برنامه «شبگرد» با تهیهکنندگی و اجرای محمد سلوکی هرشب ساعت ۰۰:۰۰ بامداد روی آنتن شبکه دو سیما میرود. این برنامه با دعوت از چهرههای مختلف که در آنها از هنرمند تا مسئولان دولتی حضور دارند به دنبال ایجاد سبک تازهای از گفتگوهای تلویزیونی است. در ادامه گفتگو با محمد سلوکی را می خوانید.
اخبار فرهنگ و هنر - چند سالیست که در تلویزیون شاهد برنامههای پرحاشیه هستیم برنامه «شبگرد» میگوید چنین رویکردی را در دستور کار ندارد، به دنبال چه مدلی از برنامههای تلویزیونی هستید؟
شاید جواب این سوال در خود پرسش باشد. چون همه سالهاست در حال انجام آن کار هستند و چالشهایی از جنسهای مختلف که یا خوب یا ضعیف یا نتیجهگرا بوده را ایجاد کردهاند؛ بنابراین از نظر من؛ به عنوان یک مخاطب؛ شاید تکرار آن موضوع مقداری خستهکننده و بیمعنی میشود. در این برنامه سعی کردم کاری که همه انجام میدهند را انجام ندهم. به قول معروف میشود با یک مسئول فقط داد و بیداد نکرد و چیزهای دیگری هم پرسید.
در یک برنامه چند دقیقهای شاید جای باز کردن موضوعات تخصصی برای عموم مردم، آن هم در ساعت ۱۲ شب که زمان پخش برنامه است، نباشد و بشود کار دیگری انجام داد. به عنوان مثال شاید بتوانیم در طول گفتگو از زبان مهمان برنامه با فضای صمیمی، گرم و مقداری خودمانیتر در عین حفظ همه آن فرمولهایی که همیشه سعی کردم در برنامههایم داشته باشم، بشود یک چیزهایی هم یاد گرفت. موضوعاتی هم به گوشمان بخورد که شاید قبلتر در زندگی عادی آنها را نشنیده باشیم که اگر دوست داشتیم، فردایش درباره آنها تحقیق کنیم و بخوانیم یا با بازیگران درباره آنها حرف بزنیم. به همین خاطر سعی کردم مهمانهای مختلف از گروههای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، ورزشی، جوانان و آدمهای مختلف و متفاوت داشته باشم که باهم در شبهای ماه مبارک رمضان یک چای بخوریم و گپی بزنیم و از هر دری بگوییم آنهم باتوجه به رویکردی که داریم، بدون چالش و با این نگاه که آیندهای را هم در ذهن خودمان و هم اطرافیانمان ترسیم کنیم. این چیزی بود که ما به عنوان ایده اولیه مطرح و سعی کردیم در مسیر آن پیش برویم.
از قضا باتوجه به توقعاتی که مردم از مسئولان دارند، علاقهمندند در برنامههایی که مسئولان حضور دارند، همین توقعات مطرح و چالشها ایجاد شود. آیا ایجاد فضای صمیمی برای گفتگو با مسئولان سبب نشده تا بخشی از مخاطبان خود را از دست بدهید؟
شکرخدا اصلا چنین اتفاقی رخ نداده است. یعنی اصلا چنین ذهنیتی در ذهن مخاطبان فعال برنامه ایجاد نشده است. چون شبگرد الزاما مسئولان را دعوت نمیکند؛ همانطور که گفتم هر شب سعی میکند متناسب با شرایطی که وجود دارد، نسبت به آن موضوعی که میخواهد در برنامه مطرح کند، آدمهایی که آگاهند را دعوت کند. مثلا اگر ما عضو شورای شهر که آقای محسن هاشمی بوده را دعوت میکنیم، به عنوان یک انسانی که در فضای اجتماعی مطرح بوده دعوت کردیم که از قضا مسئول شورای شهر تهران هم هست، همچنین برادر آقای مهدی هاشمی است که امروز در فضای سیاسی و قضایی کشور در زندان به سر میبرد.
علاوه بر این پسر آقای هاشمی رفسنجانی هم است، اما با ایشان وجوه مختلفی دارد. فردا شب آن پسر جوانی به برنامه میآید که ورزشکار بوده و عضو تیم ملی است. او دیگر مسئول نیست که من بخواهم او را به چالش بکشم. به همین دلیل باید بگویم کسانی که در طول ۲۰ تا ۲۵ قسمت این برنامه را ببینند، میدانند کسی که امشب به برنامه آمده، از جانب مسئول فلان دستگاه یا بخش نیامده است؛ در واقع از باب اینکه دوست مجری برنامه بوده آمده و قرار است گپ و گفتی داشته باشند و تصویرهای ذهنی نسبت به شرایط کاری، سنی و دانش این مهمان را با هم بررسی کنند. به همین جهت اتفاقی که شما میگویید نمیافتد.
دلیل رغبت برنامهسازان برای دیده شدن در فضای مجازی درحالیکه خودشان رسانه دارند، از کجا نشات میگیرد؟
اینکه چرا همه در حال سیر کردن به این سمت هستند که شخصا اسم کلی آن را خیلی تمایل به فضای مجازی نمیگذارم چراکه این علاقه در حد دو اپلیکیشن اینستاگرام و تلگرام است. البته دیدیم که تلگرام با تصمیماتی ازسوی ریاست صداوسیما چقدر سریع قدرت خودش را در مواجه با اپلیکیشنهای دیگری در این حوزه از دست داد. اما جدا از این موضوع حقیقت این است که من برای تلویزیون کار میکنم و، چون در تلویزیون بزرگ شدم و معتقدم اگر قرار است برای رسانه برود با کستی با ابعاد تلویزیون که اصلا کارکرد آن چیز دیگری و شکل عمومیتری است، برنامه بسازم، محتوای آن هم باید محتوایی باشد که برای خودش ساخته میشود و به همه ابعاد آن مدیا نگاه کند.
وقتی برای تلویزیون برنامهای بسازیم که بشود محتوایی در اپلیکیشنی همچون اینستاگرام که نهایتا قرار است در ابعاد یک گوشی موبایل دیده شود، به نظرم کار درستی نمیآید. من آنجا چیزی را تولید میکنم که با آن الگو و مدل محتوا همخوان باشد که اگر از لحاظ فنی هم وارد آن شدیم با مشکل مواجه نشویم. حتی جریان فیلمبرداری برای ابعاد تلویزیون با ابعاد موبایل و سینما، متفاوت از یکدیگر است. به عنوان مثال اگر من دوربین آنچنانی دستم بگیرم و محتواهایی با مدیوم سینما بسازم و بعد آن را در موبایل پخش کنم، ممکن است بعد از مدتی ببینیم با یک شکافهای خیلی عجیبی در جذب مخاطب روبه رو میشویم و میپرسیم که چرا برنامه نمیگیرد. به همین دلیل احساس من این است که تو در حال کار برای تلویزیون هستی، حال وظیفهات را در قبال این مدیا انجام بده، اگر قرار شد، حاشیه خوب یا بدی در جایی اتفاق بیفتد، یا خبری جایی درج شود و از این طریق مشهور شوی، این اتفاق به صورت خود به خود رخ میدهد. بهطور کل اگر شما کارتان را در هر اشلی درست انجام دهید آن اتفاقی که باید رخ میدهد. نمونه آن هم شبگرد است. به واقع هیچ تلاش عجیبی برای این برنامه انجام ندادم، ولی کار خودش را انجام داد و برنامه دیده شد.
نکته من این است که فکر میکنم وظیفه تلویزیون ایجاد همگرایی در جوامع است. اصلا یک ابزاری است برای اینکه بشود در اشلهای بزرگ به صورت متحد حرف زد. تلویزیون و اینستاگرام باهم گیرهایی دارند که آنها را از نظر علمی متفاوت از یکدیگر میکند و شخصا سعی نمیکنم که برای یک اپلیکیشن موبایل کار کنم. من برای تلویزیون کار میکنم که ابعاد خودش را دارد و برای خانههای مردم است. این یکی از تصمیمات شخصی و نتیجهگیری است که در طول سالهای فعالیتم در این عرصه به آن رسیدم. حال اینکه چقدر درست بوده چقدر غلط را نمیدانم، ولی من از ایجاد نکردن حاشیه بیمورد برای خودم راضی هستم.
اما بعضا اخبار غیررسمی شنیده میشود که برخی برنامهها برای وایرال شدن در اینستاگرام هزینههای بالایی میپردازند.
متاسفانه چند سالی است که یک خط فکری در همه ابعاد کشور چه مردم و چه مدیران پیش آمده که هرچه میخواهی اتفاق خوبی باشد، باید در موبایل باشد. به نوعی میخواهند بگویند شبکههای اجتماعی کلا بهتر از تلویزیون و رادیو است. این موضوع هم به واسطه دعوای فکری افرادی که در حوزه دانش تلویزیون و فضای مجازی در سطح دانشگاهی با هم بحثهایی داشتند، شروع شده است. چراکه آن را خیلی گل درشت در جامعه مطرح کردند که اصلا یکسری چیزهایی مثل رادیو، تلویزیون و سینما باید حذف شود و همه چیز تبلیغات، فیلم و... در این فضا نمایش داده شود.
در صورتی که این افراط به شمار میآید. فضای مجازی یک مدیای جدید است که به زندگی عادی ما آمده، ولی قرار نیست که همه زندگی ما باشد. این موضوع سبب شد که در طول سالها، عدهای برای اینکه از این ورطه صیدی هم برای خودشان جمع کنند، آمدن و حرفهایی زدند و ذهن جامعه را به سمتی بردن که درست این بوده که همه چیز به سمت اپلیکیشنها برود. پس پول هم برای آن باید خرج کنید. نمیخواهم اسم ببرم، ولی در طول برنامه دوستان نزدیک به پیجهای اینستاگرامی و فضاهای این شکلی را دیدم که براساس لطفی که داشتند پیش ما آمدند و باعددهای چند صد میلیونی با ما حرف زدند که ما بیاییم و برنامه شما را مشهور کنیم. واقعیت این است که عددهای پیشنهادی آنها از کل بودجه ما برای ساخت برنامهای که میخواستیم در تلویزیون داشته باشیم بیشتر بود. با همین ادعا که تاثیر ما از تلویزیون بیشتر است، اما من خیلی این حرف را باور ندارم.
به نوعی این موضوع سبب ایجاد یک بازار بزرگی در فضای مجازی شده که بسیاری از برنامههای تلویزیون را نیز درگیر کرده است
اتفاقا میخواستم یک برنامهای را در شبگرد درباره این موضوع بگذارم چراکه بیزینسهای خیلی بزرگی در آن در جریان بوده و درباره عددهای خیلی بزرگی در آن صحبت میشود؛ و بعد ادعاهایی میشود که مثلا فلان برنامه تلویزیونی چند صد میلیون تومان خرج میکند که برنامهاش در اینستاگرام بیشتر دیده شود. خب این به نظرم یک اشتباه بزرگ است. شما تصور کنید که چرا این اتفاق باید رخ دهد. همانطور که توضیح دادم محتوای اینستاگرام ویژگی خاص خود را دارد، اصلا چرا باید این پول را از تلویزیون بگیرید و آن را بزرگ کنید، خیلی هنرمندین در همان فضا کار کنید و پولش را هم از خودشان بگیرید.