این درست که افزایش و اصلاح قیمت بنزین فی نفسه موجب نگرانی، رنجش و عصبانیت عده قابل توجه ای از افراد جامعه شده اما آن چه باعث نگرانی بیشتر و حتی ترس آحاد مردم می شود، گرانی های مسبوق به سابقه دیگر اجناس پس از افزایش قیمت حامل های انرژی و ضعف نظارت و کنترل بازار است. درباره تصمیم افزایش نرخ بنزین و اجرایی شدن آن از ساعت صفر جمعه 24 آبان 98 در این یادداشت به چند نکته اشاره می شود:
1 – معضل قاچاق گسترده سوخت از کشور یک امر بدیهی است و با منطق اقتصادی وقتی تفاوت قیمت بنزین در ایران و کشورهای همسایه فاصله چند هزار تومانی دارد با هیچ گونه ابزار بگیر و ببند نمی توان این قاچاق را به صفر رساند. بسیاری از اقتصاددانان تنها ابزار حل این معضل را از بین بردن این فاصله یا حداقل کاهش منطقی آن می دانند. بماند که مصرف بی رویه سوخت در کشور علاوه بر زیان های مادی، مسائل زیست محیطی نیز دارد.
2 – طرح مدیریت مصرف سوخت در بطن خود طرح بهجا و لازمی است اما ایرادات جدی میتوان به نحوه اجرای این طرح وارد کرد که متاسفانه مسئولان بدون اهتمام به آن ها گام در راه اجرای چنین طرح خطیری گذاشته اند.
3 – این گونه اعلام کردن دفعی یک تصمیم مهم و اثرگذار در زندگی و خصوصا افکار عمومی از سوی دولت جای نقد فراوان دارد چرا که حتما می شد با ارائه بحث های کارشناسی موثر در رسانه های جمعی خصوصا صدا و سیما، علاوه بر پخته شدن هر چه بیشتر این طرح و تعیین مزایا و معایب آن، زمینه پذیرش این طرح را در جامعه افزایش داد و اساسا داشتن «پیوست رسانه ای» برای انجام موفق تمامی امور مهم، ضرورتی است که گویا برخی از مسئولان به آن باور ندارند!
4 – گلایه، شکایت و اعتراض یکی از حقوق اساسی و مسلم مردم در برابر وقایع و تصمیم سازی هایی است که درست یا نادرست بخشی از مردم چنین تصمیماتی را به نفع خود نمی دانند، اعتراض مردم چند فایده مهم دارد از جمله: اولا، صدای بخشی از مردم شنیده می شود ثانیا، به هر صورت مسئولان و مردم باید باور کنند هر تصمیمی مخالفان و موافقانی دارد ثالثا، مردم براساس داده های ذهنی، باورهای درست یا غلط، نظرات مختلف کارشناسی، تاثیر فضای مجازی، واقعیت های آشکار و نهان جامعه به صورت حرف ها، نظرها، نقدها و مطالباتی دارند که باید توسط مسئولان شنیده و به آن ها به موقع پاسخ قانع کننده داده شود، شنیده نشدن صدای مردم یا دیر شنیدن یا ظاهرا شنیدن و در عمل وقعی ننهادن، برای مردم چاره ای جز اعتراضات خیابانی باقی نمی گذارد. اعتراضی که البته اغلب اوقات اغتشاش گران و بر هم زنندگان نظم عمومی و خرابکاران از آن سوءاستفاده می کنند و علاوه بر آسیب زدن به اموال عمومی، تولید خوراک برای رسانه ها و بدخواهان ملت، متاسفانه سبب به حاشیه رفتن و گاه به محاق رفتن مطالبات واقعی مردم می شود. پس علاوه بر این که مردم باید مراقب نفوذ اغتشاش گران به صف خود شوند و نیروهای امنیتی و نظامی مداخله به هنگام و به موقع و موثر با این مورد داشته باشند، مسئولان نیز نباید به بهانه حضور معدودی اغتشاشگر ناآگاه یا مزدور و اجیر شده یا دچار هیجان در میان مردم، حرف و صدای مردم را در زمینه های گوناگون ناشنیده بگیرند. البته برخورد جدی و قانونی با اغتشاش گران و برهم زنندگان امنیت جامعه وظیفه دیگر تمام دستگاه ها و صدا و سیماست.
رابعا، اعتراضات خیابانی مردم هر چند کم شمار باشد مسئولان را باید هوشیارتر کند چون بسیاری دیگر از مردم نسبت به اوضاع اقتصادی و معیشت خود گلایه مند و معترض و سخت در مضیقه و فشار هستند اما به هزار و یک دلیل از جمله ملاحظات سیاسی، اجتماعی و دلبستگی به اصل نظام و انقلاب و کشور از حضور در اعتراضات خیابانی و بیشتر به خاطر ملاحظه سوءاستفاده دشمنان پرهیز می کنند و این نکته ای بس مهم است که باید تک تک مسئولان و تصمیم سازان کشور به آن بیش از پیش دقت کنند و نگذارند آتش زیر خاکستر بماند.
خامسا، اعتراضات مردمی باعث می شود که مسئولان در تصمیم سازی ها، تصمیم گیری ها، اجرایی کردن تصمیمات و زمان و نحوه آن دقت و همه جانبه گری بیشتری داشته باشند.
5 – وعده وعیدهایی که در تصمیم های قبلی خصوصا درباره اقتصاد و معیشت مردم توسط مسئولان داده شده و گاه بدان عمل نشده یا عمل به موقع و به هنگام نبوده، یا با تغییر و کم و کاست و اگرها و مگرهای بعدی مواجه شده موجب کاهش اعتماد و اطمینان بخش قابل توجهی از مردم شده و بر همین اساس این بار هم اگر چه افزایش و اصلاح قیمت حامل های انرژی فعلا و فقط برای بنزین اعمال شد البته به صورت دفعی و نه تدریجی (که هر کدام پیامدها و تبعات خاص خود را دارد) مردم باز هم نگران هستند که قیمت سایر کالاها با همین تک افزایش قیمت بنزین، زندگی و معیشت شان را سخت تر کند.
6 – واقعا اگر پیش از اجرا و اقدام و افزایش و اصلاح نرخ بنزین مسئولان و کارشناسان و تصمیم سازان با دیدگاه های گوناگون در برنامه هایی، کارشناسانه، نقادانه و منصفانه به نقد و بررسی چنین طرحی در رسانه ها، دانشگاه ها، حوزه ها، نمازهای جمعه و جماعات و ... می پرداختند و البته زمان مناسب تر و شیوه اجرایی بهتری برمی گزیدند باز هم شاهد چنین التهاباتی در جامعه می بودیم؟
7 – آیا همه پیشنهادها و طرح های مبتنی بر علم اقتصاد و سازگار با فرهنگ و اقتصاد جامعه ایرانی در کنار این روش اصلاح قیمت بنزین و مصرف سوخت از جمله اختصاص سهمیه بنزین به هر ایرانی براساس کارت ملی مورد توجه جدی و مداقه تصمیم سازان و مسئولان کشور قرار گرفته و سپس به اجرای طرح فعلی عزم جزم کرده اند یا خیر؟ اگر چنین بوده باز هم باید این مسائل کارشناسی و پیش از این ها به اطلاع افکار عمومی رسانده می شد تا زمینه پذیرش افکار عمومی مساعدتر می شد.
8 – عده ای از مردم می گویند مگر دستمزد و حقوق ما به دلار است که قیمت بنزین را به دلار محاسبه می کنند، چرا خودروسازان خودروهای کم مصرف و غیربنزینی تولید نمی کنند. ما جزو بزرگ ترین دارندگان نفت و گاز جهان هستیم پس چرا؟ قیمت خودروهای داخلی آیا مانند خودروهای با کیفیت خارجی است؟ با گرانی های بعد از افزایش قیمت بنزین چه کنیم؟ و ... پاسخ موثر و به موقع کارشناسان و مسئولان به این گونه سوالات برخی از مردم فارغ از درستی یا نادرستی برخی حرف ها وظیفه حتمی و ذاتی کارشناسان و حاکمیت است که با جواب های علمی و به موقع افکار عمومی را اقناع کنند.
9 – کنترل و نظارت دقیق، مستمر و موثر بر قیمت کالاها، عمل به وعده ها، واریز به موقع کمک های معیشتی به حساب تمامی خانوارهای هدف از محل افزایش و اصلاح قیمت بنزین، گسترش و تامین و تجهیز ناوگان حمل و نقل عمومی خصوصا سرمایه گذاری در بحث ریل، قطار و مترو، محقق شده دولت الکترونیک و ایجاد بستر برای کاهش سفرهای درون شهری، تلاش برای کاهش تورم، رکود و بیکاری، تلاش برای تحقق اقتصاد مقاومتی و رونق تولید، اعتماد به توان داخل، استفاده بهینه از انرژی در تمامی زمینه ها و البته صداقت و شفافیت بیش از پیش با مردم از جمله مهم ترین مسائلی است که می تواند به اجرایی شدن طرح ها و اقدامات مهم از جمله طرح اخیر کمک کند.
10 – اجرای طرح هایی از جمله پیشنهاد روز گذشته روزنامه خراسان با عنوان «گران نمیخریم» و فراگیر کردن چنین طرح هایی در کشور می تواند کمک موثری برای نظارت و کنترل قیمت ها باشد به شرط این که نهادهای ذی ربط تمام قد به وظایف خود عمل کنند و آحاد مردم نیز مسئولانه پای کار بیایند.
11 – اقدام اخیر که با تاخیر و تازه این روزها مشخص شده که تصمیمی براساس نظر و مشورت سران سه قوه لااقل منطبق بر نظر کارشناسی عده ای از کارشناسان بوده از یک سو و پیامدهای اجتماعی آشکار و نهانی که به دنبال داشت از دیگر سو بیش از پیش این نکته را اثبات می کند که اطلاع رسانی و صداقت و شفافیت باید بیشتر باشد. تلاش تک تک مسئولان برای حفظ اعتماد و اطمینان مردم به عنوان بزرگ ترین سرمایه اجتماعی باید در اولویت و صدر اقدامات همه قوا، کارگزاران، مدیران و تمامی مسئولان کشور قرار گیرد.
وعده ها عملیاتی شود، صدای مردم در همه عرصه ها به موقع شنیده و پاسخ قانع کننده و به هنگام به سوالات داده شود تا این ملت بزرگ همیشه و هماره مانند سال های دفاع مقدس در دیگر عرصه های موفق ملی همچنان پای کار و مدافع تصمیمات اثرگذار و مهم مسئولان کشور باشند.
کورش شجاعی