راه مواجهه با دزد جدید «گریس» چیست؟

توقیف کشتی نفتی ایران توسط انگلیس امری بی‌سابقه بود که موجب تعجب همه کارشناسان حقوق و روابط بین‌الملل شد. اصولاً سابقه ندارد اتحادیه اروپا در راستای تحریم‌های خود اقدام فیزیکی- عملی بنماید؛ بنابراین کار انگلستان یک سناریوی امریکایی بود، اما انگلیس کم‌کم احساس کرد این اقدام فاقد آورده برای این کشور است.

از اول روایت توقف کشتی ایران به دو مسیر ختم می‌شد؛ اول رفتن کشتی به سوریه و، چون سوریه تحریم است موجب توقف کشتی شده است، اما اظهارنظر دومی نیز از سوی مقامات اسپانیا – جبل‌الطارق عنوان شد که این اقدام به درخواست امریکا صورت گرفته است. شرایط داخلی انگلیس خصوصاً جابه‌جایی نخست‌وزیر و وزیر خارجه نشان می‌داد که انگلیس در شرایطی نیست که بخواهد دردسر جدید برای خود ایجاد کند؛ بنابراین اجرای فرمان امریکا محتمل‌تر بود.

 

توقف کشتی انگلیس از سوی ایران و احساس ناامنی کشتی‌های غربی در خلیج‌فارس باعث گردید هزینه خروج نفت از خلیج‌فارس بیش از آن چیزی شود که بابت خرید پرداخت می‌کنند؛ بنابراین انگلیس تلاش کرد با رها کردن خود از ماجرا هم کشتی خود را باز پس گیرد و هم سفر کشتی‌های خود را در منطقه کم‌هزینه‌تر کند، لذا حکم به رفع توقیف کشتی ایرانی داد.

 

اما ورود بی‌تاب و عریان امریکا به صحنه نشان داد که پایان نیابت انگلیس و ورود خود امریکا به صحنه یک سناریوی از قبل طراحی شده است که نمی‌توانند از آن بگذرند. خیلی راحت از یک دادگاه در فلان شهر امریکا حکم می‌گیرند و ظاهر حقوقی هم به ماجرا می‌دهند.

 

روشنفکران ما - امثال زیباکلام- که دادگاه‌های ایران را سیاسی و دادگاه‌های غرب را مستقل می‌دانند خوب است در اینجا به سخن بیایند و از منافع ملی دفاع نمایند. تردیدی نیست که اگر یک دادگاه در ایران حکم توقیف کشتی انگلیسی را صادر می‌کرد، امثال زیباکلام در سیاسی بودن و غیرمستقل بودن آن دادگاه قلمفرسایی می‌کردند. حال خوب است سیاسی و آلت دست بودن دادگاه‌های انگلیس و امریکا را ببینند.

 

به هر حال اکنون امریکا عریان و بی‌تاب وارد صحنه شده است و ابایی ندارد که مورد مذمت و سرزنش جهان قرار گیرد و چهره‌ای بی‌منطق و گانگستری از امریکا را به نمایش گذارد. ظاهراً عدم پیروزی ایران در مواجهه با انگلیس آنقدر برای امریکا مهم است که حاضر است حیثیت نداشته خود را خرج کند.

 

حال سؤال این است که اگر امریکا حکم توقیف کشتی نفتکش ایران را عملی کند جمهوری اسلامی ایران با دوگانه انگلیس و امریکا چه خواهد کرد؟ آیا مسئله را با انگلیس حل و فصل می‌کند و سراغ امریکا می‌رود؟ آیا کشتی انگلیسی را آزاد می‌کند و به دنبال عمل متقابل با امریکا می‌گردد؟ اینکه دو روز پیش ترامپ اعلام کرد ما قایقی در خلیج‌فارس نداریم که ایرانی‌ها آن را بگیرند پشت پرده ورود مستقیم به توقیف کشتی ایرانی بود.

 

قطعاً جمهوری اسلامی ایران که راهبرد مقاومت را برگزیده است و ملت مظلوم و فهیم ایران نیز او را همراهی می‌کنند از این اقدام نخواهد گذشت. اما راه چاره رها کردن اولی و درگیر شدن با دومی نیست. انگلیس منشأ این مشکل بوده و سربازی امریکا را انجام داده است و نباید بدون هزینه از این معرکه خارج شود؛ لذا اگر امریکا جایگزین انگلیس شد چاره کار این است که ضمن استمرار توقیف کشتی انگلیسی به دنبال توقیف کشتی امریکایی باشیم و این هر دو را با هم ببینیم.

 

ممکن است مصلحت‌اندیشان و توسعه‌گرایان غرب‌محور بگویند نباید اروپا را با خود درگیر کنیم که در پاسخ باید گفت عایدات ما از «برجام اروپایی» چیست که در این صورت از دست خواهیم داد؟ به تعبیر امام راحل: «ما کینه دنیای غرب را در همین جاها جست‌وجو می‌کنیم» و چاره‌ای جز مقاومت در مقابل روحیه استکباری و جهان‌خواری نیست. در صورت قطعی شدن تصمیم امریکا باید شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی فرمان توقیف کشتی‌های امریکایی یا نوکران عریان آن را در سراسر جهان صادر کند و پس از رهگیری و توقیف در کنار کشتی انگلیسی قرار دهد و رسانه‌های سراسر جهان را برای بازدید دعوت نماید. ما چیزی برای از دست دادن نداریم. آنچه از دست دادن آن خط قرمز است عزت و بزرگی ملت ایران است که به پای آن خون‌های مردان و زنان بزرگی ریخته شده و هرگونه تسامح در این صحنه خیانت است.

عبدالله گنجی