آنروز صبح مثل هر روز بود و شاید فقط اینگونه به نظر میآمد؛ مثل هر روز لقمههای نان و پنیر را به زور به دستش داد و به او که لقمه نان را با عجله به دندان میکشید و همزمان آماده رفتن به مدرسه میشد، نگاه کرد.
اخبار اجتماعی- نگاهشان در هم گره خورد و شوق زندگی در چشمان فرزند، مادر را مشتاقتر به زندگی میکرد؛ مگر جز خوشبختی و نیکبختی فرزند، آرزوی دیگری برای مادر هست.
آخرین لقمه را هم بر دهان گذاشت و کیف مدرسه را به دست گرفت و در حالی که کتانیاش را به پا میکرد، گفت: «مامان، ناهار چی داریم؟»
مادر خندهاش گرفت و پاسخ داد: «پسرم بگذار لقمه صبحانه از گلوت پایین بره بعد نقشه ناهار و بکش، حالا از مدرسه که آمدی میفهمی؟»
روی پلهها به سمت مادر برگشت که مثل هر روز، استوار، مهربان و صبورانه در آستانه در میایستاد تا لقمههای نان و پنیرش را بخورد و او را برای رفتن به مدرسه بدرقه کند؛ وجود مادر به او آرامش میداد، پس آرامش یافت؛ خداحافظی کرد و به مدرسه رفت.
مادر در آستانه در به فرزندش نگریست که چقدر قد کشیده است و با تصور بزرگشدن و روز دامادیاش، لبخند بر لب آورد.
ساعتی بعد کنار پیکر سوخته فرزند که با کمک مردم روستا از میان آتش و دود مدرسه آتش گرفته بیرون کشیده شده بود، مویه میکرد و صورت میخراشید.
چه تصور میکرد و چه شد؛ حالا قامت استوارش زیر این غم فرو ریخته است و بیتابی جای صبوریاش را گرفته است. خدایا چرا؟!
فصل مدرسه با تمام شیرینی و لذتش که شروع میشود، با ترس و نگرانی همراه است.
یکی از بدترین خبرها که اشک را در پاییز و زمستان، مهمان چشمان تمام مردم کشور میکند، حادثه آتشسوزی مدارس است؛ حادثهای تلخ که پیکر برخی دانشآموزان را به زیر خاک میکشاند و زیبایی چهره و سلامت برخی دانشآموزان را میرباید.
هجدهم بهمن ۱۳۷۶ بخاری نفتی مدرسه ابتدایی روستای بیجارسر شفت آتش گرفت؛ آنروز آقای امیدزاده معلم دانشآموزان دچار سوختگی شدید شد اما تمام دانشآموزانش را به سلامت از آتش بیرون آورد.
آقای امیدزاده و همکارش آقای عابدی، دچار سوختگی شده بودند اما خوشحال بودند که به هیچ دانشآموزی صدمه وارد نشده است. اما ۷ سال بعد، بیتوجهی به سیستم گرمایشی مدارس، اتفاق تلخی را رقم زد.
دی ۱۳۸۳، تلخترین حادثه آتشسوزی مدارس رقم خورد و ۱۳ کودک بیگناه، زنده زنده در آتش سوختند.
آن اتفاق تلخ تلنگری برای مسؤولان نشد و در نتیجه دو سال بعد و در ۱۴ آذرماه ۱۳۸۵، آتش به جان ۸ دانشآموز دبستانی روستای درودزن استان فارس افتاد و چهرههای زیبای ۶ دختر و ۲ پسر دوم دبستانی را به یغما برد.
در این فواصل آتشسوزیهای متعددی در مدارس رخ داد اما هیچکدام از آنها وسعت گستردهای نبود و با هوشمندی معلمان و البته کمی هم شانس آموزش و پرورش به خیر گذشت.
۶ سال بعد و درست در ۱۵ آذر سال ۱۳۹۱، آتشسوزی کلاس درس روستای «شینآباد»، دوباره اشک و غم را مهمان خانه مردم کرد؛ ۲ دانشآموز چشمانشان را برای همیشه بستند و جراحات متعددی بر چهره و تن نحیف ۲۶ دانشآموز دیگر وارد شد.
و سال گذشته در 27 آذر ۱۳۹۷، دبستان و پیشدبستانی در زاهدان گرفتار آتش شد و ۴ کودک، جان خود در میان شعله ها و دود آتش از دست دادند.
واقعاً تا کی باید شاهد این آتشسوزی باشیم؛ تا کی کودکان را امیدوارانه راهی مدرسه کنیم و ساعتی بعد راهی خانه ابدی شوند؛
حالا بعد از این همه اتفاق و حادثه غمانگیز در کشور، آموزش و پرورش قرار است مشکل بخاریهای نفتی غیراستاندارد را حل کند و بر این اساس در مناطقی که علمک گاز رسیده است، بخاری نفتی حذف شد.
مهراله رخشانیمهر رئیس سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور در این خصوص گفت: دیگر در مدارس، بخاریهای نفتی با علمک گاز نداریم.
وی ادامه داد: بعد از حادثه شینآباد، ارزیابی انجام شد که وضعیت سیستمهای گرمایشی مدارس اینگونه بود که ۳۶۰ هزار بخاری غیراستاندارد بود؛ از آن زمان با پیشبینی اختصاص اعتباری از عوارض گاز موجب شد که تا دی ماه ۱۳۹۷، تعداد بخاریها به ۱۳۷ هزار بخاری نفتی و گازی برسد.
رخشانیمهر اضافه کرد: ۲۴ هزار کلاس درس که علمک گاز به آنجا رسیده بود، از ابتدای سال ۹۸ همت شد تا جمعآوری شوند و اکنون محقق شده است.
وی افزود: حدود ۲۵ هزار بخاری نفتی در کلاسهای سراسر کشور داریم که زیرساخت گاز ندارند؛ البته بخاریهای استانداردی هستند اما وجود بخاری نفتی یا شعله مستقیم داخل کلاس درس ممنوع است. به همین دلیل این بخاریها هم از نظر ما استاندارد نیستند و باید جمعآوری شوند.
معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش گفت: حدود ۶۳ هزار بخاری گازی استاندارد در مدارس داریم. این بخاریها استاندارد هستند و خطرشان نسبت به بخاریهای نفتی خیلی کمتر است، ولی با این حال وجود شعله مستقیم در کلاسهای درس ممنوع است. به همین دلیل ما در گامهای بعدی این بخاریها را جمع خواهیم کرد.
اواخر تیرماه امسال سید جواد حسینی سرپرست وقت وزارت آموزش و پرورش در حاشیه مراسم کنگره پرسش مهر گفت: در ابتدای مهر 2 جشن را برگزار میکنیم که جشن پایان مدارس خشتی و گلی را به جز استان سیستان و بلوچستان را برگزار میکنیم و دومین مورد، جشن حذف بخاریهای نفتی است و همچنین اجرای کامل پروژه مهر به ویژه برای دانشآموزان مناطق سیلزده را خواهیم داشت.
البته اکنون ماه دی است و بعد از گذشت 3 ماه از وعده اعلام شده، در نهایت مراسم حذف بخاریهای نفتی، امروز در تبریز برگزار شد.
اما سؤال اینجاست که اکنون فقط بخاریهای نفتی غیراستاندارد در مناطقی که علمک گاز به آنجا رسیده، حذف شده است و تکلیف مدارسی که دارای بخاریهای غیراستاندارد هستند، واقعاً چه میشود؟
چه زمانی خواهد رسید که جشن حذف تمام بخاریهای نفتی و غیراستاندارد از مدارس سراسر کشور برگزار میشود؟ آری شادمانی زمانی خواهد بود که دیگر در هیچ مدرسهای بخاری غیر استاندارد نداشته باشیم.
حذف بخاری نفتی در مناطقی که علمک گاز به آنجا رسیده است، گام مهم و خوبی است اما چه زمانی این چتر بر سر همه مدارس کشور گسترانده میشود؟