صبح دیروز (شنبه) وارد محل کار که شدم دیدم یکی از همکارانم ماسک زده و هنگام احوال پرسی به من دست هم نداد، پرسیدم امروز که هوا آلوده نیست، برای چه ماسک زده ای؟ با صدایی که می شد هراس را احساس کرد از پشت همان ماسک گفت: کرونا !
وزارت بهداشت و دستگاه های دیگر کشور در هفته اخیر بارها درباره ویروس کرونا اظهار نظر کرده اند. نقطه مشترک تمام این اظهارنظرها هم اطمینان دادن به مردم بوده مبنی بر این که این ویروس وارد کشور نشده است.گویا ایران دژ آهنینی است که هیچ گاه قرار نیست این ویروس وارد کشور شود یا ظاهرا ایران تافته جدا بافته نسبت به دیگر کشورهای جهان است و این ویروس قبل از ورود به کشور در نطفه خفه خواهد شد.واقعیت این است که کرونا دیر یا زود وارد ایران خواهد شد. به رغم این که گفته شده مرزهای هوایی، زمینی، دریایی و راه آهن کشور به طور کامل کنترل می شود، اما شواهد و قراین نشان می دهد که با توجه به عوامل مختلفی همچون مراودات گسترده ایران با کشور چین، مرزهای گسترده ایران به ویژه مناطقی که کنترل کاملی بر رفت و آمدها وجود ندارد، فقدان تجهیزات پیشرفته شناسایی مسافران ورودی به کشور، این ویروس وارد کشور خواهد شد.
اما نکته مهم این است که به نظر می رسد ما برای بعد از این مرحله برنامه مشخصی نداریم. به ویژه اطلاع رسانی درست و مناسبی به مردم درباره راه های پیشگیری و درمان این بیماری داده نشده است. فعلا مردم در این حد اطلاع دارند که کرونا بیماری مرگباری است که از همه راه های ممکن و غیر ممکن منتقل می شود و ویروسی است که فقط می کشد، درمان ندارد و جز مرگ، سرنوشت دیگری در انتظار مبتلایان نیست.
اما این تصورات غلط و نادرست است. کرونا در مقایسه با ویروس های مشابهی نظیر مرس و سارس، از میزان مرگ و میر بسیار کمتری برخوردار است. مقایسه آمار مبتلایان به این بیماری در چین با آمار کشته شدگان بر اثر این بیماری نیز همین موضوع را اثبات می کند. ضمن این که براساس آخرین آمار تا زمان تنظیم این یادداشت، در مقابل 259 نفر فوتی تعداد 285 بیمار هم جزو بهبود یافتگان بوده اند. اما تفاوت چین به عنوان کشور اصلی و زادگاه این بیماری با کشور ما در این است که آن ها اطلاعات مربوط به شیوع و گسترش این بیماری را تکذیب نکردند و اتفاقا یکی از دلایل کنترل نسبتا موفق این بیماری در چین، اطلاع رسانی شفاف به مردم خودشان و جامعه جهانی بوده است.
آیا دولت و دستگاه های مسئول درباره وضعیت بعد از ورود بیماری کرونا به ایران هم فکر کرده اند؟ آیا بسته های اطلاع رسانی و به عبارت دیگر سند پیوست رسانه ای بیماری کرونا در دولت و وزارت بهداشت تدوین و تصویب شده است؟ آیا برنامه های اطلاع رسانی مناسب برای آگاهی بخشی و اطلاع رسانی برای پیشگیری و مقابله با شیوع این بیماری درکشور طراحی و تدوین شده است؟
آیا برای رسانه های مختلف، اعم از صدا و سیما، رسانه های مکتوب و رسانه های اجتماعی و فضای مجازی، نقش و ماموریت محتوایی و شکلی دیده شده است؟
بررسی پیشینه بحران های مشابه در ایران نشان می دهد که برای مواقع بحرانی، طرح و برنامه و سند پیوست رسانه ای نداریم؛نه قبل از بحران، نه حین بحران و نه بعد از بحران. در بحران های مشابه مانند حادثه فروریزی پلاسکو، سیل فروردین، اغتشاشات سال های اخیر، سانحه سقوط هواپیما و چندین مورد مشابه دیگر به وضوح نبود برنامه و سند رسانه ای و اطلاع رسانی را شاهد بودیم. در چنین مواقعی مردم محتوا و اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع غیر رسمی یا منابع خارجی مانند شبکه های ماهواره ای و رسانه های فضای مجازی دریافت می کنند. این شبکه ها هم حتما در اطلاع رسانی و آگاهی بخشی خود، نیاتی دارند که برای مخاطب به وضوح قابل درک نیست.
یک راهبرد قدیمی در ایران همچنان حاکم است که معتقد است مردم را نباید نگران کرد. همین راهبرد در تاکتیک و مرحله اجرا تبدیل می شود به تکذیب دایم مسئله و بحران. در چنین گیر و داری مردم عادی مانند آن همکار من، تنها راه را در خرید و استفاده از ماسک آلودگی هوا می بینند.
وقت آن نرسیده در این راهبرد تجدید نظر کنیم؟
حمید ضیایی پور