«امیل لحود» پانزدهمین رئیسجمهور لبنان است. او از ۲۴ نوامبر ۱۹۹۸ تا ۲۳ نوامبر ۲۰۰۷ ریاست جمهوری لبنان را بر عهده داشت.
اخبار بین الملل- «امیل لحود» در ۱۲ ژانویه ۱۹۳۶ در شهرک بعبدات به دنیا آمد. او فرزند ژنرال جمیل لحود است که در ایجاد ارتش لبنان و تلاشهای این کشور برای کسب استقلال نقش بسزایی داشت.
*ارزیابی شما از آخرین رویدادهای لبنان چیست؟ آیا هنوز هم تلاشهایی برای نابود کردن سلاح مقاومت و حزب الله لبنان ادامه دارد؟ بویژه اینکه تمامی طرحها و سناریوها برای خلع سلاح مقاومت به نتیجه نرسید؟
از آغاز سال ۲۰۰۵ یعنی زمان ترور رفیق الحریری من تنها یک بار در سال و بعد از سالگرد استقلال لبنان با رسانهها صحبت کردم چرا که من در آن زمان فرمانده ارتش بودم و در سالگرد عید ارتش سخن میگفتم.
رفیق الحریری یک تاجر بود و جایی میرفت که بتواند سود بیشتری به دست آورد. زمانی که من فرمانده ارتش بودم او به من یک پیشنهاد نیم میلیون دلاری ماهیانه برای خرید افسران ارتش را داد اما من به شدت با او مخالفت کردم. زمانی که هم به ریاست جمهوری رسیدم این پیشنهاد را دوباره به من ارائه داد اما من که به حقوق و منافع ملت لبنان و اهمیت مقاومت برای بازدارندگی تهدیدات اسرائیل ایمان داشتم با این پیشنهاد بشدت مخالفت کردم. من به دلیل آشنایی کاملی که با امور ارتش داشتم با قانون ادغام (ادغام حزب الله در ارتش) به شدت مقاومت کردم؛ این درحالی است که مقامات وقت لبنان اصرار زیادی به تحقق این مسأله داشتند.
در سال ۱۹۹۳ فرمانده ارتش بودم و حافظ الاسد رئیس جمهور وقت سوریه را نمیشناختم و تمامی سیاستمداران لبنانی مخالف ادغام ارتش بودند و به حافظ اسد شکایت بردند که وی به آنها گفته بود که حق با لحود است و باید ادغام انجام گیرد.
رفیق الحریری یک تاجر بود و جایی میرفت که بتواند سود بیشتری به دست آورد. زمانی که من فرمانده ارتش بودم او به من یک پیشنهاد نیم میلیون دلاری ماهانه برای خرید افسران ارتش داد اما من به شدت با او مخالفت کردمدر همین سال ۱۹۹۳ بود که گفته شد قرار است اسرائیل بمباران شود و رفیق الحریری با ابوجمال و الشهابی و غازی کنعان گفتند که این حق دولت لبنان است که از حزب الله خلاص شود. حریری به من گفت که شورای عالی دفاع لبنان قرار است مصوبهای تصویب کند که به حضور حزب الله پایان داده شود و من تنها کاری که باید انجام دهم، زدن (بمباران مواضع) حزب الله در جنوب است.
وجدان من نمیپذیرفت که لبنانیها را در خانههایشان بمباران کنم و خواستار استعفا شدم و اینکه شخص دیگری را به جای من بعنوان فرمانده ارتش انتخاب کنند. البته من پیش بینی میکردم که آنها نمیتوانند مصوبه شورای عالی دفاع را بگیرند. علیرغم این مسأله، آنها تصمیمشان را گرفتند و دستور حمله به حزب الله در جنوب لبنان را به من ابلاغ کردند.
پس از ابلاغ دستور، زمانی که من وراد دفترم شدم، نقشهای را که توسط فرمانده نیروهای بین المللی برای نابودی حزب الله آماده شده بود، در مقابل خود دیدم. فرمانده نیروهای بین المللی وابسته دستگاه اطلاعات که جمیل السید و میشل رحبانی در آن حضور داشتند، بود. من خواستم تا از این طرح چشم پوشی کنند اما مخالفت شد و از اینروی، خواستم تا به دنبال فرمانده دیگری برای ارتش باشند.
وزیر خارجه با من تماس گرفت. «فارس بویز» در آن زمان وزیر خارجه بود و از من خواست تا مواضع حزب الله را با موشک بمباران کنم! من به او گفتم که دیگر در ارتش نیستم. جمیل السید در سفر به دمشق با محمد ناصیف دیدار کرد و این موضوع را به اطلاع حافظ اسد رساند که باعث شگفتی او شد. بعدها مشخص شد که ابوجمال الشهابی و غازی کنعان به اتفاق رفیق الحریری این تصمیم را اتخاذ کردند.
وجدان من نمیپذیرفت که لبنانیها را در خانههایشان بمباران کنم و خواستار استعفا شدم و اینکه شخص دیگری را به جای من بعنوان فرمانده ارتش انتخاب کنند. البته من پیش بینی میکردم که آنها نمیتوانند مصوبه شورای عالی دفاع را بگیرند.
حافظ اسد برای نخستین بار خواست که با من ملاقات کند. در آن زمان اگر این تصمیم اتخاذ میشد حزب الله تنها ۲ ساعت میتوانست مقاومت کند. من این موضوع را بیان کردم تا متوجه شوید که لبنان بر کوهی از فساد و سود تجاری بنا شده است. در اینجا لازم است به قانون انتخابات در لبنان نیز اشاره کنم. من قانون انتخابات در لبنان را یک قانون کاملاً اسرائیلی می دانم چرا که هریک از طرفهای خارجی از جمله فرانسه، آمریکا و سعودی با هدف به دست آوردن رضایت اسرائیل، تلاش میکنند تا از طوایف خود در انتخابات لبنان حمایت به عمل آورند. من معتقدم که قوانین انتخاباتی جدید در لبنان میتواند این کشور را از لحاظ سیاسی از بندِ طایفه گریِ مذهبی نجات دهد.
*آیا دولت حسان الدیاب میتواند تغییر جدی ایجاد کند؟ با توجه به تجربه سیاسی و شناخت شما از رهبران سیاسی در لبنان آیا نخست وزیر جدید میتواند این تغییرات را اجرایی کند بویژه اینکه منطقه نیز دستخوش تحولات و تغییرات جدیدی است؟
حسان دیاب قادر به انجام تغییرات است و او مردی شرافتمند است و از مکتبی پیروی میکند که مسئولیت پذیری را به ما آموخته است. باید به این نکته توجه داشته باشید که صلاحیت وزرای کابینه حسان الدیاب را پارلمانی تأیید کرده است که خود بر پایه و اساس تقسیم بندیهای مذهبی روی کار آمده است. اغلب اعضای کابینه خارج از سیاست هستند و هریک از آنها برای خود مرجعیتی در پارلمان دارند. از همین روی، دیاب چارهای جز برخی امتیازدهیها نداشت. به نظر من حسان الدیاب ۱۰۰ برابر بهتر از الحریری عمل کرده است. اگر حریری همچنان نخست وزیر بود، قطعاً امور بهتر نمیشد.
در دهمین ماه از سال گذشته که تمام ملت لبنان به دنبال بقای الحریری در نخست وزیری بود، من صراحتاً اعلام کردم که حریری باید برود زیرا در سایه وجود او، امور کشور بهبود نخواهد یافت. از همین روی من اعلام کردم که دیاب باید جایگزین الحریری شود و در آن زمان او را به خوبی نمیشناختم. اما پس از مدتی، دیاب را از نزدیک زیر نظر گرفتم و متوجه شدم که این شخص، شخص بسیار خوبی است و مسیر مناسبی را در پیش گرفته است. من همچنین اعلام کردم که ما باید یک دولت موقت تشکیل دهیم تا این دولت وظایف و مسئولیتهای مشخصی را برعهده گیرد.
حسان دیاب قادر به انجام تغییرات است و او مردی شرافتمند است و از مکتبی پیروی میکند که مسئولیت پذیری را به ما آموخته است
از جمله این وظایف و مسئولیتها، رصد افرادی است که پولهای خود را به خارج از لبنان انتقال دادهاند و میبایست اموالشان وارد بانکهای لبنان و چرخه اقتصادی لبنان شود؛ این سیاست ۲۰ میلیارد دلار ارز خارجی وارد لبنان میکند. متأسفانه امروز این مسأله را انکار میکنند. چندی پیش «ریاض سلامه» رئیس بانک مرکزی لبنان به دروغ اعلام کرد که چنین مبلغی وجود ندارد و این در حالی است که این ۲۰ میلیارد دلار وجود دارد. بنابراین من معتقدم که بازگرداندن چنین مبلغی به لبنان میتواند مشکل دلار یا ارز خارجی در کشور را حل و فصل کند؛ کما اینکه تحقق این مهم باعث کاهش قیمتها خواهد شد.
امروز تصمیماتی در کابینه لبنان گرفته میشود اما واضح است که اعضای کابینه قادر به تحت پیگرد قرار دادن غارتگران بزرگ و مجازات آنها نیستند. اینطور به نظر میرسد که امروز همگان راضی هستند که ما نمیتوانیم ارز خارجی لازم برای کشور خود را تأمین کنیم؛ ما ۷ ماه است که پولی را قرض نکردیم و علت این مسأله هم آن است که مسئولان لبنانی تصمیم گرفتهاند تا به جای استقراض، از اموال سپرده شده بهره برداری کنند.
من در اینجا به دولت و حاکمان سیاسی کشور هشدار میدهم به اموال سپرده شده مردم دست اندازی نکنند چرا که حفاظت و حراست از این اموال بخشی از حقوق مقدس مردم است. من خطاب به دولتمردان می گویم: «اگر با این اموال بازی کنید، من اولین کسی هستم که در برابر شما خواهم ایستاد. ما به اسرائیل هم اجازه ندادیم که حقمان را بگیرد پس چگونه میتوانیم به شما اجازه دهیم تا به صورت ظالمانه، با فساد خود حق مردم را پایمال کنید».