به مناسبت روز بهزیستی (۲۵ تیرماه) گفتوگویی با «حبیب الله مسعودی فرید» معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی داشتیم. معاونت اموراجتماعی بهزیستی در حوزه های مختلفی مانند؛ انواع کودک آزاریها، مشکلات مربوط به ساماندهی کودکان کار، فروش نوزاد توسط باندهای قاچاق، فرزندخواندگی و... میپردازد اما در این گفتوگو با معاون امور اجتماعی به ۳ حوزه فعالیتیشان یعنی اورژانس اجتماعی، فرزندخواندگی و مسائل مربوط به کودکان کار پرداختیم.
اخبار اجتماعی - آقای فرید خیلی سریع سئوالات را آغاز کنیم. در ابتدا توضیحی در خصوص فعالیت های اورژانس اجتماعی بفرمائید و در اصل اورژانس اجتماعی برای چه کاری راه اندازی شده است؟
- یکی از برنامه های مهم سازمان بهزیستی کشور که چندین سال است که آغاز شده و هرساله در فکر ارتقای کیفی آن هستیم اورژانس اجتماعی است. در اورژانس اجتماعی رویکردهای اجتماعی را مطرح کرده و فعالیت میکنیم و سعی ما این است که آسیب های اجتماعی را به صورتی شناسایی کرده و مداخله به هنگام داشته باشیم. تلفن ۱۲۳ شماره اورژانس اجتماعی است که در تمامی استان ها دسترسی وجود دارد و هنگامی که افراد با این شماره تماس میگیرند خیلی سریع همکاران ما در اورژانس اجتماعی اقدام میکنند. موارد خشونت خانگی مانند؛ کودک آزاری، همسرآزاری و ... بعد از ارزیابی و ارائه راهنمایی های لازم از سوی همکاران ما در اورژانس اجتماعی، در نهایت اگر مشکل حادی بود همکاران در محل حضور پیدا خواهند.
-اورژانس اجتماعی در زمانی که نیاز به مداخله حضوری باشد فورا اقدام کرده و یک روانشناس و یک مددکار اجتماعی به محلی که فرد تماس گرفته است، مراجعه میکنند. بررسی های لازم را انجام میدهند و اگر نیاز به اقدام عاجل است عمل میکنند. به عنوان مثال اگر مورد کودک آزاری اعلام شده که در همان لحظه درحال رخ دادن است همکاران ما فورا به محل اعزام میشوند و اگر از سوی اطرافیان کودک اجازه ورود و مداخله به اورژانس داده نشود نیروی انتظامی ورود خواهد کرد و یا دادستانی هماهنگی های لازم را انجام میدهد تا اقدامات فوری انجام شود.
-گاهی گزارش به اورژانس اجتماعی داده میشود مبنی بر اینکه فردی در حال خودکشی است اورژانس اجتماعی حتما در محل حاضر شده و اقدامات لازم را در این خصوص انجام میدهند. همچنین در حوزه ساماندهی به کودکان کار اورژانس اجتماعی برای خدمت رسانی آماده هستند. فردی که پشت خط تلفن ۱۲۳ نشسته است ارزیابی خطر میکند، هنگامی که برای هموطنان مشکلات جسمانی ایجاد میشود با اورژانس ۱۱۵ تماس میگیرند فردی که پشت خط است ارزیابی خطر کرده و در صورت نیاز نیروهای اورژانس به محل اعزام میشوند همکاران ما در اورژانس اجتماعی نیز به همین صورت عمل میکنند و فورا اقدام میکنند.
-در ماده ۸۰ قانون برنامه ششم توسعه دولت را مکلف کرده که در تمامی شهر های بالای ۵۰ هزار نفر اورژانس اجتماعی فعال باشد که ما این کار را انجام دادیم و نزدیک ۳۶۰ مرکز اورژانس اجتماعی در کل کشور داریم که در حال خدمت رسانی هستند. کارشناسانی که در اوژانس اجتماعی فعال هستند نزدیک به ۳ هزار و ۷۰۰ نفر هستند که در این مراکز حضور دارند. هنگامی که فردی تماس گرفت و نیازمند مداخله حضوری بود ۲ نفر از کارشناسان به محل اعزام میشود.
برای اینکه که کمتر شاهد کودک آزاریها باشیم، سازمان بهزیستی چه برنامههایی دارد؟
-ابتدا باید اطلاع رسانی قوی در این خصوص صورت گیرد، یعنی باید به خانواده ها درباره قانون حمایت از کودکان و نوجوانان اطلاع رسانی کنیم. این قانون را مجلس شورای اسلامی تصویب و شورای نگهبان آن را تایید کرده است. تمامی ممنوعیتهایی که خانواده ها برای کودکان ممکن است ایجاد کنند مشمول این قانون است، عدم توجه به کودک، ایجاد برای تحصیل کودک، سوء استفاده از کودک در زمینه های مختلف و... در این قانون اشاره شده است و برای هر دستگاهی شرح وظایف کردیم.
- کودک آزاری یک جرم عمومی است و نیازی به شاکی خصوصی ندارد هرکس به دادستان و قوه قضائیه اطلاع رسانی کند و یا به بهزیستی اعلام شود حتما اقدام خواهیم کرد. فردی هم که شاهد کودک آزاری است اما اعلام نمیکند بعد از آن اگر محرز شود اطلاع داشته اما اعلام نکرده است، عمل او جرم تلقی میشود. همکاری سازمان های مردم نهاد بسیار موثر است همچنین آموزش به خانواده ها در کاهش کودک آزاری دارای اهمیت است چراکه بسیاری از کودک آزاری ها ممکن است عامدانه نباشد مانند کودک آزاری روانی. پس بهتر است خانواده ها شیوه های فرزندپروری را یادبگیرند و میتواند میزان و شدت خشونت خانگی و کودک آزاری ها را کاهش دهد.
-در سال ۹۸ حدود ۸۰۰ هزار تماس با خط ۱۲۳ گرفته شده است تقریبا ۴۳ درصد آن مرتبط با فعالیت اورژانس اجتماعی بوده (۳۴۰ هزار مورد مرتبط است) از این آمار ۸ تا ۹ درصد آن مربوط به کودک آزاری بوده است و آمار همسرآزاری کمتر بوده است. این آمار مربوط به کسانی است که با ما تماس گرفتند متاسفانه گاهی خشونت خانگی رخ میدهد، اما اطلاع داده نمیشود.
آقای دکتر در چند ماه اخبار خیلی بدی به گوشمان رسید،«دستگیری باند فروش نوزاد و کشف دو نوزاد از این باند»، سازمان بهزیستی چه وظیفه ای در قبال این کودکان دارد؟
-سیاست کلی بهزیستی این است که هنگامی که شاهد چنین مشکلاتی هستیم فورا پیگیری کنیم. همین فروش نوزاد که یک اقدام مجرمانه است از طریق دادستانی و نیروی انتظامی پیگیر این افراد هستیم تا برخوردهای لازم با این افراد صورت گیرد. بعد از دستگیری این باند تازه فعالیت بهزیستی آغاز میشود. نوزادانی که از این نوع باندها کشف میشوند را گزارش مددکاری برایشان تهیه میکنیم و این نوزادان را تحویل سازمان بهزیستی و مراکز نگهداری از کودکان بدون سرپرست میشوند اما اگر خانواده سببی و نسبی نوزادان پیدا شوند و بهزیستی نیز تایید کند این خانواده با کودک نسبتی دارد و صلاحیت نگهداری را نیز دارند به اقوام واگذار میشود. هرچند این مسئله نیاز به حکم قاضی دارد که براساس گزارشات بهزیستی قاضی حکم را صادر میکند.
در همین چند وقت پیش که یک باند فروش نوزاد در فضای مجازی به تبلیغ فروش نوزاد پرداخته بودند و در نهایت نیز دستگیر شد، اما وقتی به صفحه این افراد در فضای مجازی مراجعه کردیم کامنت هایی با این مضمون را شاهد بودیم؛ «من خیلی اقدام کردم تا از بهزیستی فرزندی را بیاوریم اما موفق نشدم در نهایت نوزادی خریدم»، فکر نمیکنید سختگیری های بهزیستی در فرآیند فرزندخواندگی باعث ایجاد چنین باندها و استقبال خانواده ها برای آوردن فرزندی شده است؟ برای تسهیل فرآیند فرزندخواندگی چه کردید؟
-اصل این موضوع یعنی خرید و فروش نوزاد، جرم است اینکه افراد از راه قانونی نتوانستند فرزندی را به عنوان فرزندخوانده بیاورند حالا به کار غیرقانونی رو آورند کار درستی نیست چراکه دلیل قانع کننده ای نیست. در سال ۹۲ مجلس قوانین فرزندخواندگی را اصلاح کرد و آیین نامههای آن را در سال ۹۴ دولت مصوب کرد و همین مسئله فرآیند فرزندخواندگی را تسهیل کرد. در سازمان بهزیستی خانوادههایی که برای فرزندآوری اقدام میکنند را بررسی میکنیم. همچنین ما مطالعات تطبیقی انجام میدهیم و فرآیند فرزندخواندگی در کشورهای مختلف بررسی میکنیم. پیش از این قانون به ما اجازه نمیداد که کودکان که بدسرپرست هستند یعنی پدر و مادر غیر موثر دارند، اما در مراکز ما نگهداری میشوند را به عنوان فرزندخوانده به خانواده جدیدی تحویل دهیم، اما در قانونی که سال ۹۲ اصلاح شد این منعیت برداشته شد؛ چراکه ۸۷ درصد کودکان در مراکز پدر و مادر شناخته شده دارند، در قانون جدید گفته شده اگر محرز شد که پدر و مادر کودک صلاحیت نگهداری از او را ندارند این کودکان را میتوان به فرزندخواندگی داد.
-پیش از این فقط به خانواده هایی که فرزند نداشتند فرزندی را به عنوان فرزند خوانده تحویل میدادیم اما در حال حاضر بعد از اصلاح قانون، این منعیت برداشته شده و قانونگذار این اجازه را به ما میدهد که به خانواده هایی که فرزند هم دارند فرزندی به عنوان فرزندخوانده داده میشود. همچنین به خانمهای مجرد بالای ۳۰ سال نیز میتوانیم فرزند دختر را به فرزندخواندگی دهیم. یکی دیگر از اصلاحاتی که انجام شده درباره سن کودکان است، پیش از این کودکان بالای ۱۲ سال را به فرزندخواندگی نمیدادیم، اما بعد از اصلاح قانون، این محدودیت برداشته شد و فرزندانمان را تا ۱۶ سالگی به فرزندخواندگی میدهیم. نگاه مردم به فرزندخواندگی تغییر کرده اما در حال حاضر از هر قشری ما متقاضی فرزندخواندگی داریم که در زمانهای گذشته متقاضیان برای فرزندخواندگی کمتر بوده است.
-اما در خصوص طولانی بودن فرآیند فرزندخواندگی؛ دائما به همکاران در تمامی استانها اعلام کردیم که فرآیند فرزندخواندگی تسریع دهند. یکی از دلایل طولانی شدن فرزندخواندگی آن است که خانواده ها تاکید دارند که حتما "نوزاد" به آنها واگذار شود و تعداد نوزادان ما خیلی کم است و برخی از این نوزادان به دلیل اینکه صلاحیت خانواده رد شده در مراکز ما نگهداری میشوند و این عدم صلاحیت موقتی است. ممکن است شرایط خانواده تغییر کند پس ما نمیتوانیم فقط نوزادان را به فرزندخواندگی دهیم. گاهی خانواده ها برای ظاهر کودکان سختگیری هایی میکنند و نوزادی با یک ظاهر خاص میخواهند همین باعث میشود که فرآیند درخواست فرزندخواندگی طولانی شود.
خب آقای فرید در صحبت های بالاتر اشاره ای به بحث کودک آزاری کردید، کار کردن کودکان کودک آزاری محسوب میشود. چرا با اینکه بهزیستی تاکید بر روی ساماندهی کودکان کار میکند اما ما همچنان شاهد کودکان بر سر چهارراه ها هستیم؟
- حرف درستی است، کار کردن کودکان، کودک آزاری است به جای درس خواندن و بازی کردن بر مسیر بزرگسالی قرار میگیرد هر مشکل اجتماعی باید دو مسئله توجه کرد؛ یک مورد آن است که یک دستگاه نمیتواند به تنهایی یک معضل اجتماعی را حل و فصل کند و مورد دیگر، نگاه فرآیندی به معضلات اجتماعی است. فقط شناسایی معضل اجتماعی مهم نیست بلکه باید اقدامات دیگری توسط دستگاه های مختلف برای خروج از آن چرخه استفاده شود. آیین نامه ساماندهی کودکان خیابانی در سال ۸۴ در هیئت دولت تصویب شد. همچنین در سال ۷۸ برنامه توسعه ششم نیز اهداف کمی را برای میزان پذیرش کودکان کار و خیابان قرار داد که در ماده ۸۰ هم سازمان بهزیستی مکلف شده با همکاری سایر دستگاه در این خصوص اقدام کند.
-معضلات اجتماعی در سالهای مختلف تغییر میکند، به عنوان مثال سال ۸۴ عمده کودکان خیابانی در کشور ایرانی بودند، اما به مروز زمان و در سالهای اخیر ۵۵ درصد کودکان کار و خیابان که جذب شده بودند غیر ایرانیاند که این میزان در تهران به بیش از ۸۰ درصد رسید. برای اینکه چرخه آسیب را متوقف کنیم باید فرایند ساماندهی و توانمندسازی را تا انتهای آن انجام دهیم. در حوزه مسائل اجتماعی بخشی تحت عنوان شناسایی و جذب وجود دارد، اما بعد باید با اقدامات توانمندسازی باید کاری کنیم مجددا شاهد ورود فرد به خیابان نباشیم.
آقای دکتر چه چالشهایی باعث شده که در حوزه ساماندهی کودکان کار آنطور که باید و شاید موفق عمل نکنید؟
-چالشهای اصلی؛ در یک بخش کودکانی هستند که به طور غیرمجاز وارد کشور میشوند، یعنی هرچه قدر به کودکان خدمات دهیم اگر بخش ورودی متوقف نشود تعداد آنها افزایش مییابد و در این حالت سیستمی که فکر پیشگیری نباشد، کمر خم میکند یا کیفیت کارش پایین میآید. معتقدیم وجود کودک در خیابان مساوی کودک آزاری است و کودک نمیتواند به ظرفیتهای بالقوه خودش برسد، بسیاری از کودکان هویت مشخصی ندارند. یعنی یا اسناد هویتی ندارند یا اسامی مشابه دارند یا هر بار اسم جدیدی را عنوان میکنند. به همین دلیل براساس اسم و ... نمیتوان کاری کرد، اما با استفاده از ابزار احراز هویت مثل «اسکن عنبیه» میتوان کاری کرد که کودکی که وارد بهزیستی شده است و بعدا خارج میشود، درصورتی که او را مجددا مشاهده کردیم بدانیم این کودک کدام کودک است و از اول چرخه را شروع نکنیم.
-چالش دیگری که داریم موضوع اتباع است. تقریبا از کودکان غیرایرانی که وارد سیستم بهزیستی میشوند بیش از ۷۰ درصد اوراق هویتی ندارند یا اوراق هویتی آنها معتبر نیست. در واقع یا عبور یا حضور غیر مجاز دارند. طی جلساتی با اداره اتباع خواستیم تا آنها را تعیین تکلیف کنند. به هرحال کودکی که وارد شده است نباید مورد استثمار و بهره کشی قرار بگیرد. ما نباید شاهد این برده داری نوین باشیم و کاری نکنیم. اگر اداره اتباع با سرعت لازم کار را انجام ندهد مجددا ما دچار اشکال میشویم، مراکزی که ما برای نگهداری موقت داریم حداکثر سه هفته کودک میتواند آنجا باشند، اگر فرایند به درستی انجام نشود فرایند کار ما دچار اختلال میشود.
-اگر این افراد ایرانی و مقیمان مجاز هستند باید خدمات توانمندسازی دریافت کنند. اگر فردی غیرمجاز باشد، در همه جای دنیا کسی روی توانمندسازی اقتصادی او کار نمیکند. ابتدا بحث غیر مجاز بودن او باید حل شود و سپس خدمات را دریافت کند. مساله حضور مجاز این افراد در کشور باید حل شود تا خدمات ماندگارتری را ارائه دهیم؛ اما خدمات اولیه مثل غرباگری را برای همه انجام میدهیم. کودکان در سه دسته ایرانی، اتباع مجاز به اقامت یا غیرمجاز هستند، اتباع غیرمجاز به سمت اداره اتباع میروند، اما بقیه کودکان وارد فرایند توانمندسازی میشوند. مشکل قبلی ما این بود که توانمندسازی به طور کامل انجام نمیشد که عمدتا به دلیل کمبود منابع مالی بود. با رایزنی انجام شده با سازمان برنامه و بودجه و وزارت کشور توانستیم بودجهای را در این خصوص دریافت کنیم.
-به هیچ وجه با روشهای ضربتی موافق نیستیم، هرچند معتقدیم جای کودک در خیابان نیست، منظور این نیست که فقط کودک را نبینم بلکه کودک کاری نباید وجود داشته باشد که او را ببینم. به این ترتیب با همکاری سمنها نسبت به شناسایی و جذب کودکان اقدام میکنیم. با ناجا و سایر نهادهای امنیتی هم هماهنگی شده تا در خصوص باندهایی که بهره کشی میکنند، اقدامات لازم را انجام دهند. اگر کودک بالای ۱۵ سال بود هم با سازمان فنی حرفهای صحبت شده تا اگر ممکن باشد شغل مناسبی را در اختیار کودک قرار دهیم، افرادی که غیر ایرانی هستند و اجازه اقامت ندارند هم وارد مرکز ساماندهی موقت میشوند. این مراکز تجهیز شده و مناسب و دوستدار کودک هستند. مسئولان اداره اتباع قول دادهاند که وضعیت خانواده مشخص شود و اگر لازم است به کشور خودشان برگردانده شوند.
- مهم این است که نه پول به کودکان بدهیم و نه به آنها توهین کنیم، این کودکان به ویژه اتباع بیگانه هیچ تقصیری ندارند و شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور مبداء موجب حضور آنها شده است.در سال ۹۸ در مجموع ۱۲ هزار کودک کار توسط بهزیستی پذیرش شده است، ۵۵۰۰ کودک در مرکز شبانه روزی و ۶۵۰۰ نفر هم در ۶۱ مرکز روزانه در کشور پذیرش شدند.
خیلی ممنونم آقای فرید برای وقتی که در اختیار ما قرار دادید.