در جمعه و هفته ای که گذشت ، لحظات و روزهای سختی را سپری کردیم . خبری را شنیدیم که نفس را در سینه مان حبس و بغض را در گلویمان خشک نمود . کمتر چشمی بود که در سوگ از دست دادن سردار دلها نگریسته باشد و کمتر کسی بود که در مراسم تشییع او شرکت نکرده باشد . هرکس از هرجا بود خود را به نوعی به مراسم های او رساند تا دلدادگی و محبت قلبی خود را به او نشان دهد . خبرنگاران و عکاسان و قاب عکس دوربینها تا به این روز ، چنین صحنه هایی از وحدت و یکپارچگی مردم در عزای یک شخص ندیده بودند .
سردار دلها آنچنان دل از همه ربوده بود و اخلاص و ایمانش در جان همه رسوخ کرده بود که زن و مرد و پیر و جوان و کودک ، به کنار ، حتی تمامی اصحاب رسانه و سیاست را با تمام اختلاف نظر و سلیقه و فکر و ... در کنار هم جمع کرده بود .
شنیده ها را شنیده اید و دیدنیها را دیده اید . به لطف شبکه های اجتماعی ، بسیاری از فیلمها و واکنشها دست به دست چرخیده است . دیدید که حتی قبل از مراسم خاکسپاری او اولین سیلی را هم به گستاخانی که مرتکب این حادثه شرم آور شده بودند ، زدیم ، حالا طرف میخواهد به روی خودش نیاورد که چه دردی دارد خودش میداند .
همه اینها به کنار ، گاه تقارن بعضی حوادث ، عجیب جان آدم را آتش میزند . امروز ۱۹ دی ماه ، هم سالگرد قیام خونین مردم شریف قم است ، هم سالگرد شهادت حاج احمد کاظمی است و هم شهادت خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها .
آغاز انتقام سخت ما که قرار است شروعی باشد بر پایان حضور آمریکا در منطقه ، مصادف شده است با سالروز شهادت فاتح خرمشهر . او که یار دیرین سردار بود و شاهدیم که در شهادت او چقدر گریست . آغاز انتقام سخت ما ، مصادف است با فاطمیه و غم از دست دادن بانویی که سرباز ولایت بود . او که در آتش حقد و کینه نامردان زمان خود ، به شهادت رسید .
سردار دلهای ما، آن هنگام که بود ، حضورش و وجودش مایه آرامش منطقه بود و از بین رفتن داعش و تمام سرسپردگانش در منطقه . حتی حالا هم که نیست ، تشییعش مایه وحدت شورآفرین ملتهای مظلوم شد . او که در آتش حسودان و نامردان و از پشت خنجرزنان زمانه که در برابرش تاب مقاومت نداشتند ، سوخت و تکه تکه شد ، او فرمانده جنگاور شجاع و باتدبیر و مخلصی بود که ذوب در انقلاب و راه و مسیر امام و رهبری شده و خط قرمزش انقلاب بود ، او که قرار است ، خونبهایش فتح خرمشهرهای دیگری فراتر از مرزهای ایران باشد .
روحش شاد و نامش جاودانه
صفورا ترقی