از گام دوم انقلاب تا گام دوم دولت

گام دوم، کلیدواژه ای بود که با انتشار بیانیه راهبردی مقام معظم رهبری در 40 سالگی انقلاب، به صورت ویژه ای وارد ادبیات سیاسی کشور شد. در این بیانیه، گذشته، حال و آینده کشور، معرفی و ترسیم گردید. بیانیه ای که سراسر حرکت، امید و البته انتظار بود. در گام دوم، ورود انقلاب اسلامی به دومین مرحله‌ خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی محقق خواهد شد. علی رغم همه دشمنی ها، انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به پیش می رود. تجدیدنظرپذیری و اهل انفعال بودن، ممنوع است.

صریحا بیان شده است که به اصول خود به‌شدت پایبندیم و به مرزبندی‌های خود با رقیبان و دشمنان به‌شدت حساس. این اعتقاد وجود دارد که فاصله‌ها طی‌شدنی است کمااینکه در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است. خط مشی این بوده که پس ‌از حمله‌ دشمن از خود دفاع می‌کنیم و البته ضربت متقابل را محکم فرود خواهیم آورد. از آغاز تا امروز نه بی‌رحم و خون‌ریز بودیم و نه منفعل و مردّد. با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع می کنیم. باور ما این است که مدیریت های جهادی الهام‌گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما می توانیم» که امام بزرگوار به همه‌ ما آموخت، ایران را به عزت و پیشرفت در همه‌ عرصه‌ها می رساند.

 

این وضعیت گام دوم انقلاب بود؛ عزت در این گام برداشتن مشهود است؛ اما این روزها پیرو مهلت 60 روزه به اروپا، عنوان گام دوم باز هم بر سر زبان ها آمده است. اما جنس این گام، متفاوت است؛ میان ماه من تا ماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان است. گاهی آنچنان از برداشتن گام دوم و سوم سخن می گویند که انگار فراموش کرده ایم این گام ها، رو به جلو نیست، رو به عقب است. به عقب باز می گردیم؛ به سمت آن چیزی که داشتیم؛ آن چیزی که یک روز، حق مسلم ما بود. این را نباید فراموش کرد.

هر کس که دل در گرو ایران اسلامی دارد و خواهان اعتلای این مرز و بوم است، مطمئنا از اقدام اخیر دولت و شورای عالی امنیت ملی در جهت کاهش تعهدات برجامی حمایت می کند، اما این باعث نمی شود که فراموش کنیم گام اول و دومی که در کاهش تکالیف برجام برداشته ایم، تنها جبران گوشه ای از خسارت محض است و به هیچ وجه قابل افتخار نیست. 300 کیلوگرم اورانیوم با درصد غنای پایین که چند روز پیش به آن دست یافتیم، سال ها پیش در کشور اتفاق افتاده بود، دستاوردی که ظرف سال های گذشته به ثمن بخس معامله شد و امروز، تنها در حال بازگشت تدریجی از آن مسیر بی سرانجامیم.

حالا مسئول دولتی می گوید دیدید چه سریع بازگشتیم! حد و مرز برخی صفات را جابه‌جا می کنند کسانی که با مردم اینگونه سخن می گویند. آب سنگین و کیک زرد و آنچه برای ما بود، دادیم رفت! حالا با خبر این بازگشت ها هم خوشحال می شویم و هم ناراحت؛ خوشحال نسبت به بازگشت از راه خطا و ناراحت از اینکه این گام ها می توانست رو به جلو باشد نه اینکه با گام دهم شاید به نقطه صفر برسیم.

 

​​​​​​​گام ها را باید برداشت؛ اما شما را به خدا گام ها را انقلابی بردارید، تا عمر و جوانی ما در گام های رو به جلو، محکم و مقتدر صرف شود.

مسعود پیرهادی