند.
آن ها به واقع مدافعان سلامت هستند زیرا در شرایط فعلی که با یک پاندمی روبرو هستیم، با وجود فشار کاری مضاعف، صبوری و از جان گذشتگی را بیش از پیش در آن ها می بینیم و حتی تعداد زیادی از عزیزان کادر درمانی ما در طول این چند ماه شهید شدند.
ویزگی های متفاوت پرستاران در زمان جنگ
آقای باقرپور رزمنده دیگری است که از تیپ الغدیر استان یزد به جبهه اعزام شد و به عنوان پرستار حدود 6 ماه در خط مقدم و در چندین عملیات از جمله والفجر 8 و کربلای 5 به فعالیت پرداخته است.
او با بیان اینکه پرستار در هر شرایطی باید عاشق کار و ارائه ی خدمات به مردم باشد، گفت: در زمان جنگ پرستار ویژگی های خاصی باید داشته باشد یعنی هم باید وظیفه درمان و پرستاری از مجروحین و بیماران را انجام دهد و هم باید رزمی باشد و پا به پای رزمندگان پیش برود و در پست های امداد و خط اول جبهه و جنگ فعال باشد.
در زمان جنگ کادر درمان پا به پای فرماندهان گردان ها و تیپ ها پیش می رفتند و کارهای امدادی را انجام می دادند تا موانع را از سر راه فرماندهان بردارند.
شباهت زیاد کادر درمان امروز با امدادگران دوران دفاع مقدس
او از یک اتفاق متفاوت در زمان فعالیتش در جنگ هم گفت: با یکی از دوستانم در یکی از شهرستان ها برای اهدای خون رفتیم. این دوست من پس از آمدنمان به جبهه زخمی شد و نیاز به خون داشت، جالب است که خونی که خودش اهدا کرده بود (همه ی مشخصات اهدا کننده روی کیسه خون بود) را به خودش تزریق کردند! البته این دوست ما پس از مدتی به شهادت رسید.
آقای باقرپور از خودگذشتگی کادر درمان در برابر ویروس کرونا را بی شباهت به امدادگران دوران جنگ ندانست و اظهار کرد: اینکه امروز به کادر درمانی مدافعان سلامت می گویند واقعا درست و به جاست زیرا کرونا بی رحمانه به جان مردم حمله کرده و من پرستارانی را می بینم که شبانه روز کار می کنند. زمان جنگ هم همین طور بود و کادر درمان پا به پای فرماندهان گردان ها و تیپ ها پیش می رفتند و کارهای امدادی را انجام می دادند تا موانع را از سر راه فرماندهان بردارند و کمک حال آن ها باشند.
آن زمان احساس مسئولیت به سن نبود!
دکتر علیرضا فضلی که هم اکنون متخصص بیهوشی است، در 18 سالگی و پس از آموزش در هلال احمر، به عنوان امدادگر بسیجی به جبهه های جنگ اعزام شده و کار امداد رسانی به مجروحان و رزمندگان را برعهده گرفته است.
او گفت: آن زمان سن مطرح نبود حتی بچه 15 ساله هم داشتیم که واقعا برای دفاع از کشور احساس مسئولیت می کردد. برعکس دنیای امروز که همه به دنبال منفعت خود هستند و دیگرخواهی کم رنگ شده است، آن دوران هیچ کس به فکر خود نبود همه به فکر دیگران و خدمت به وطن بودند.
ما در گردان عمار لشکر 27 حضرت رسول بودیم و در تنگه ابوغریب چند جراحت بر اثر اصابت ترکش دیدم. حدود 50 تن از بچه های گردان ما شهید و خیلی از افراد ما مجروح شدند.
برعکس دنیای امروز که همه به دنبال منفعت خود هستند، در دوران جنگ هیچ کس به فکر خود نبود بلکه همه به فکر دیگران و خدمت به وطن بودند.
یاد و خاطره ای از شهید " خسرو خاکبازان"
دکتر فضلی از خاطرات شیرینش با "شهید خسرو خاکبازان" برایمان حرف زد: "محمد" صدایش می کردیم، او مسئول تدارکات گروهان و جزء بسیجی های مخلص آن زمان بود. یادم می آید برای خوردن غذا در جبهه، قاشق های روحی استفاده می شد که پس از مدتی استفاده می شکست. شهید خاکبازان، قاشق های شکسته را جمع می کرد، می شست و می فروخت و از پول آن دوباره برای بچه ها قاشق می خرید.
حتی یادم می آید قبل اعزام به جبهه در دوره آموزشی بودیم که شهید خاکبازان، شب تا صبح پوتین های همه را واکس زده بودند، واقعا ایثار و فداکاری های او زبانزد بود. قرار شد من و ایشان عقد اخوت در عید غدیر بخوانیم که روز عید غدیر برادرش خبر شهادتش را برای ما آوردند.
محافظت فداکارانه ی پرستاران از جان مردم در برابر ویروس کرونا
علیرضا فضلی فعالیت کادر درمان را برای مقابله با کرونا ستودنی عنوان کرد و گفت: پزشکان و سایر گروه های بهداشت و درمان برای حفظ سلامت مردم بسیار تلاش می کنند و از همین جا از تلاش های آن ها تشکر می کنم، اما چون پرستاران بیش از سایر گروه ها در کنار بیماران کرونایی هستند و بیشتر در معرض خطر می باشند، امیدواریم مردم با زدن ماسک، رعایت فاصله اجتماعی و مسافرت نرفتن، علاوه بر حفظ سلامت خود، بار اضافی را از دوش این گروه زحمتکش بردارند.