هنوز آمریکا و بوقچیهای رسانهایش در نحوه سقوط پهپاد آمریکایی توسط سامانه سوم خرداد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران درمانده بودند که خبر توقیف نفتکش انگلیسی، بریتانیا را هم به جمع دشمنان مستاصل جمهوری اسلامی ایران اضافه کرد.
شدت نگرانی و گیجی انگلیس از برخورد قاطع سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی ایران با نفتکش انگلیسی به حدی است که در ابتدا توقیف نفتکش خود را منکر شد و نهایتا پنی موردانت، وزیر دفاع انگلیس به ایران توصیه کرده که از شدت تنشها در منطقه بکاهد.
میتوان گفت وحشت انگلیس و آمریکا از دستگیری توسط نیروهای نظامی ایران یک وحشت طبیعی است، چرا که خاطره کماندوهای متجاوز S.B.S نیروی دریایی بریتانیا -در سال 2007- به آبهای خلیج فارس که لباس خود را کثیف کردند و تفنگداران متجاوز آمریکایی -در سال 2016- که رسما مقابل دوربینها زانو زدند و از ایران عذرخواهی کردند را تداعی میکند.
انگلیس مدعی شده به توقیف نفتکش خود توسط ایران پاسخی «حسابشده و قاطع» میدهد، احتمالا از جنس همان «پاسخ قاطعی» که آمریکا به انهدام پهپاد «گلوبالهاوک» توسط سامانه سوم خرداد داد ... . سامانه سوم خردادی که راشاتودی آن را یک سلاح سری فوق افسانهای برشمرد.
اما این قصه روی دیگری هم دارد، همین چند روز پیش بود که رسانهها اعلام کردند ترکیه سامانه ضد موشکی S400 را از روسیه وارد کرده است، وارداتی که رئیس جمهور و مردم ترکیه به خاطر آن جشن گرفتند!
و سوال این است ترکیهای که خط قرمزهای انقلاب اسلامی ایران را ندارد چرا باید وارد کننده سامانه S400 باشد و نتوانسته مانند ایران سامانه سوم خرداد بسازد؟ ترکیه قدرتمندتر است یا ایرانی که با سامانه ضد موشکی بومی خود پهباد آمریکایی را ساقط کرده است؟
فتوحات و توانمندیهای نظامی سپاه آیا حاکی از این نیست که ایران از 40 سال پیشی که وارد کننده سلاح و ادوات نظامی آن هم به شکل بسیار محدود بود، تا امروز چه تغییری کرده است؟
در میان اخبار سقوط پهباد آمریکایی و توقیف نفتکش انگلیسی، انتشار برخی اخبار باعث میشود از خود بپرسیم در طول چهل سال گذشته چه مدیرانی در ایران موفقتر عمل کردهاند؟
اخباری چون اینکه 30 میلیارد دلار ( سه برابر بودجه نیروهای مسلح) ارز 4200 تومانی که به تجار داده شده بود به کشور بازگردانده نشده یا زمینخواری و شهرک سوپر لاکچری باستی هیلز لواسان شکل گرفته است.
اینها همان کسانی نیستند که در انتخابات ریاست جمهوری 96 شعارشان این بود که 4 درصد اشرافی در کشور بهتر از 96 درصد هستند؟
در طول چهل سال گذشته از میان سیاسیون، فرهنگیها، اقتصادیها و نظامیها کدام طیف بهتر وظیفه خود را انجام داده؟ وزارت آموزش و پرورشی که درگیر نظام ژان پیاژهای است؟ یا نظام دانشگاهی که به اعتراف رئیس کرسیهای نظریه پردازی کشور با وجود داشتن 80 هزار استاد و چند میلیون دانشجو، در طول چهل سال گذشته حتی یک نظریه علمی جدید تولید نکرده است!
چرا تمام نظامیها در لیست تحریم دشمن هستند اما یک استاد دانشگاه و مدرس حوزه که باید مرجع تحول و تولید علم در کشور باشند در لیست تحریم دشمن قرار ندارد؟
چرا دولتهای بعد از انقلاب علیرغم اینکه 97 درصد اختیارات اجرایی کشور را در زمان حیات خود به دست داشتهاند و از استادان اقتصاد بهترین دانشگاهها در کشور سود بردهاند، نتوانستهاند رضایت نسبی مردم را فراهم کنند، همانگونه که نظامیها رضایت مردم ایران و منطقه را در تامین امنیت رقم زدهاند؟
علاوه بر آن نظامیها ساخت اغلب جادهها، پلها، سدها، و فازهای مختلف پارس جنوبی، مقابله با بلایای طبیعی چون بر دوش کشیدهاند و در عرصه هنر و فرهنگ نیز بهترین فیلمهای سینمایی را رقم زدهاند و حتی در برگزاری کرسیهای نظریهپردازی علوم بجای دانشگاه وارد میدان عمل شدند و برای صدور و حفاظت از انقلاب نیروهای نیابتی و جنبشهای سبز چریکی چون حزب الله لبنان، حشدالشعبی و ... را راه انداختند.
نظامیهایی که وقتی مشغول تشییع پیکر شهدایشان بودند، متهم شدند که در همه چیز دخالت میکنند و اگر در اقتصاد دخالت نمیکردند وضع کشور این نبود! آیا نظامیان بودند که به دنبال رونق اقتصادی از برجام و رابطه با کدخدا میگشتند؟ آیا کابینه اقتصادی دولتها به دست نظامیان بوده؟ اگر نظامیها جاده و سد و پل و پارس جنوبی و ... نزنند و طرحهای محرومیتزدایی را اجرایی نکنند چه کسی به فریاد مردم خواهد رسید؟ کدام یک از بخشهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دولتها خروجی بالاتری نسبت به نظامیها داشتهاند؟
دغدغه دیگر نگارنده این است زمانی که برای یک شکست آبرومندانه در فوتبال یا بازگشت وزیر امور خارجه از توافق نافرجام لوزان و ... را جشن میگیریم، چرا برای کارنامه درخشان نظامیانی که 40 سال است صداقت خود را با خون خود اثبات کردهاند، نگیریم؟ چرا مردم ترکیه برای واردات سلاح از روسیه جشن میگیرند اما ما از وجود نظامیانی که پیشرفتهترین ادوات نظامی را ساخته و علیه دشمن بکار گرفتهاند احساس غرور نمیکنیم؟
حمیدرضا پیرهادی