«الکساندر ناگی» کارشناس امور سیاسی اهل کلمبیا درباره تحریم دکتر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان از سوی آمریکا به خبرنگار مهر گفت: ظریف یک شخصیت وطن پرست است و تحریم آمریکا حتی ذره ای بر عملکرد او تاثیر نخواهد داشت.
اخبار سیاسی- وی ادامه داد: دولت ترامپ چنان است که شخص پومپئو درباره آن می گوید: «ما دروغ می گوئیم، دیگران را فریب می دهیم و همه چیز را به یغما می بریم» . این سه جمله بیانگر عمق و شالوده سیاست های امریکاست. این سه جمله می تواند بهتر از هزاران کتاب دولت ترامپ را توصیف کند. قبل از آنکه آمریکا، محمد جواد ظریف را تحریم کند، شخص رهبری ایران، آیت الله خامنه ای را تحریم کردند. این مسئله نشان می دهد چه پشتوانه اخلاقی ای پشت سر عملکرد سران آمریکا وجود دارد.
این کارشناس کلمبیایی و مخاطب رادیو اسپانیایی معاونت برون مرزی صداوسیما افزود: تحریم های آمریکا علیه وزیر امور خارجه ایران بخشی از به اصطلاح «طرح جدید کندور» است که امریکا در طول ۷۰، ۸۰ سال اخیر در منطقه آمریکای لاتین نیز به اجرا در آورده است.
وی افزود: سیاست اصلی و همیشگی آمریکا، بدون در نظر گرفتن این که چه کسی در این کشور رئیس جمهور است، این است که «جنون ایجاد کند و حال به بهانه درمان این جنون هست و نیست بشریت را به یغما برد». اینها همین کار را با کمونیسم انجام دادند، هزاران نفر را کشتند، ربودند، مورد آزار و تعقیب قرار دادند، شکنجه و بی آبرو و اعتبار نمودند و این پروسه همچنان ادامه دارد.
ناگی اضافه کرد: آنها بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر مسلمانان و جهان عرب را مورد هدف قرار دادند و با کمک رسانه های جمعی و به اصطلاح یک قشر روشنفکر نما هرچه توان داشتند را به کار بستند تا دنیا را به شرایطی که امروز در آن گرفتار است، بکشانند. حال مرحله بعدی این طرح فرا رسیده است: «نابود و ریشه کردن نمودن تشیع». بله، این یک حقیقت مرگبار در عصر حاضر است.
کارشناس اهل آمریکای لاتین ضمن اشاره به اینکه امریکا همواره سعی داشته که ایران و محور مقاومت در گوشه و کنار جهان و هر چه به این دو مربوط می شود را نابود و اعتبار آنها را لکه دار کنند، گفت: آنها اصطلاح ترویج تروریسم را به ایران و محور مقاومت نسبت دادند و همین کار را با کمونیسم انجام دادند. این قدرت ها، تحریم علیه ظریف را بر اساس یکی از هزاران توجیهی که به عنوان استراتژی از آن یاد می کنند، انجام داده اند؛ خارج از چارچوب های دیگرشان از جمله پرچم های دروغینی که به بهانه آزادی برافراشته اند، همچنین مجامع قضایی و تعقیب و گریزهایی که تحت عنوان«دموکراسی و آزادی» علیه بشریت انجام داده و می دهند.
وی تاکید کرد: این چهره واقعی امپریالیسم است. اعمال ایشان دارای پیام است: در وهله اول برای ارعاب و ترساندن متحدین، عمال و دست نشاندگان خودشان، چرا که آنها به خوبی می دانند تحریم هایشان علیه افراد در ایران، عراق، سوریه و لبنان حتی ذره ای بر زندگی و عملکرد این افراد تاثیری نخواهد داشت.
وی یادآور شد: آنها به خوبی می دانند نماینده ایران در مذاکرات ۱+۵ نه با قایق بادبانی میلیون ها دلاری به اروپا می رود و نه از مشروبات هزاران دلاری آنها مصرف می کند. او به دنبال رفتن به کازینو و این گونه مکان ها نیست و برای تامین فعالیت های سیاسی خود درخواست پول نمی کند. ظریف، مشتری بانک های سوئیس نیست و حتی سر و کاری هم با بانک های کشورهایی از این دست ندارد. او یک وطن پرست است. رشوه نمی گیرد تا به ازای وام از صندوق بین المللی پول میهن خود را بفروشد. هدف وی دستیابی به بهترین ها در کنار حفظ کرامت و شرف ملتش است.
این تحلیلگر کلمبیایی تصریح کرد: ظریف قول می دهد و بدان عمل می کند. هشدار می دهد و آن را اجرا می کند. چشم در چشم طرف مقابل مذاکره می کند و از گفتن حقایق احساس غرور دارد. اینها تمامی واقعیت هایی است که اروپایی ها در مورد وزیر امور خارجه ایران می دانند. از سوی دیگر منافع اروپا در رابطه با ایالات متحده بسیار گسترده است. مبادلات تجاری آن دو بسیار زیاد است. ساختار قوانینی که امریکا ایجاد کرده است تا به وسیله آن کشورهای جهان را تحت فشار قرار دهد مسئله بسیار مهمی است و این موضوع را می توان در شکل مذاکرات اروپا با ایران به خوبی درک نمود.
ناگی گفت: من همیشه نسبت به گفته ها و حسن نیت اروپایی ها شک داشته ام. وقتی ایشان در عملی کردن خواسته امریکا و اسرائیل در کشاندن دوباره ایران به پای میز مذاکره ناکام ماندند، به خوبی متوجه مفهوم تهدیدات ترامپ شدند که چگونه ایشان را زیر تیغ فشارهای خود قرار داده است.
وی در ادامه افزود: از سویی توافق هسته ای اروپا با ایران برای آنها از ارزش بالایی برخوردار بود. از سوی دیگر ایران برای آنها مانند سدی برای مهار ورود مواد مخدر و همچنین ورود مهاجران از خاور دور به قاره کهن عمل کرده و می کند.
این کارشناس کلمبیایی تصریح کرد: در عین حال منافع عظیم ایشان در ارتباط با امریکا، مشکلاتی که در رابطه با بحث مهاجران دارند، مشکلات اقتصادی داخلی شان، توسعه چشمگیر چین و روسیه و در مقابل نیاز اروپا به نفت و گاز و...؛ تمامی موارد فوق اروپا را در یک چهار راه پیچیده قرار داده است.
وی افزود: حال موضوع تحریم های امریکا علیه وزیر امور خارجه ایران نیز به شرایط کنونی افزوده شده است که البته نقطه اختلاف دیگری میان اروپا و امریکاست. البته این موضوع تا سر حد فاصله گرفتن اروپا از امریکا پیش نخواهد رفت و به نظر می آید اروپایی ها در ازای برخی مزایا از این مسئله برای اعمال فشار بر روی دولت ترامپ بهره برداری خواهند کرد و در این مسئله به هیچ عنوان اظهار عشق و برادری نسبت به ایران در میان نیست.