هرچند کرونا در هفتههای اخیر به موضوع و مساله اول کشور تبدیل شده اما سویه دیگر این ماجرا، به محاق رفتن موضوعات و مباحثی است که زیر سایه این ویروس چند نانومتری
قرار گرفتهاند. انگار که فرصتی طلایی هم برای مسوولان امر فراهم شده باشد تا حداقل چند صباحی را تا پایان کار دولت بدون حساب و حسابرسی و پاسخگویی به افکار عمومی طی کنند تا قافله عمر دولت به ایستگاه پایانی خودش برسد. تورم و افزایش قیمت در حوزههای مختلف ظاهرا دیگر حد و مرزی برای خود قائل نیست. آشفتهبازار اقتصاد از خودرو و مسکن گرفته تا میوه، اوضاع را به حدی دراماتیک کرده که بیشتر دود این بازار هرج و مرج و آشفته به چشم اقشار ضعیف جامعه میرود. وضعیت نابسامان فعلی را کنار شرایط کرونایی و تعطیلی و کمرونق شدن بسیاری از کسبوکارها قرار دهید تا شدت بحرانی بودن فضا، بیشتر خودش را نشان دهد. در حالی که اشتغال و کسبوکار به دلیل آفت کرونا به مصائب بسیاری دچار شده و بخش مهمی از جامعه را تحت فشار قرار داده، اوضاع نابسامان اقتصادی و تورم و افزایش قیمتها هم از سوی دیگر، این فشار را مضاعف کرده است.سهم دولتمردان و مسوولان در این میان اما صرفا تماشاست و
حرف زدن از پشت تریبون و تاکید کردن بر رعایت حقوق مردم. این وسط اما گردههای مردم است که بار این ندانمکاری و سوءمدیریت را تحمل میکند. کرونا هرچند برای عمده جامعه بلا بوده اما نباید از حق گذشت که نعمتی هم هست برای مدیریت ناکارآمد و غیرپاسخگوی اجرایی.