اخبار اجتماعی- بعد فوت مرحوم خشایار الوند، یک سال وقفه در تولید سریال پایتخت ایجاد شد. امسال شاهد نمایش بخش ششم این سریال بودیم که با واکنش های مختلف از اقشار مردم و مسئولان مواجه شد. مشخص است که با فوت مرحوم الوند با تغییراتی در این مجموعه مواجه هستیم؛ که از شاخصترین تغییرات آن اندکی منفیشدن شخصیتهاست. از سوی دیگر همه فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی نباید صرفا افراد و خانواده های سالم را به نمایش بگذارد و پایتخت تا حدّی طنز اجتماعی دارد و درصدد نماش مسایل و مشکلات مردم عادی جامعه است.
به گزارش علیرضا ملازاده ، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، نویسنده و روان درمانگر در مصاحبه با خبرنگار افکارنیوز در ارتباط نقد سریال پایتخت6 اینچنین میگوید:
، آقای دکترآیا شخصیتهای پایتخت 6 تغییر کردهاند؟
خانوادهای که در بخش ششم پایتخت به نمایش گذاشته شد، مجموعهای از اشخاص و تعاملات مشکلدار بین آنها است. در بخشهای قبلی این سریال شخصیتهای فیلم در کل رفتارهایی مثبتتر داشتند؛ این موضوع در مورد نقی به عنوان شخصیت اصلی صادق بوده، ویژگی های مثبت وی، مثل خانواده دوستی، احترام به خانواده، تلاش برای خانواده، حفظ ناموس، حفظ ارزش های ملی و خانوادگی و... در کنار جنبه های منفی او مثل حسادت به بهبود ، قرار میگیرد.
تحلیل شخصیت بازیگران
نقی معمولی: نقی شخصیت اصلی مجموعه است و در پایتخت 6 با برخی ویژگی هایی منفی جدید نسبت به قبل همراه شده است. نقی معمولی رگههایی از اختلال شخصیت نمایشی( hystrionic personality) را دارد. او به قول عامه او یک فرد نان به نرخ روز خور است. به دیگران کمک می کند و زمانی که می بیند نماینده مجلس نیاز به کلیه پدرش دارد، ترتیب اهدا آن را می دهد ولی آنقدر آن را بازگو می کند، که ارزش معنوی آن لوث می شود و نماینده بارها به او اعتراض می کند. نمایشگری او در زمانی نقش راننده مجلس است، به شدت نمایان است.
نقی برعکس تواضع و خاکی بودن نماینده، طوری رفتار میکند که گویی او نماینده مازندران در مجلس است. در این حالت همه چیز با تشریفات و زرق و برق زیاد است؛ مثل داشتن ماشین تشریفات، پرچم ایران روی ماشین، وجود اسلحه و بیان کلمات اغراق آمیز درباره امور مختلف در حول و حوش مجلس. او برای مطرح شدن و نمایش بیشتر از همسرش میخواهد که خبر بازگشت وی از حج در اخبار استانی بیان شود.
از دیگر ابعاد نمایشگری نقی میل او به مافوق بودن، هِد فامیل، به نمایش گذاشتن همه چیز حتی امر معنوی مثل حج است. در این راستا نقی معمولی خوب حرف می زند و مدام از خودش، توانایی ها و شغل مهمش تعریف می کند. در چندصحنه از جمله بعد از تصادف، متوسل به دروغ و داستانپردازی در مورد تصادف وانت با اتومبیل نماینده می شود و خودش را در سطح یک قهرمان رزمیکار بالا می برد.
او به بچه خواهرش یعنی بهتاش کمک می کند؛ ولی به او نیشزبان هم میزند. او مثل خیلی از ایرانی ها فردی همه چیزدان است و درباره همه چیز نظر می دهد، بدون آنکه اهل کتاب و مطالعه باشد. ( این ویژگی ثابت او درتمام قسمت های سال های قبل نقی هم بوده است).
نقی معمولی ریاکار و متظاهر است. او با یقه بسته و جای مهر در پیشانی می خواهد خود را مومن جا بزند. نقی اهل پارتیبازی و ارتباط با مسئولان کشور است. در عین حال که خودش را عقلکل و توانمند می داند، همه ابعاد را نمیبیند و نمیتواند تشخیص دهدکه ارسطو از موقعیتش سوءاستفاده می کند.
نقی معمولی خصایص و رفتارهای مثبتی هم دارد: اعتماد به نفس بالایی دارد، ارتباطات خوبی برقرار می کند و افراد فامیل را دور هم جمع کرده، مهمان دوست بوده برای و بستگان احترام قایل است، مثلا با وجود مشکلات ارسطو او را در منزل خودش نگه می دارد . نوع دوست است و به دیگران کمک می کند . برای کسب معاش خانواده زحمتکش می کشد.
نقی فردی اقتصادی است و زمانی که می فهمد بهبود زنده است، سنگ قبر او را کنده و از آن به عنوان سنگ میز استفاده می کند.
نقی در قبال همسرش رفتاری بسیار مودبانه، حساب شده، حمایتگر و اطمینان بخش دارد (به طور مثال صحنه ای که هما می خواهد اخبار بگوید و نقی در مجلسی درگیر است، ولی به هما اطمینان و آرامش می دهد که اخبار را خوب اجرا می کند). این امر به قدری در بازی نقی برجسته است که به نظر نویسنده می تواند برای بیننده الگوی آموزشی خوبی باشد. در عین حال نقی مطابق الگوی شایع فیلم ها به ویژه فیلم های طنز، در عین اقتدار، رگههای زنذلیلی را دارد و در بسیاری از مواقع از هما حساب می برد.
هما: دربین شخصیت های نمایش همانگونه که اسمی آرمانی دارد، نقش و شخصیتی سالم دارد. او بیانگر زن مدبر و هوشمند است. در همین راستا هر وقت کار دشواری در بین است، او برخلاف افرادی مثل فهیمه و بهتاش هیجانی نمی شود و منطقی عمل می کند. یک نکته بسیار بارز شخصیتی مثبت او عدم حسادت به فهیمه است؛ که به دنبال مظلومنمایی و جلب کمکهای مادی و غیرمادی مردهایی مثل نقی و رحمت است. او به ندرت ویژگیهای زنانه عوامانه ای مثل غیرتیشدن برای نقی را دارد.
شخصیت ارسطو: او یک فرد با ویژگی های خود شیفتگی( narcissistic personality) است. او فردی منفعتطلب ، خودمحور و فرصتطلب است؛ که از آب کره می گیرد. او از زندان برگشته و به قول خودش حبس کشیده است. هر چند شعارهای مردانگی و با مرام بودن می دهد ولی برای پول دست به هر کاری میزند. او سرسفره نقی مینشیند و در خانه ی او زندگی میکند؛ ولی به خاطر پول، تریاک در ماشین نقی جاساز می کند. ارسطو یک جاسوس دوجانبه است و از هر دو طرف نفع می برد. هم به نقی میگوید مراقب باش و هم مواد فروش را فراری می دهد و مکان نقی را نشان می دهد. او به دنبال استفاده از اطرافیانش است و زمانی که می بیند بهتاش خانه مجردی گرفته و تنهاست، از فرصت استفاده کرده و برای زندگی پیش او می رود. نقش و شخصیت ارسطو معادل اجتماعی دارد و ما در اطرافیانمان چنین شخصیتهای خودمحور، دورو و نفعطلب را خیلی زیاد می بینیم. برای همین بیننده جذب بازی او می شود.
بهتاش: یک شخصیت منفی و غیراخلاقی دیگر مجموعه پایتخت و دارای شخصیت مرزی (borderline personality) است. او پسری سرکش و لجاز است؛ که شیوة زندگیاش با آداب و رسوم و فرهنگ خانوادهاش هماهنگ نبوده، نمایشگر شکست زحمات خانواده در برقرار ارتباط با فرزند است. بهتاش به خانواده احترام نگذاشته، مادرش را با نام فهیم صدا می زند . مادری که به گفتة خودش دستتنها و با برداشتن ابروی زنان و 5 تومن 5 تومن پول جمع کرده و بهتاش را بزرگ کرده است. او مدام دنبال برقراری رابطه با جنس مخالف و در قسمتهای آخر از خانواده جدا و خانه مجردی می گیرد. همچنین این موارد نشانگر عدم تعهد او به چیزی یا فردی است.
بهتاش شخصیتی عصبی، هیجانی و ناراضی از همه کس و خودمحور دارد و دو تکیه کلام من دیگه رد دادم و ای خدا نشانگر آن است. او زود هیجانی می شود در حدی که خودزنی دارد. زمانی که با پدرش روبه رو می شود به جای شادی، آنقدر هیجانی می شود که ابتدا غش و سپس دچار لکنت می شود. او حتی با حمایتکنندگان مالیاش یعنی مادر و دایی نقی درگیر است. او فقط ابعاد منفی اطرافیان را در نظر میگیرد و نیاز به تایید دارد و زمانی که ارسطو با چربزبانی از نپختگی شخصیت او استفاده کرده، به او نزدیک میشود و همخانه او میشود.
هر چند رفتارها و کلام بهتاش که در بالا ذکر کردیم، توصیفی نسبتا کامل و دقیق از اختلال شخصیت مرزی در این فرد میکند ولی به دلیل شدت نابهنجاری او، بیننده در مجموعه طنز احساس خوبی به این شخصیت دریافت نمیکند. در بسیاری از فیلمهای سینمایی از جمله جذابیت مرگبار(1987) ما شاهد ارایهای تصویری خشن از فرد مبتلا به این اختلال داریم . در این فیلم گلن کلوز در نقش زنی که اختلال شخصیت مرزی دارد ، درگیریهای متعدد، چاقوکشی به دیگری و خود دارد ولی کل فیلم زیبا و حتی دارای نکات آموزشی است، مثل این که مراقب این افراد و نوسانات هیجانی و رفتاریشان باشیم . در مجموعة پایتخت، هرچند طنز تا حدّی زمختی رفتارها و کلام بهتاش را میگیرد، ولی باز هم مناسب به نظر میرسد. به عبارت دیگر در فیلم طنز نمایش یک اختلال جدی و شدید مثل اختلال شخصیت مرزی، کاری دشوار است که یا بیننده احساس خوبی از آن ندارد یا ممکن است تحت تاثیر الگویی آن –به خصوص در کودکان و نوجوانان- قرار گیرد.
بهروز: او برادر بهتاش است و با وجود سن کمش یک خالهزنک تمام عیار است که در حین نگارش تکالیف درسی یا بازی، به کلام بزرگسالان گوش می کند و دایم خبرکشی می کند. به نظر می رسد این ویژگی ها در کنار طنز قوی که در کلام و زبان بدن بازیگرای نقش وجود دارد، باعث الگوگیری در کودکان کم سال و فاقد تحلیل رفتارهای منفی میگردد.
فهیمه: او نماد یک مادر شوهر مرده و زحمتکش بیوه است که بدون شوهر دو پسر را برزگ کرده است. در بخشهای قبلی تکیه کلام من چقدر بدبختم را داشت و در بخش ششم کمتر مشکلات و دست تنها بودن را بیان میکند و نقش قربانی و فرد بی پناه در او کمترشده، روحیه بهتری دارد. او مایل است با برزگ نمایی ، ترحم و محبت دو مرد اطرافش یعنی نقی و رحمت را جلب بنماید. او در این کار و بازیهای زنان موفق است و در این مسیر تا مرز ازدواج با رحمت،که تا به حال ازدواج نکرده و فرزندی ندارد، پیش میرود.
او در بخش ششم با رحمت مشغول چیدن برنامه ازدواج است و در این مسیر بسیار هوشمندانه بین رحمت، رعایت احترام نقی و حسادت دو فرزندش عمل میکند و در این میدان دل همه را به دست میآورد. فهیمه، زنی عفیف و صبور است و با این که درگیر حسادتی زنانه در آغاز ورود بهبود به ایران می شود، برخوردی مناسب با بهبود و مشکل دست بیقرارش دارد. او شخصیتی مثبت دارد که در این قسمت به سروسامان می رسد و دیدن او می تواند مایه امید و الگو برای زنان مشابه او در اجتماع باشد.
بهبود: او تازه از اسارت آمده و شخصیتی ارایه می دهد که هنوز خودش را پیدا نکرده است و در خاطرات گذشته زندگی می کند. او شخصیتی عصبی، غیر قابل پیش بینی و حتی خطرناک از خود به نمایش میگذارد.
رحمت: او با علاقمندی به فهیمه تابوی ازدواج یک پسر ازدواج نکرده با یک بیوه زن با دو پسر با میشکند و در مسیر آماده ساختن نقی، پسران فهیمه برای رضایت به ازدواجش ، فردی صبور است، هر چند با خبر برگشت بهبود او به ناگهان تغییر رویه داده، با بهروز درگیر می شود و این نشانگر رنجش پنهان او از پسران فهیمه است. او هم مثل نقی فردی اقتصادی است و زمانی که از ازدواج با فهیمه نا امید می شود، برای از دست رفتن پولی که برای مراسم تالار و غیره داده، به سرعت اقدام به ازدواجی می کند که صحیح یا ناصحیح بودن آن در بخش بعدی مشخص خواهد شد.
نمایش فرهنگ مازندران
این رواندرمانگر در ارتباط فرهنگ مازندران اینچنین میگوید: مجموعه پایتخت تاکیدات جذابی بر فرهنگ مازندران، لهجه، تعاملات اجتماعی، مراسمها، آداب و رسوم آن منطقه دارد. ما در این مجموعه با ابعاد مختلف ، گسترده و بسیار جذاب فرهنگ مازندران مواجه میشویم به طوری که هر بینندهای با تماشای این مجموعه آرزوی سفر به این خطه زیبا را میکند. این مجموعه به طور قطع نقش مناسبی در جذب گردشگر به مازندران را دارد.
اگر با دید تخصصی مردم شناسی به این مجموعه تلویزیونی بنگریم، نمایش طبیعت زیبا، فرهنگ مادی و غیرمادی مازندران، لباسها، آداب و رسوم، لهجهزیبای بازیگران، انسجام اجتماعی، حمایت اجتماعی و اعتماد اجتماعی، سطح این مجموعه را به یک مستند تلویزیونی نزدیک کرده است.
موقعیت خاص مجموعه پایتخت
دکتر علیرضا ملازاده در پایان در ارتباط موقعیت خاص پایتخت اینچنین میگوید: این مجموعه یکی از شاخصترین مجموعههای تلویزیونی است؛ که در دهه نود توانسته است ارتباطی قوی با بیننده برقرار کند. این امر برای صدا و سیما و بازیگران مجموعه بسیار مغتنم است. امسال هم طبق نظرسنجیهای صورت گرفته این سریال، پربینندهترین سریال بوده است. همچنین مجموعههای دیگری که در نوروز امسال پخش شد، از نظر جذب مخاطب، مثل سالهای گذشته فاصله زیادی با مجموعة پایتخت داشتند.
اگر برخی شخصیتپردازی های منفی به خصوص در مورد نقی و بهتاش که هر دو در بخشهای قبلی شخصیت سالمتر داشتند، اصلاح میشد، میتوانست مقبولیتی بیش از این در بین مردم داشته باشد. از سوی دیگر زمان ساخت مجموعه مصادف با مشکلات مربوط به کرونا بود که زحمت زیادتری برای تولید کنندگان آن داشت.
باید توجه داشت که ما نمیتوانیم در همه فیلم ها و مجموعهها شخصیت های سالم و آرمانی مثل مریم مقدس، و مختار را به نمایش بگذاریم. در همه فیلمها قهرمان و ضد قهرمان وجود ندارند و انسان سالم و دوست داشتنی از دید بینده کسی است که فقط سفید نبوده، خطا هم داشته باشد. از این جهت شخصیت های مجموعة پایتخت واقعی(real) هستند. آنها جزو طبقه متوسط جامعه بوده، مسایل و مشکلات آنها در اجتماع مصادیق زیادی دارد.