در حالی که حدود یک هفته از حملات پهپادی انصارالله یمن به تاسیسات نفتی عربستان میگذرد، این موضوع همچنان در صدر اخبار و مسائل بینالمللی قرار دارد. آمریکا و عربستان به تکاپو افتادهاند و با دراز کردن انگشت اتهام به سوی ایران، موجی از عملیات روانی و رسانهای علیه جمهوری اسلامی را پیش میبرند؛ موجی که استیصال و سردرگمی، بارزترین ویژگی آن است. بهقول «دیوید هرست» سردبیر پایگاه «میدلایستآی»: «آمریکا که زمانی در جنگ عراق با عملیات «شوک و بهت» وحشت در دلها میانداخت، اکنون با عملیات «شوک و بهت» مواجه شده و نمیداند چه کند! بنسلمانِ احمق و خام که چند ماه قبل تهدید میکرد آتش جنگ را به داخل ایران میکشد، حالا تنها و بیمتحد شعلههای آتش در آرامکو را نظاره میکند!»
اخبار سیاسی- یکی از جالب توجهترین نکات در این ماجرا واکنشهای بینالمللی است. غرب و در راس آنها آمریکا، به شدت این حملات را محکوم کرده و آن را تقبیح میکنند. طوری سخن میگویند و موضع میگیرند که گویی انتظار داشتهاند پس از چهار سال و نیم بمباران مردم مظلوم یمن، آنها کاری جز تماشا نکنند و اصلاً چه حقی داشتهاند که از خود دفاع کنند! ائتلاف جنایتکار میتواند به اتوبوس دانشآموزان حمله و آنان را تکهتکه کند، مجلسترحیمی را بمباران کرده و صدها تن را به خاک و خون بکشد، بیمارستانها و مدارس را هم بر سر بیماران و دانشآموزان خراب کند، اما یمنیها حق ندارند و نباید حرکتی کنند و گویی تنها حق آنها کشتهشدن است!
1700 روز از جنایت و کشتار بیرحمانه در یمن میگذرد. ملتی در محاصره کامل است و از رسیدن غذا و دارو به آنها هم جلوگیری میشود. هر 10 دقیقه یک کودک یمنی به دلیل این جنگ تحمیلی، جان خود را از دست میدهد. همه اینها در برابر چشم به اصطلاح جامعه جهانی رخ داده و میدهد و صدایی از کسی برنمیخیزد. انتظار دخالت و ممانعت از این جنایات در چنین جهانی، انتظاری سادهلوحانه است. چرا که آنها که باید ممانعت کنند خود شریک در این جنایت جنگی هستند. یا نیرو و تجهیزات به ائتلاف متجاوز میدهند، یا مشاوره و اطلاعات نظامی و یا حمایت سیاسی و رسانهای.
دست به دست هم دادند تا فقیرترین کشور منطقه را از پای درآورند و تسلیم کنند اما چنان ضربه خوردند و حتی نمیدانند چطور و از کجا خوردند که سرگیجه گرفته و به هذیانگویی افتادهاند. عجیب نیست که ایران را متهم میکنند. به گفته سخنگوی انصارالله 17 کشور دنیا در این معرکه مشارکت دارند و علیه یمنیها میجنگند. آمریکا، انگلیس، فرانسه و رژیم صهیونیستی از جمله اعضای این ائتلاف جنایتکارند. رژیم صهیونیستی مدعی است ارتشی شکستناپذیر دارد و آن سه کشور دیگر اکثریت اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند. شکست چنین ائتلافی در برابر ملتی مظلوم، پابرهنه، در محاصره و گرفتار قحطی، رویدادی تاریخی و اگر نگوییم بینظیر، کمنظیر است.
اینجاست که چارهای جز متهم کردن ایران ندارند تا بگویند اگر زمینگیر شدهایم و نمیتوانیم غلطی کنیم، طرف حساب ما در این جنگ، نه یمن، که قدرتی مانند جمهوری اسلامی ایران است. چنین ادعاهایی اگر به هیچ کار نیاید، شاید حداقل مقداری از سوزش ماجرا بکاهد. آمریکاییها در این چهل سال آنقدر از ایران سیلی خوردهاند که به قول روزنامه «تایمز کره»: «در حال حاضر اگر یک سیارک در حال برخورد به زمین باشد، جای تعجب نیست که آمریکا، ایران را مقصر بداند.»!
حدود یک سال پیش بود که «لیندسی گراهام» سناتور ارشد جمهوریخواه گفت اگر حمایتهای آمریکا نبود، سعودیها ظرف یک هفته در برابر ایران شکست میخوردند و باید فارسی حرف میزدند. حالا و با آن همه خریدهای چند صد میلیارد دلاری و حمایتهای همهجانبه آمریکا، باز هم عربستان شکستخورده و سرافکنده است، البته نه از ایران بلکه از یمنیها. از همه جالبتر و مضحکتر واکنش ترامپ است که در این گیر و دار هم به دنیال دوشیدن سعودی است و میگوید بله از شما حمایت میکنیم اما باید هزینهاش را بپردازید!
عصر دیروز سخنگوی ائتلاف سعودی در خیمهشب بازی ارائه اسناد و مدارک دست داشتن ایران در این حمله، چند تکه آهنپاره را جلوی دوربینها آورد و ته استدلال و سندش آن بود که انصارالله توانایی چنین حملهای از یمن را نداشته، پس کار ایران است! کشوری که سالانه دو برابر کل بودجه ایران فقط سلاح میخرد، توانایی دفاع از حیاتیترین تاسیسات اقتصادی خود را ندارد و برای لاپوشانی این خفت و خواری چارهای جز اتهامزنی به دیگران نمیبیند. ترامپ هم سقف حمایت خود از سعودیها را به نمایش گذاشت و گفت به وزیر خزانهداری دستور داده است که تحریمهای شدیدی علیه ایران وضع کند. برای چاپیدن بیشتر سلمان و پسرش شاید ژست بدی نباشد اما در عمل مگر تحریم دیگری هم مانده است؟ آمریکا در جنگ اقتصادی علیه ایران تاکنون چه کاری میتوانسته و نکرده است؟!
زمانی در دوران جنگ، رژیم صدام شهرهای ایران را موشکباران میکرد و ما چنان در محاصره و مضیقه بودیم که تا مدتهای مدید توان پاسخگویی به این حملات را نداشتیم. حالا کار به جایی رسیده است که یکی زده است و مسئولیت آن را هم به عهده گرفته اما میگویند نه این حملات خیلی دقیق و پیچیده بوده و فقط میتواند کار ایران باشد! این تنها یکی از دستاوردها و افتخارات «جمهوری عزت و مومنین» است.
جهان دوقطبی بار دیگر شکل گرفته است. اگر پس از جنگ جهانی دوم این دو قطب را بلوک شرق و غرب تشکیل میدادند، دوقطبی امروز محور مقاومت و اردوگاه استکبار است. دشمن سالهاست که به شکلگیری این اردوگاه اعتراف کرده است. هرچند میکوشد با ادبیاتی انحرافی آن را به «هلال شیعی» تعبیر کند اما محور مقاومت فراتر از این مرزبندیهاست و هر که در هر کجای جهان حاضر نیست در برابر اربابان زر و زور و تزویر لیبرال دموکراسی سر خم کند، عضوی از این اردوگاه است؛ از آمریکای لاتین گرفته تا آفریقا و غرب آسیا و شرق آن.
تحلیلگران و کارشناسان جهان غرب با تمام ابزارهای پیشرفته خود دست به دست هم دادند تا بفهمند از کجا و چگونه خوردهاند و تنها چیزی که میتوانند بگویند آن است که حملات بسیار دقیق بوده است! بِسْمِاللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ (1) أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ(2) وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ (3) تَرْمِیهِم بِحِجَارَهًٍْ مِّن سِجِّیلٍ (4) فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَّأْکُولٍ (5)؛ آیا ندانستهای که پروردگارت با فیل سواران چه کرد؟ آیا نیرنگشان را بر باد نداد؟ و بر سر آنان پرندگانى فوجفوج فرستاد. تا آن سپاه را به سنگهای سجّیل (دوزخی) سنگباران کردند. سرانجام همه آنان را چون کاه جویده شده قرار داد.
محمد صرفی