نقدهای دیگران علیه خودشان را تقبیح می کنند، می گویند بی اخلاق است و اگر جراتش را دارد از باب عملکردی با ما وارد مناظره شود. با آن ها از باب تخصص وارد مناظره می شوند و تنها خط مشخص دفاعی شان همان حمله و افترا به فرد مقابل است، تفاوتی هم ندارد این فرد چه کارنامه ای داشته باشد، حتی کارنامه ای پر از پروژه های بزرگ به اتمام رسیده در تمام نهادهای منتصب شده به مسئولیت. ازقضا اگر احساس کنند ممکن است آن فرد در روند دروغگویی هایشان اختلال ایجاد کند با تمام توان و آویزان شدن به مزدور و اپوزیسیون و جیره خوار و حرام خوار آن را میزنند.
اخبار سیاسی- اصلاح طلبان را می گویم، جریانی که خود را طالب اصلاح میداند و راه رقابت را بلد نیست. جریانی که در تمام ادوار انتخابات تنها کاری که کرد زدن حرف های پوپولیستی بود که شاید مطرح کردنشان درست بود اما پاسخ هایی که به آن ها می دادند هوش مصنوعی و ربات های دیجیتالی را هم به غلط می انداخت و حتی خودشان هم دروغ هایشان را باور کرده بودند. که اگر هم باور نکنند چطور می توانند با ننگ و آبروریزی هم کیشان و اطرافیان و حتی خودشان سر بالا کنند!
دوره ای دیگر از انتخابات را سپری می کنیم، اما این روزها، پررنگ ترین اخباری که در دنیای رسانه دیده می شود تخریب قالیباف از منبع و منشا اصلاح طلبان است، اصلاحاتی هایی که از شهردار قاتل و تفنگ به دستشان که البته ظاهر واقعیِ باطن پنهان شده شان است، دفاع می کنند اما به مردی که تهران را به شهری بین المللی تبدیل کرد و در رسانه های جهان هشتمین شهردار برتر دنیا شد، به هر روش ممکن حمله می کنند، آن هم چطور!
این روزها اصلاح طلبان برای تخریب قالیباف حتی دست به دامن رسانه های جیره خوار عربستانی هم می شوند. آقایان تکرارکننده ترستان از چیست؟!
آِیا عزم جزم شده قالیباف که جوانان را بسیج کرده به مجلس بیایند تا بلکه تحرکی در موتور این دولت پیر و خسته ایجاد کند، این همه واهمه دارد؟!
اصلاحات در ایام انتخابات برای تخریب مدیر جهادی از هر دستاویزی استفاده میکند تا جایی که این روزها به سعید قاسمی اصولگرا نیز پناه برده اند و در آغوش او منجنیق هایشان را با نوک پیکانی آتش زده از خشمشان به قالیباف پرتاب میکنند، غافل از اینکه و مکروا و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین!
القصه، غصه اصلاحات به ظاهر روشنفکر و به باطن ذلت پرور را درک میکنیم، حق هم دارید. باید هم از کسی که وقتی پایش به فرماندهی هوافضای سپاه باز شد و به همتش موشک های بالستیک جانی غیرقابل باور گرفت، از کسی که وقتی پایش به ناجا رسید، آنجا را متحول کرد و از کسی که وقتی به ساختمان بهشت راه یافت، تهران را به بهشتی تبدیل کرد ترسید. ترس هم دارد.
مدیری که با وجود طلب چند هزار میلیاردی از دولت، سرمایه های شهرداری را افزایش داد، مدیری که یک بار هم نشد که پروژوه های عمرانی کوچک و بزرگ را از نزدیک نظارت نکند، ترس هم دارد. اما بدانید که حتی اگر تکرار هم کنید، حاج باقر در خدمت به مردم چنان کارنامه شفاف و درخشانی دارد که حتی با سندسازی و جعل مهر و انتشار دوباره و دوباره اسنادی که خودتان در آن متهم شدید تنها باعث آبروریزی بیشتر خود میشوید.
هیچوقت این حجم از تخریب علیه کسی نمیتواند عادی باشد، مدعیان عدالت و آزادی که خودشان بین مردم و زندگی عادی دیوار کشیدند چنان مضحک رفتار میکنند که هر فرد کم سوادی هم با چرخی در روزنامه ها، سایتها و کانالهایشان می فهمد بیخود نیست کسی را چنین تخریب میکنند.
ازقضا شاید باورتان نشود اما جوانان دهه ۷۰ و حتی ۸۰ نیز فهمیده اند که تخریب قالیباف از ترس است و مدیران قوی و کارآمد همواره مورد حمله آنهایی که نمیتوانیم و نمیشود نقل محافلشان هست قرار میگیرند، همانهایی که همواره برای کار نکردن هایشان تا آخر دنیا بهانه تراشی می کنند.
این روزها هوای تنفس بس تنگ و هوای تفکر خفقان آور، گرگ های امروز همان میش هایی هستند که قبل از انتخابات ادعای دفاع از انقلاب و ایجاد عدالت داشتند امروز که ترسیدند نکند قالیباف به مجلس برود و نان ما را آجر کند، نکند به ما چیزی نرسد، نکند که نشود آنچه ما میخواهیم، در بزنگاه های پر پیچ و خم زیر کاسه و کوزه و پارچ و لیوان زدند و با ختم صلوات راه تهمت و تخریب در پیش گرفتند.
اما بدانیم که تخریب یک مدیر جهادی، بی جهت نیست...
حمیدرضا پیرهادی