روز گذشته، سخنگوی ستاد حذف یارانه ثروتمندان در خبری کوتاه از آغاز دور دوم حذف یارانه افراد غیرنیازمند خبر داد. دور نخست حذف یارانه این افراد در ماه گذشته منجر به حذف یارانه 200 هزار خانوار (معادل 700 هزار نفر) شد. این میزان حذف یارانه منجر به صرفه جویی سالانه 382 میلیارد تومانی می شود.
در صورت تداوم این روند و شناسایی سه دهک بالای درآمدی که معادل حدود 24 میلیون نفر است، در سال 13 هزار میلیارد تومان، صرفه جویی صورت می گیرد. مبلغی که می تواند برای بسیاری از بخش ها گره گشا باشد. آن هم در شرایطی که توضیحات سخنگوی این ستاد نشان می دهد که چه افرادی با چه درآمدهایی، یارانه دریافت کرده اند.
آخرین مورد آن، فردی است که با وجود گردش حساب بانکی 20 میلیاردی در سال، یارانه دریافت می کرده و اکنون به حذف یارانه خود معترض هم هست!البته ناگفته پیداست همین یارانه ناچیز هنوز برای بسیاری از افراد دهک های پایین پول زیادی به حساب می آید و مشکلی از مشکلات آن ها را رفع می کند اما آن چه محل بحث است برخورداری ثروتمندان از یارانه است.
واقعیت این است که خشت یارانه نقدی کج نهاده شده و پرداخت بدون قید و شرط به همه، بدون شناسایی افراد ثروتمند و نیازمند، نقطه انحراف بزرگی در اجرای این طرح بوده است، اما این ضرب المثل این جا جای مناقشه دارد و نمی توان پنداشت که دیوار یارانه تا ثریا کج خواهد رفت! چرا که مسیر اصلاح نحوه پرداخت یارانه مشخص است.
پس از نخستین خشت کجی که در دولت دهم گذاشته شد و یارانه نقدی بدون شناسایی افراد ثروتمند و نیازمند، بدون حساب به همه پرداخت شد و رئیس جمهور سابق هم با ادعاهای گزاف سعی داشت، جنبه قدسی به یارانه دهد، دومین خشت کج در همین دولت گذاشته شد و برخی مقامات دولتی اعلام کردند که به حساب های مردم سرک نخواهند کشید.
حساب هایی که دولت نه فقط به خاطر شناسایی یارانه بگیران، بلکه مهم تر از آن به خاطر مبارزه با پول شویی و جلوگیری از فرار مالیاتی باید به آن ها سرک می کشید و بکشد. اکنون که به واسطه تحریم های ترامپ، باید با اقتصاد نفتی خداحافظی کرد ، فیل برخی مسئولان یاد هندوستان کرده است و بررسی حساب های بانکی، برای جلوگیری از فرار مالیاتی و مبارزه با پول شویی در دستور کار قرار گرفته است.
با این حال برای شناسایی یارانه بگیران ثروتمند، بررسی حساب های بانکی در اولویت قرار نگرفته است و ابتدا با 40 بانک اطلاعاتی دیگر، این افراد شناسایی می شوند و یارانه آن ها حذف می شود و در صورت اعتراض آن ها به حذف یارانه، راستی آزمایی براساس مجوز معترضان به دولت برای بررسی حساب های بانکی صورت خواهد گرفت.
این مسئله البته جای اشکال دارد و هیچ قانونی دولت را از بررسی حساب های بانکی برای شناسایی افراد ثروتمند و فقیر منع نکرده است. تجربه های جهانی هم در دیگر کشورها موید همین واقعیت است. با این حال همین جدیت دولت در پالایش یارانه بگیران جای تقدیر دارد و باید مورد حمایت قرار گیرد. در این مسیر هم حتما اشکالاتی رخ خواهد داد که با توجه به امکان اعتراض و راستی آزمایی براساس حساب های بانکی، می توان به ادامه روند حذف یارانه ثروتمندان خوش بین بود.
در هر صورت جدیت در حذف یارانه ثروتمندان نباید گام نهایی در ماجرای یارانه ها تلقی شود. بلکه گام بعدی که زمزمه های پیگیری آن نیز شنیده می شود، اصلاح اساسی در نظام یارانه ای است. از یارانه ارزی تا بهره مندی بیشتر ثروتمندان از نرخ های ارزان آب، برق، گاز و بنزین، همگی مصادیق اصلی انحراف در توزیع یارانه است که باید اصلاح شود و اکنون که اقتصاد ایران تحت فشار تحریم ها، باید به اصلاحات ساختاری تن دهد، بهترین فرصت برای این اصلاحات است. امید که گرفتار فرصت سوزی نشویم!
مهدی حسن زاده