شامگاه شنبه ۲۳ آذر امسال، مرد جوانی برای خرید از خانه خارج شده بود که با پیرمرد همسایه که غرق خون روی زمین افتاده بود، روبه رو شد و به سرعت او را سوار بر خودرویش به بیمارستان رساند و سپس مرد همسایه دختر این پیرمرد را در جریان پیدا کردن پدرش قرار داد. دختر جوان که با شنیدن این خبر شوکه شده بود، ماجرای زخمی شدن پدرش را به پلیس گزارش کرد و تیمی از ماموران برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند.
تحقیقات پلیسی
اخبار اجتماعی -دختر جوان به ماموران گفت: پدرم چندی قبل برای سومین بار با یک زن میان سال که یک پسر جوان داشت، ازدواج کرد و آنها در یک خانه با هم زندگی میکردند و شنیده بودم که با هم اختلاف داشتند و احتمال میدهم زن سوم پدرم دست به زخمی کردن پدرم زده باشد. ماموران در این مرحله به سراغ زن سوم این مرد و پسرش رفتند که آنها ادعا کردند که پیرمرد در خانه خودزنی کرده است، اما آثار خون و به هم ریختگی خانه حکایت از یک درگیری شدید در داخل خانه داشت.
پرونده جنایی
تلاش پزشکان برای نجات جان پیرمرد ادامه داشت تا این که روز ۳۰ آذر مسئولان بیمارستان در تماس با پلیس از مرگ پیرمرد زخمی روی تخت بیمارستان خبر دادند. با جنایی شدن این پرونده، زن سوم پیرمرد و پسرش که به عنوان مظنونهای این درگیری مرگبار بازداشت بودند هدف تحقیق قرار گرفتند تا این که پس از مرگ پیرمرد، پسرخوانده اش در شعبه ۴ دادسرای امور جنایی پیش روی بازپرس شعبانی گفت: زن همسایه طبقه بالا با همدستی مادرم یک نفر را برای به قتل رساندن پدرخوانده ام اجیر کرده بودند و دست به قتل زدند.
سگ آپارتمانی
پسر جوان افزود: زن همسایه یک سگ داشت که با سر و صداهایش باعث مزاحمت ما شده و ناپدری ام از این موضوع شاکی بود و از کف آشپزخانه زن همسایه نیز آب چکه میکرد و از سقف ما آب میچکید که این اتفاقات باعث اختلاف شدید بین ناپدری ام و همسایه مان شده و کار به شکایت رسیده بود و پروندهای هم در این خصوص در شورای حل اختلاف تشکیل شده است. این جوان ادامه داد: با توجه به این که مادرم با شوهرش به خاطر اختلاف سنی و اخلاق تندش مشکل داشتند احساس میکنم مادرم با همدستی زن همسایه نقشه قتل او را کشیده باشند.
زن سوم
زن سوم پیرمرد هدف بازجویی قرار گرفت، او که خود را در ماجرای قتل شوهرش بی گناه میدانست، گفت: زن همسایه با شوهرم اختلاف داشت و شوهرم همیشه به رفتارهای او اعتراض میکرد و کار به شکایت رسیده بود و احتمال میدهم زن همسایه او را به قتل رسانده باشد. این اعترافات کافی بود تا ماموران به سراغ زن همسایه بروند و او را بازداشت کنند. اما این زن اصرار داشت که در ماجرای قتل نقشی نداشته است و گفت: زن سوم و پسرش عامل قتل مرد همسایه هستند و اختلاف ما به حدی نبود که بخواهم او را به قتل برسانم. در حالی که هر یک از مظنونان پرونده، قتل را به گردن همدیگر میانداختند بازپرس پرونده دستور داد تا هر سه متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی قرار گیرند تا گره این جنایت معمایی باز شود.
سکوت شکسته شد
دو ماه از ماجرای قتل معمایی پیرمرد سه زنه گذشت تا این که صبح روز گذشته زن همسایه که نازنین نام دارد سکوتش را شکست و به قتل مرد همسایه با همدستی زن سوم اعتراف کرد. نازنین در اعترافاتش گفت: هشت ماه قبل به این ساختمان آمدم و در طبقه بالای ساختمان شروع به زندگی کردم، پسرم به کشور ترکیه رفته و سگش را در اختیار من گذاشته بود تا پس از چند روز و انجام کارهای اداری، سگش را به کشور ترکیه بفرستم. وی افزود: روزهای نخست مرد همسایه رفتار خوبی با من داشت، اما پس از سه ماه شروع به بهانه گیری کرد و به وجود سگ در ساختمان معترض بود و هر روز روی یک صندلی جلوی در ساختمان مینشست و به رفت و آمدهای من گیر میداد و میگفت که چرا هی میری و میای؟! این زن ادامه داد: رفتارهای پیرمرد مرا آزار میداد تا حدی که یک بار به زنش گفتم او را تکه تکه میکنم و همسرش با خونسردی از من خواست فعلا برای انجام هر کاری دست نگه دارم و ادعا کرد که فعلا با او کار دارد. من برای این که کمی آرام شوم صندلی پلاستیکی قدیمی که پیرمرد هر روز با گذاشتن آن جلوی در ساختمان رفت و آمدهای مرا پیگیری میکرد، دور انداختم. نازنین گفت: سه روز قبل از اجرای نقشه مان، زن پیرمرد به سراغم آمد و ادعا کرد که پیرمرد وکالت همه دارایی و سرمایه اش را به نام دامادش زده است و هیچی از سرمایه آن به من و پسرم نمیسد و دیگر کاری با او ندارم و میتوانی نقشه ات را اجرا کنی. عامل جنایت افزود: شب حادثه، زن پیرمرد به من گفت که در خانه را باز گذاشته و شوهرش داخل اتاق خواب است، وارد خانه شدم، دیدم پیرمرد روی تخت تکان میخورد. پرسیدم او هنوز خوابش سنگین نشده که همسرش تاکید کرد که در خواب است، ولی برای اجرای نقشه ات نیاز به دستکش داری. وی ادامه داد: دوباره به خانه بازگشتم و یک دستکش بافت دستم کردم و سپس تیغ کاتر را برداشتم و به خانه پیرمرد بازگشتم و در حالی که او در خواب بود با تیغ اقدام به بریدن گلویش کردم که پیرمرد بیدار شد و با هم درگیر شدیم که از ترس پا به فرار گذاشتم و از خانه خارج شدم و پس از پنج ساعت به خانه بازگشتم و زندگی عادی خودم را داشتم تا این که همسر پیرمرد مرا لو داد و دستگیر شدم. نازنین گفت: من هیچ چیزی نمیخواهم و تنها خواسته ام این است که مرا اعدام کنند تا این پرونده بسته شود، من زندگی خودم را داشتم و دیگر هیچ آرزویی ندارم. بنا به این گزارش، سه متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار دارند.
تحلیل کارشناس
ضعف در ضابطه گرایی عامل درگیری بین همسایهها
دکتر مصطفی اقلیما آسیب شناس مسائل اجتماعی
زندگی در آپارتمان در کلان شهرها قوانین خاص خود را دارد و به طور معمول افرادی که میخواهند در یک مجموعه تحت عنوان آپارتمان با یکدیگر زندگی کنند باید به قوانین و فرهنگ آپارتمان نشینی اشراف داشته باشند تا کمتر درگیر مشکلات و نزاعها شوند. روابط همسایهها با یکدیگر قوانین و مقرراتی دارد که باید به آن احترام گذارند و نیاز به تعامل و برقراری ارتباط صحیح دارد. برخی همسایگان احترام به نظم و قوانین را در اولویت امور زندگی خود قرار نمیدهند و بیشتر وقت شان را به جای حل کردن مسائل و مشکلات صرف کینه ورزی و انتقام جویی از یکدیگر میکنند که کارشان به دادگاه کشیده میشود و پروندههای هولناکی به جریان میافتد. وقتی افراد یاد نگیرند که به حریم یکدیگر احترام گذارند و حقوق افراد جامعه را رعایت کنند به سادگی در امور قابل حل در ساختمانهای محل زندگی شان با همسایهها درگیر میشوند و به جای این که آن مکان محل امن و آرامش برای شان باشد محلی برای انتقام جویی و کینه ورزی میشود و بر سر سادهترین مسائل به جان یکدیگر میافتند. احترام به قوانین جمعی مثل تربیت از درون خانواده شکل میگیرد و این اصول از سن کم آموزش داده میشود وقتی یک فرد در دوران کودکی و نوجوانی از این مسائل آگاه نشده باشد و تربیت وی کامل نباشد به طور قطع نمیتواند در مسائل و تصمیمات جمعی حضور داشته باشد و با نظرات و تصمیمات شخصی خود مرتکب رفتارهای غیرقابل جبرانی میشود. کم نیستند پروندههایی در کلان شهرها که به دلیل رعایت نکردن حقوق اولیه در همسایگی مرتکب قتل ، جنایت، آدم ربایی و. شده اند، زیرا این افراد از یکدیگر کینه به دل گرفته و تا زمانی که انتقام خود را نگرفته اند آتش کینه شان خاموش نمیشود. برای زندگی جمعی و به صورت گروهی در آپارتمان نیاز است تا قوانین احترام به همسایهها را از سن کم بیاموزیم تا کمتر شاهد درگیریها و نزاعهای همسایهها در خانههای مسکونی با تعداد بالا باشیم. متاسفانه برخی افراد ضابطهمند نیستند و به همین دلیل است در بین همسایهها همیشه دست به نزاع و درگیری میزنند و در هر بحث و جدالی سردمدار هستند. این اتفاقات در کلان شهرها بیشتر رخ میدهد، چون افراد با فرهنگ و تربیتهای مختلف دور یکدیگر جمع شده اند و تا زمانی که ضابطهمند شدن فرهنگ نشود در بین افراد یک ساختمان شاهد خشونتهایی هستیم که به قتل منجر میشود.