متن زیر جلسه پنجاه و ششم از سلسله مباحث مهدویت است که توسط حجت الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی ایراد شده است.
این مطلبی که عرض خواهم کرد یکی از حکمتهای غیبت است که امام باقر به محمدابن فرج نامهای نوشتند و در آن مطالبی فرمودند از جمله اینکه «إِذَا غَضِبَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ» یعنی، چون خدا تبارک و تعالی بر خلقش خشم کند ما را از جوارشان دور کند. در واقع ناخشنودی خدا بر امتی به خاطر عصیان است.
این بحث روایی را در جلسات گذشته ارائه دادیم. اما بحث کلامی آن را جناب خواجه نصیرالدین طوسی در کشف المراد به این حکمت اشاره میکنند.
اخبار مذهبی _ در سوره انفال آیه ۵۰ میفرماید «ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ» یعنی عذاب سوزان را بچشید. در آیه بعدی میفرماید «ذَلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ» یعنی این عقوبت اعمال زشتی است که به دست خویش فرستادید و خدا به هیچیک از بندگان هرگز کمترین ستم نخواهد کرد.
مطلب این است که شما چه کرده اید که مستحق عذاب هستید؟ نه اینکه خداوند به بندگانش ظلم کند.
بر اساس این آیه تفکری به وجود آمده که خواجه نصیر این بیان را نسبت به امام زمان مینویسند «وجوده لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منا» یعنی وجود امام معصوم، لطف است و زمامداری و تصرف او در امور، لطف دیگری است و عدم آن، از ناحیهی ما مردم است.
غیبت امام زمان به خلاف قاعده لطف خواهد بود پس از خدا بری است که قاعده لطف را دریغ کند، پس این غیبت از ناحیه ماست. به این آیه ۴۶ سوره فصلت اشاره میکند که «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیْهَا وَمَا رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ» یعنی هر کس کار نیکی کند به نفع خود و هر که بد کند بر ضرر خویش کرده است و خدا هیچ بر بندگان ستم نخواهد کرد؛ بنابراین آنچه ما داریم از ناحیه نبود امام داریم آسیب میبینیم، به خاطر خودمان است.
اگر بخواهیم بذر امید را بکاریم راهش همان کاری است که امت یونس (ع) کردند. وقتی آثار عذاب الهی نمایان شد و یونس مردم خود را ترک کردف مردم به عالم شهر رجوع کردند و گفتند الان میتوانیم برگردیم؟ گفت راهش توبه است.
ما نسبت به حق تعالی، نسبت به جامعه و نسبت به امام زمان یک رابطه جداگانه داریم که از هر سه باید توبه کنیم.
نمیخواهم بگویم در پی توبه ما فردا ظهور اتفاق میافتد، اما در پی توبه ما در این مسئله تسریع و تعجیل رخ میدهد.
در بحث توبه هم یک جدیتی وجود دارد. امیرالمومنین فرمودند که توبه ۶ مرحله دارد. ما غالباً آن ۶ مرحله را انجام نمیدیم و ندامت و پشیمانی قلبی برای ما رخ نمیدهد و عزمی برای جبران گذشته نداریم.
روایتی وجود دارد که برای توبه کننده ۱۰ نشانه وجود دارد که ما هیچیک از آن نشانهها را پیدا نمیکنیم. استغفار ما بیشتر دورهمی است.
امام حسین (ع) به طایفه ابوسفیان فرمودند «اِن لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعادَ کونوا احراراً فی دنیا کم» یعنیای پیروان آل ابوسفیان، اگر دین ندارید و از معاد نمیترسید، پس در دنیایتان آزاده باشید.
جامعه اگر به ترس از آخرت برسد، به سعادت رسیده است. جامعه ما ترس از آخرت ندارد و برخی هم مترصد هستند که تشویق کنند مردم از آخرت نترسند و میگویند خدا کریم و رحیم است. خدا رحیم هست، اما «فی موضع عفو و الرحمه» در جایش کریم و رحیم است. این خدای کریم و مهربان، خدای حکیم هم هست. خدا اینهمه پیامبر فرستاده که در آخر همه را ببخشد؟
خدا نه به جبر کسی را هدایت میکند و نه به اباحه گری از سر تقصیرات کسی میگذرد. در مقام تبعیت «لا یکلف الله نفساً الا وسعها» ممکن است لغزشهایی هم داشته باشیم، اما خدا آن لغزشها را جبران میکند؛ لذا در بحث توبه اگر به حسب واقعی رخ دهد، میتوانیم به ظهور هم امید داشته باشیم.
ما وظایف خود نسبت به امام زمان و خواستههای امام زمان از خود را نمیدانیم. ما در تعامل خود با امام مشکل داریم و این بزرگترین ظلمی است که به امام میشود.
وظایف ما نسبت به امام و تکالیفی که امام از ما میخواهد در کتاب شریف مکیال المکارم آمده است. کتاب مکیال المکارم کتابی است که وظایف ما نسبت به امام زمان را ذکر کرده است.
ابوالصّبّاح کنانی به حضرت امام صادق (ع) گفت: ما از مخالفان، به خاطر شما، بسیار زخم زبان و اهانت را تحمّل میکنیم. امام گویا با شگفتی به ابوالصّبّاح رو کرد و فرمود: شما از مردمی که با من ارتباط دارند، چه میشنوید؟ گفت: هنگامی که بین یکی از شیعیان و یکی از مخالفان بگو مگویی رخ میدهد، آنها میگویند: شما جعفریهای بدی هستید. امام فرمود: به نام من شما را سرزنش میکنند؟ ابوالصّبّاح گفت: بله! امام در پاسخ او فرمود: «ما اقلَّ و اللّه من یَتَّبِعُ جعفراً منکم. انّما اصحابی من اشتدّ ورعه و عمل لخالقه و رجا ثوابَهَ فَهؤلاء اَصحابی» به خدا قسم بسیار کم اند آنانی که پیرو جعفر باشند! همانا شیعه من دارای این نشانهها هستند: بسیار با ورع و باتقوایند و فقط برای خدا، کار و عبادت انجام میدهند؛ و فقط از خدا، امید ثواب و پاداش دارند. آری، اینان پیروان من هستند.
حضرت فرمودند مگر شما به ما منتسب هستید؟ منتسبین به امام باید آن سه خصوصیت که در روایت اشاره شد را داشته باشند.
اگر ما تکالیف خود را نسبت به امام انجام دهیم، امتیازهایی برای ما وجود خواهد داشت. در عصر یوسف، همینکه مردم تابع یک پیغمبر شدند، میدانید که همه ممالک دچار قحطی بودند، ولی آن امتی که پیرو یوسف (ع) شد، دچار فحطی نشد. این اتفاق سنت الهی است.
این تکالیف نسبت به امام که عرض شد باید در همه جهان اتفاق بیفتد، ولی شدت و ضعف دارد. آنچه عمومیت دارد اعلام آمادگی است. دنیا شکل خود را به طوری طی میکند که بر اساس آزمون و خطا پیش میرود؛ لذا به جایی میرسند که میگویند خدایا تو تکلیف ما را معلوم کن.
فعلاً در اکثر جوامع خدا کنار رفته و انسان محور است. انسان هم فرصت دارد هر کاری بخواهد بکند. اگر تابع شریعت نشود باید مکرراً آزمون و خطا کند، در حالی که از اشتباهات باید درس گرفت؛ لذا به جایی خواهد رسید که عقل بشر دیگر نمیتواند برنامهای را طراحی کند، آن موقع این آمادگی رخ خواهد داد.
کسی که برای ظهور وقت تعیین میکند را باید تکذیب کرد، ولی ما امیدورایم که خدا یک شبه کار ظهور را سامان بدهد، ولی قرائن نشان میدهد که هنوز آمادگی لازم در مردم برای ظهور شکل نگرفته است.