به این جملات دقت کنید:
«از صبح شنبه (30 شهریور ماه 98) تا به حال تردد هواپیماهای نظامی آمریکا ، انگلیس،عربستان و... بر فراز منطقه رصد شده است. این تحرکات بسیار زیاد گزارش شده است».
«پرواز بوئینگ شناسایی و راداری 135RC متعلق به نیروی هوایی آمریکا بر فراز خلیجفارس ساعت 12:30 امروز شنبه».
«پرواز آواکس نیروی هوایی آمریکا 51WSLR 0578-78 3USAFE AWACS ساعت 12:30 امروز شنبه بر فراز خلیجفارس».
«پرواز هواپیمای ترابری سی 130 نیروی هوایی کویت بر فراز خلیجفارس».
پرواز هواپیمای نظامیH130 EC آمریکا، متخصص در جنگ الکترونیک بر فراز خلیجفارس ساعت 14:30 امروز شنبه».
«پرواز بوئینگ سی-۱۷ گلوبمستر ۳ روی قطر(بزرگترین هواپیمای باربری نظامی نیروی هوایی آمریکا) که با سرعت بالا تجهیزات نظامی سنگین را جابجا میکند».
«پرواز تانکر سوپرهرکولس J130-tanker KC نیروی هوایی آمریکا بر فراز خلیجفارس ساعت 14:30 امروز شنبه.»
«پرواز بوئینگ سی-۱۷ گلوبمستر ۳ متعلق به نیروی هوایی سلطنتی انگلیس از دبی به سوی عربستان یک ساعت پیش 16:50».
«پرواز مجدد آواکس آمریکایی بر فراز خلیجفارس یک ساعت پیش.»
اینها اخباری است که روز شنبه گذشته و در بحبوحه تهدیدها و تحلیلهای مقامات و برخی چهرههای سیاسی آمریکا درباره حادثه «آرامکو» به صورت لحظه به لحظه از سوی رسانههای بیگانه مخابره میشد. به ظاهر، خروجی همه این اخبار(در صورت صحت آنها) یک چیز بود: تحرکات گسترده نظامی آمریکا، انگلیس و چند کشور مرتجع عربی علیه ایران!
آیا این تحرکات «واقعی» است و باید منتظر وقوع جنگ بود؟ آیا سعودیها که اخیرا ضربه سنگینی از انقلابیون یمن دریافت کردهاند، برخلاف آنچه رسانهها و مقاماتشان میگویند، خود را آماده جنگ با ایران کرده اند؟ آیا ممکن است انقلابیون یمن ضربات مشابهی را به سعودی و امارات وارد کنند؟ اگر «بله»، در این صورت چه اتفاقی میافتد؟ این بار جنگ حتما رخ میدهد؟
اگر این اخبار درست باشند، یعنی آمریکا، انگلیس و سعودی واقعا تحرکات نظامی گستردهای را نزدیک ایران شروع کرده باشند، ممکن است واقعا مخاطب این تحرکات کشور ما باشد. حالا اینکه چرا میگوییم «ممکن است» را هم توضیح خواهیم داد.
در ابتدا باید گفت، وقتی از «بشر» صحبت میکنیم، بنا به دلایل متعدد از جمله پیچیده بودن این موجود دو پا، نباید تحولات آینده را به صورت «صفر و یکی» به تحلیل نشست. لذا، در یک جمله کلی میتوان پاسخ سؤال فوق را چنین داد که، «هر چیزی ممکن است. حتی وقوع جنگ» منتهی...
این را هم باید به خاطر داشته باشیم که، «رجز خوانی» و«خط و نشان کشیدن» یک بحث است، «جنگ» بحثی دیگر. دلایل زیادی وجود دارد که با استناد به آنها بتوانیم به این نتیجه برسیم که به «احتمال» قریب به یقین، این تحرکات و بازنشر گسترده آن در شبکههای اجتماعی، آن هم در آستانه نشست سران در سازمان ملل، صرفا یک «جنگ روانی» است. برای که؟ ایران؟ تصور میشود پیش از اینکه هدف این تحرکات ایران باشد، خود کشور عربستان و شخص «محمد بن سلمان بن عبدالعزیز آلسعود» است! بخوانید:
چکیده دکترین امنیت منطقهای آمریکا، تامین امنیت کشورهای مرتجع عربی در قبال دریافت پول است. یعنی، آمریکا تضمین کرده از سلطنت پادشاهان کشورهای مرتجع عربی که در آنها انتخابات واقعی وجود ندارد و قدرت صد در صد موروثی است، در مقابلِ اعتراضهای احتمالی مردمی و تهدیدات خارجی محافظت کند و در مقابل، آنها نیز پول آن را پرداخت کنند. این دکترین با کمی بالا و پایین، درباره برخی کشورهای غیر عربی نیز صادق است. مثلا آمریکا از ژاپن وکره جنوبی پول دریافت میکند تا در مقابل تهدیدات مثلا کره شمالی از آنها محافظت کند. همینطور از برخی کشورهای اروپایی در مقابل تهدیدات مثلا روسیه. (این نکته هم قابل ذکر است که، یکی از مهمترین منابع درآمدی آمریکا از همین راه تامین میشود؛ پس طبیعی است که بعضا حتی، خود این کشور عامل به وجود آمدن شرایطی باشد که بتواند از آن کاسبی کند. مثلا اجازه حل بحران دو کره را ندهد، یا در منطقه ایران هراسی کند، که میکند.)
حمله روز شنبه 23 شهریور ماه انصارالله یمن به تاسیسات نفتی آرامکو در «بقیق» و «خریص»(شرق عربستان) برای محمد بن سلمان، که فقط در یک قلم 490 میلیارد دلار به ترامپ پول داده تا از ولیعهدی و پادشاهیاش بر عربستان و همینطور امنیت کشورش دفاع کند، 500 میلیارد دلار خسارت زد! (همه چیز بن سلمان سند 2030 است و قلب سند 2030 نیز واگذاری سهام آرامکو در بازار بورس است. از آنجایی که آرامکو بزرگترین شرکت نفتی جهان است سعودی روی کسب یک سود 500 میلیارد دلاری از این محل حساب ویژهای باز کرده بود که با این شلیک-به نوشته دویچه وله- سعودی یک شبه 500 میلیارد دلار از دست داد.) این یعنی بن سلمان در این میان چیزی نزدیک به یک تریلیون دلار خسارتدیده است. رقم بسیار بسیار بالایی است. طبیعی است که عربستان و سایر کشورهایی که برای حفظ تاج و تخت یا امنیتشان به آمریکا متکی هستند، چهار چشمی منتظر واکنش آمریکاییها باشند. ستوننویس آسوشیتدپرس، ضمن این که در اجرای دکترین ایرانهراسی، این حمله را به ایران نسبت داده است، مینویسد؛ «ایران با حمله به آرامکو، فقط به یک پالایشگاه بزرگ نفت شلیک نکرد، بلکه به دکترین امنیت منطقهای آمریکا هم شلیک کرد»(!) حالا آمریکا در این بین دو راه بیشتر پیش رو ندارد:
الف- یا با ایران وارد جنگ شود. که به دلیل انتخابات پیش روی این کشور، قَدَر بودن حریف(ایران) و پای کار بودن متحدانش (حزبالله لبنان، سوریه، حشدالشعبی، حماس و...) و در نتیجه بالا بودن هزینه چنین گزینه ای، این احتمال «بسیار ضعیف» است. فراموش نکنیم که ترامپ اگر هیچ چیز هم بارش نباشد، محاسبه و تجارت را خوب بلد است. او با همه صفات زشتی که دارد اهل محاسبه و سود و زیان است. به قول مقامات پنتاگون و فقط به عنوان یک نمونه، در صورت آغاز جنگ با ایران جان 70 هزار نظامی تحت امر سنتکام، مستقر در منطقه، از مصر گرفته تا پاکستان با خطر مواجه میشود.(واشنگتن پست) و قطعا جنگ تمام منطقه را فرا میگیرد. ضمن اینکه ترامپ چرا باید از همین فرصت(حمله به آرامکو) برای دوشیدن بیشتر سعودی استفاده نکند؟! کاری که به نظر میرسد مشغول آن است. اعزام کارشناسان و تجهیزات نظامی بیشتر به عربستان به بهانه تامین امنیت در مقابل پول بیشتر! فراموش نکنیم رئیسجمهور آمریکا در اولین موضع گیری خود راجع به این حمله نیز گفت، عربستان باید پولش را بدهد!
ب- یا دست به اقدامات نمایشی با هدف راضی نگه داشتن گاوهای شیرده خود بزند. مثلا ایران را تحریم کند.(که کرد) اما از آنجایی که چیزی برای تحریم باقی نمانده! این حرکت نیز«نمایشی» و صرفا برای راضی نگهداشتن گاوهای شیرده صورت گرفت. ریچارد نفیو، معمار تحریمهای ایران پس از تحریم بانک مرکزی کشورمان به بهانه حملات آرامکو گفت، تحریم خوبی بود اما به شرط اینکه این بانک سال 2012 تحریم نشده بود! لذا به نظر میرسد تحرکات بالای نظامی این سه کشور که در ابتدای این وجیزه به آنها اشاره شد، حتی اگر آن یکی دو کشور مرتجع عربی هم هنوز نفهمیده باشند، «نمایشی» است برای اینکه اولا به سعودیها و سایر کشورهای وابسته بگوید، در مقابل دلارهایی که از آنها میگیرد، بیکار ننشسته، ثانیا برخی بزدلهای داخل ایران و «کاسبان ترس» را به تحرک وا دارد!
انقلابیون یمن گفته اند، این حملات اولا، پاسخ به تجاوزات نزدیک به
5 ساله ائتلاف سعودی به کشورشان است و تا زمانی که این تجاوزات متوقف نشود، حملات «دردناکتر از آرامکو» در راه است.(سید عبدالملک الحوثی، یکشنبه 31 شهریور) پس احتمال تکرار چنین حملاتی، بالاست. اما به همان دو دلیلی که اشاره شد، در صورت تکرار چنین ضربتی نیز «جنگی رخ نخواهد داد». اگر چه وقوع برخی خرابکاریها، ترور، حملات هکری و ایذایی «ممکن» است. به عبارتی، این تصور که چون آمریکا اهل محاسبه و سود و زیان است، پس با مشاهده هزینه بالای شاخ به شاخ شدن با ایران، کاری با ما نخواهند داشت، نباید باعث غفلت شود. چه حملات انصارالله ادامه یابد چه متوقف شود، دشمن دشمن است و همیشه، مترصد فرصت برای ضربه زدن. اینکه میگوییم جنگی رخ نخواهد داد، منظور یک جنگ واقعی و تمام عیار است. اما انقلابیون یمن تنها راه توقف حملات را توقف تجاوزات اعلام کردهاند و در صورت ادامه حملات انصاراللهی که حالا به تجهیزات مدرن مجهز شده، طبیعتا ادامه این وضع برای سعودیها «غیر ممکن» خواهد بود. بنابر این سعودی برای رهایی از چنین وضعی مجبور خواهد شد یاد دست به مصالحه زده و راهی برای خروج آبرومندانه از این باتلاق بیابد یا....دست به خودکشی بزند! اختیار با خودش است!
جعفر بلوری