دوست داشتن جواد رضویان و لذت بردن از مصاحبت با او اصلاً کار سختی نیست؛ الزامی هم نیست که حتماً اولین تجربهاش در عرصه کارگردانی سینما را دوست داشته باشید. ایرادات «زهرمار» را گویی خود رضویان بهتر از هر کس دیگر میداند و آنقدر نقدپذیر است که به سختی میتوانید بر سر کیفیت فیلمش با او وارد چالش شوید.
«زهرمار» اما فارغ از نکات و ملاحظاتی که از منظر استانداردهای سینمایی میتوان دربارهاش مطرح کرد، یک ویژگی مهم دارد و آن تصویر تازهای است که از «جواد رضویان» پیش روی مخاطب قرار میدهد؛ تصویر هنرمندی دغدغهمند و جدی که نسبت به تلخیها و ناملایمات جامعه پیرامونش دست به واکنش زده و تلاشش را هم کرده تا این بار و به زبان سینما، مخاطبانش را به جای خندههای از ته دل، اندکی به فکر وادارد.
جواد رضویانی که پشت دوربین «زهرمار» قرار گرفته از این منظر نسبتی حداقلی با رضویانی دارد که در دو دهه گذشته مقابل دوربین سینما و تلویزیون دیده بودیم و این مهمترین ویژگی فیلمی است که این روزها روی پرده سینماها رفته و به رغم محدودیتها در ظرفیت اکران، فروش قابل قبولی هم دارد.
به بهانه اکران «زهرمار» با جواد رضویان و جواد نوروزبیگی کارگردان و تهیهکننده این فیلم به گفتگو نشستیم تا درباره کیفیت این تغییر رویکرد و دلایل آن بیشتر بدانیم.
گفتگو با تهیهکننده و کارگردان «زهرمار» را در ادامه میخوانید؛
* در دوهفتهای که از آغاز اکران «زهرمار» میگذرد و با توجه به بازخوردی که از مخاطبان داشتهاید خودتان فکر نمیکنید مردم عادی نسبت به کاراکتری که از جواد رضویان در ذهن داشتند و فیلمی که انتظار داشتند از او ببینند، در مواجهه با «زهرمار» دچار تضاد میشوند؟ مهمتر از آن فکر میکنید مخاطبان این جواد رضویان پشت دوربین «زهرمار» را پذیرفتهاند؟
سیدجواد رضویان: به نظر خودم و براساس تجربهای که در تماشای فیلم همراه با مردم در سالنهای سینما داشتم، بهراحتی میتوانم بگویم حداقل ۶۵ درصد مخاطبان فیلم به آن برداشتی از فیلم که توقع داشتم، رسیدهاند. با همان شناخت مواجهه با یک نقد اجتماعی که شاید در لحظاتی هم تجربه شیرینی را برایشان رقم بزند، به تماشای فیلم نشستند. میدانستند فیلم میخواهد حرفهای جدی هم داشته باشد و قرار نیست با یک کمدی صرف مواجه باشند.
* غیر از بحث ارتباط با فیلم فکر میکنید چقدر آنچه بر پرده دیدهاند منطبق بر انتظاری که از نام شما داشتند بودهاست؛ با این بازخورد مواجه نبودید که گویی مخاطب انتظار چنین فیلمی از جواد رضویان نداشته است!؟
رضویان: بخش عمدهای مخاطبان در مواجه با فیلم غافلگیر میشوند اما همانطور که گفتم فکر میکنم نزدیک به ۶۵ درصد از آنها فیلم را دوست داشتهاند. ما با تیزری که برای حضور در جشنواره فیلم فجر ساختیم، انتظاری را برای مخاطبان بهوجود آوردیم که گویی مخاطب قرار است با یک فیلم کمدی مواجه شود. این بزرگترین آسیبی بود که به شناخت اولیه مخاطب از فیلم، وارد شد...
* البته غیر از تیزر فیلم فجر همین امروز در اکران عمومی هم تمام مواد تبلیغی فیلم چنین حسی به مخاطب منتقل میکند؛ حتی ترکیببندی و طراحی لوگوی «زهرمار» روی پوستر فیلم!
رضویان: همین ترکیببندی لوگو در اجرا میتواند خیلی جدیتر دیده شود. حتی با حذف برخی اجزا مانند خطوط دوربر لوگو، میتوان برداشت جدیتری از آن داشت. اینها به یک نگاه گرافیکی و مینیمال برمیگردد که حتماً در دریافت مخاطب از حال و هوای فیلم هم مؤثر است. شاید پیششناختی که درباره «زهرمار» به مخاطب دادهایم پیششناخت غلطی بوده و باعث شده بخشی از آنها با ذهنیت تماشای یک فیلم کمدی وارد سالن شوند.
* بالاخره از ابتدا تکلیف شما با فیلمی که ساختهاید مشخص بوده و حتی جایی گفتید که فیلم انعکاسی از تلخیهایی است که در جامعه دیدهاید. پس چرا شاهد این تناقض در ویترین تبلیغاتی فیلم هستیم؟
رضویان: واقعیتش این است که زورم بیش از این نرسید. بیش از این نتوانستم مقاومت کنم (میخندد)!
* آقای نوروزبیگی اصرار در طراحی این ویترین از طرف شما بهعنوان تهیهکننده بود؟
جواد نوروزبیگی: نه به این معنای که مستقلاً چنین نگاهی داشته باشم اما واقعیت این است که همه فیلمها در مرحله پس از تولید و عرضه، تلاش دارند با استفاده از ظرفیتهای تبلیغاتی حساسیتهایی را برای مخاطب خود ایجاد کنند تا او را به سالن سینما بکشانند. این طبیعت بازار تبلیغات سینما است و ما هم از این قاعده مستثنا نبودیم. کما اینکه درباره باقی فیلمهایی که همین روزها روی پرده است هم شاهد همین شرایط هستیم.
رضویان: ما با تیزری که برای حضور در جشنواره فیلم فجر ساختیم، انتظاری را برای مخاطبان بهوجود آوردیم که گویی مخاطب قرار است با یک فیلم کمدی مواجه شود. این بزرگترین آسیبی بود که به شناخت اولیه مخاطب از فیلم، وارد شد البته شاید در مورد فیلم ما آن تیزر مرتبط با جشنواره بیشتر این فضا را بهوجود آورد و شاید باید مستقل از شرایط اکران آن را طراحی میکردیم. کما اینکه آن تیزر در بازخوردها و نقدهای دوره جشنواره هم تأثیرگذار بود. البته فراموش نکنید در آن مقطع فشار کار بسیار زیاد بود و شاید در دو سه شب پایانی بود که مواد تبلیغاتی را آماده کردیم و رساندیم.
* فارغ از فرآیند طراحی مواد تبلیغاتی بهعنوان یک کارشناس اقتصاد سینما در دوره تولید این مشاوره را به جواد رضویان نمیدادید که بهتر است فیلم بیشتر حال و هوای کمدی داشته باشد؟
نوروزبیگی: در فیلمنامه تقریباً اندازهها را بهدرستی لحاظ کرده بودیم. البته جاهایی در فیلم هست که جواد (رضویان) به حرف من گوش کرد و کمی بار کمدی را بیشتر کرده است. واقعیت این است که دوست داشتم شوخیهای بیشتری با جامعه مداحان داشته باشیم اما در مجموع فکر میکنم در نسخه فعلی اندازه شوخیها بهاندازه است. شاید نزدیک به شش ماه درگیر همین طراحی و نهایی کردن فیلمنامه بودیم...
* آقای رضویان یعنی فضای اولیه فیلمنامه شما این اندازه جدی و تلخ بود و همین میزان شوخی در فیلم هم حاصل مشاوره تهیهکننده است؟
رضویان: بله. فیلمنامه بسیار جدیای بود...
نوروزبیگی: فیلمنامه اولیه یک فیلمنامه کاملاً معناگرا و اجتماعی بود.
* الان که بازخوردها نسبت به فیلم را میبینید حسرت نمیخورید که ایکاش همان نسخه جدی تبدیل به فیلم شده بود؟
رضویان: اساساً تجربهای که زمان آن میگذرد را بهطور کامل بهعنوان یک تجربه نگاه میکنم و به همین دلیل هیچگاه حسرت هیچچیزی را نمیخورم و بابتش ایکاش نمیگویم. تنها هر از گاهی به عقب برمیگردم و مسیری که طی کردهام را مرور میکنم. سعی میکنم تجربه روزهایی که در حال نزول بودهام را بیشتر حفظ کنم چراکه فکر میکنم آن تجربهها سرعت من در بالا رفتن را بیشتر میکند. روزهایی که در دستانداز بودهام را هم تلاش میکنم اصلاً برای خودم نگه ندارم. وقتی تاریخی بر یک اتفاق میگذرد و به تعبیری آبی میریزد دیگر دغدغه آن را ندارم که بهزور آن را جمع کنم. هر چه گفته شود توجیه است. «زهرمار» الان همین چیزی است که میبینید...
* و آن را هم دوست دارید؟
رضویان: بله. بسیار هم دوست دارم. پای آن هم ایستادهام. فحشی هم اگر میخواهند بدهند به دیده منت میپذیریم. نه قرار است با فحش کسی خانهنشین شوم و نه با بهبه و چهچه کسی بالانشین خواهم شد.
* در کارنامه جواد رضویان بهعنوان بازیگر تقریباً میتوان گفت، هیچ رگهای از دغدغههایی که امروز او در مقام کارگردان «زهرمار» از آنها صحبت میکند، در آن نیست. سینما هیچوقت این فرصت را نداد که در مقام بازیگر هم اندکی به سمتوسوی این دغدغهها حرکت کنید؟ آنوقت شاید مخاطب امروز راحتتر جواد رضویان پشت فیلم «زهرمار» را به جا میآورد.
رضویان: برای پاسخ به این سؤال مثالی میزنم. سال ۸۸ که ما سریال «پاورچین» را کار کردیم، بعد از آن همه از جواد رضویان فقط انتظار بازی در نقش یک جوان روستایی، در ظاهر ساده و در باطن مارموز را داشتند! انگار یا باید سه چهار سال تن به بیکاری و خانهنشینی میدادم و میگفتم آقای سینما و آقای تلویزیون، خواهش میکنم این تصویر را از ذهنتان پاک کنید. یا باید به این خواست تن میدادم.
تا جایی میتوان صبوری کرد و از جایی به بعد بالاخره بحث امرارمعاش مطرح میشود. مگر من نوعی چند تخصص دارم که بتوانم از راه آن درآمد داشته باشم؟ چند جوان همدوره خودم در دهه هفتاد را میخواهید نام بیاورم که زمانی در یک نقش درخشیدند اما امروز هیچ اثری از آنها نیست صرفاً به این دلیل که به این تکرارها تن ندادند!
* این تصویر، تصویر بیرحمی از سینما است. فارغ از کیفیت فیلم «زهرمار» امروز جواد رضویانی مقابل من نشسته است که کامل دغدغهمند است و به تعبیری «مسئله» دارد. اما همین جواد رضویان در تمام دو دهه گذشته به یکی از سمبلهای تولیدات مشهور به «سخیف» و «مبتذل» در سینمای ایران تبدیل شده بود! بازیگری که حتی لبخند و ردیف دندانهایش به شناسنامه طیفی از تولیدات «شونه تخممرغی» در شبکه نمایش خانگی تبدیل شده بود! سینما در تمام این سالها واقعاً چنین مختصات و شناسنامهای را به شما تحمیل کرده بود!؟
رضویان: شک نکنید همین بوده است. باز هم اجازه دهید یک مثال بزنم؛ خانم الناز شاکردوست. واقعاً نوش جانش سیمرغی که در جشنواره گرفت. خانم شاکردوست از کدام سینما به شرایط امروز رسیده است؟ همه جوره باید به او تبریک گفت. وقتی فیلم را دیدم بیشتر هم خوشحال شدم از سیمرغی که برای این نقش گرفت. چقدر درست و اندازه این نقش را ایفا کرده است. چقدر مسئولیتپذیر بوده در برابر نقشی که به او محول شده است. شاکردوست کدام سینما به کدام سینما رسیده است....
* چه مثال درستی زدید.
رضویان: در تمام این سالها چه کسی به من اعتماد کرد؟ چقدر باید صبر میکردم؟ چند سال من هیچ فیلمی بازی نکردم؟ آخرین فیلم من در سینما «اخلاقتو خوب کن» مسعود اطیابی بود که در سال ۸۹ بازی کردم…
* که تازه رگههایی از سینمای دغدغهمند هم داشت.
رضویان: دقیقاً. آن هم جزو فیلمهایی بود که چند سال بابت رسیدن به آن صبر کردم. منی که در سال ۸۸ ۴ فیلم در کارنامهام داشتم، در سال بعد تنها همین یک فیلم را بازی کردم. سال بعد و سالهای بعدتر هم دیگر کار نکردم در سینما. ۵ سال کار نکردم اما تا کجا باید صبر میکردم!؟
* آقای نوروزبیگی شما از تهیهکنندگان باسابقه سینمای ایران هستید. فکر نمیکنید بخشی از این شرایطی که جواد رضویان ترسیم میکند، محصول نگاه و عملکرد صنف تهیهکنندگان بوده است؟ تعمد و آگاهیای پشت این فرآیند در بدنه تهیهکنندگی سینمای ایران وجود دارد؟
نوروزبیگی: اتفاقاً چندی پیش با آقای منوچهر محمدی (تهیهکننده باسابقه سینما) صحبت میکردم و خطاب به او میگفتم «زمانی که من دستیار شما بودم، شما تا یک سال آینده هم برنامههای کاریات را چیده بودید، چرا امروز تا این اندازه برای ورود به میدان احتیاط میکنید؟» اینها شرایطی است که باید پذیرفت برای هر کسی پیش میآید و دوران گذار در فعالیت حرفهای محسوب میشود. کما اینکه جواد رضویان هم این دوره گذار را پشتسر گذاشته است. در این پروژه هم تنها تلاشم را کردم که شرایط تولید را برایش مهیا کنم و عملاً کمک ویژهای به او نکردم و او خودش بود که تن به این گذار داد....
رضویان: واقعیت این است که جواد نوروزبیگی بسیار در این کار به من کمک کرد. این را از ته قلب میگویم. جاهایی حتی به تنشهایی هم در طول کار رسیدیم اما همه چیز در راستای کار بود و هیچگاه قضیه شخصی نبود. واقعاً در این پروژه کمکحال بود.
نوروزبیگی: مهم این است که حالا توقع مخاطب و حتی توقع خود جواد رضویان هم از خودش بالاتر رفته است. حتی یکی از مدیران سازمان میگفت بعد از «زهرمار» توقعات از جواد رضویان تغییر کرده است. هنوز هم هستند همکاران دیگر رضویان که میخواهند همان تصویر قدیمی از خود را حفظ کنند اما جواد رضویان تصمیم به تغییر گرفته است. خودش با این فیلم بهنوعی یک بیانیه صادر کرد و به جامعه مخاطبانش اعلام کرد قرار است مسیرش در سینما تغییر کند. مطمئنم در تلویزیون هم شاهد این تغییر خواهیم بود.
* فارغ از خواست امروز خودش، اینکه جواد رضویان میگوید در تمام دو دهه گذشته تلاش داشته از قالبی که به او تحمیل شده فاصله بگیرد اما نمیتوانسته، یک آسیب جدی برای سینما است؛ انگار سینمای ایران ورود یک سینماگر دغدغهمند به عرصه را دو دهه به تأخیر انداخته است.
نوروزبیگی: این بیرحمی سینما است. بالاخره زندگی در کنار کار در سینما جریان دارد و همه ما جایی باید پاسخگوی شرایط زندگی خود هم باشیم. فردی مثل جواد رضویان که نماینده یک زندگی نیست، مجموعهای از روابط و توقعات در پیرامون او وجود دارد که نمیتوان نادیده گرفت. او هم مثل خیلیهای دیگر در تمام این سالها مجبور به کار بوده است و چه خوب که امروز به یک آرامش و ثباتی رسیده است که میتواند فیلم خودش را بسازد. به نظرم پاسخ مناسبی هم از این تغییر مسیر گرفت. بهخصوص زمانی که یکی از اعضای هیئت انتخاب جشنواره فیلم فجر در گفتگویی اعلام کرد اگر میخواهید فیلم سالم و خوبی ببینید، به تماشای «زهرمار» بنشینید. اتفاقاً سینماگری هم بود که شخصاً هیچ رابطه دوستی با او نداشتم و اینگونه نبود که لابی و مذاکرهای برای این موضعگیری رسانهای داشته باشیم...
رضویان: خدا شاهد است که بعد از مصاحبهای که داشتند به آقای نوروزبیگی تماس گرفتم و گفتم شماره تماسی از ایشان دارید! از دیگران شماره تماس احمد امینی را پیدا کردم و بابت این اظهار لطف تشکر کردم. واقعاً پیش از آن حتی شماره تماس هم نداشتیم.
نوروزبیگی: بالاخره آن نگاه یک متخصص و فیلمشناس بود و واقعاً برای خود من همان تعریف کافی بود.
* در میانه فیلم، نماهنگی است که در اولین جلسه اکران هم به شما گفتم، معتقدم وصله نچسبی نسبت به کلیت فیلم است و ایکاش حذف شود. اما به نظر میرسد در حال حاضر مخاطب با آن ارتباط برقرار کرده است. احساس میکنم این نماهنگ نسخه خلاصه و فشرده همان نگاه تلخ و جدیای است که در نسخه اولیه وجود داشته و نتوانستید بهطور کامل آن را حذف کنید و بهرغم تمام فضاهای شیرین و شوخیهای فیلم ناگهان آن را بیواسطه پیش روی مخاطب میگذارید. واقعاً تصویر «تهران» امروز در نگاه شما این اندازه سیاه است؟
رضویان: اگر فقط یک بار از بوستان شوش عبور کنید، حتماً صحنههایی وحشتناکتر از آنچه در این ویدئو میبینید، خواهید دید. فقط یک بار در هر ساعت شبانهروز! این جامعهای است که من در آن زندگی میکنم. اگر به این باور رسیدهام که در جامعه امروز من یک فارغالتحصیل شیمی، ناگزیر از راهاندازی آشپزخانه مواد مخدر میشود، اگر او را نبینم، نابینا هستم!
اگر شوش را دیدهام و نمیتوانم نسبت به آن واکنش داشته باشم، گویی نابینا هستم. نمیشود این میزان از فضای خاکستری در اطرافت ببینی نمیتوانی به آن عکسالعمل نشان ندهی. برای همین است که سناریوی اولیه من تا این میزان جدی بود. شاید حتی مهر «غیرقابل ساخت» رویش میزدند! آن نسخه اولیه را به تعادل رساندیم تا کار ساخته شود اما بازهم یک نوبت در بازه جشنواره ممیزی شدیم و یک بار برای اکران عمومی!
* یعنی ممیزیها کماکان مربوط به وجوه دغدغهمند و مسئلهدار فیلم بود؟
رضویان: در مواردی بله. برخی ممیزیها از بگوبخندهای فیلم کم کرد و برخی از فضاهای جدیتر.
* یعنی سازوکار ممیزی سینمای ایران هنوز نسبت به طرح بیپرده تلخیها حساس است؟
رضویان: (باخنده) لابد هست! البته شاید هم باور طرح این مسائل از طرف «رضویان» سخت بوده است! بزرگترین مانعی که برای ساخت این فیلم پیش روی خودم میدیدم اسم «جواد رضویان» بود! هنوز هیچ کاری را آغاز نکرده بودم که دیواری عظیم مقابلم بود و رویش نوشته بود «جواد رضویان»! اول باید خود از این دیوار عبور میکردم و بعد باید باور تازهای برای مخاطبم رقم میزدم. این خیلی برایم کار دشواری بود. دوستانی بودند که میگفتند ریسک بزرگی را پذیرفتهای اما واقعیت این است که من نام آن را ریسک نمیگذارم. فضای غریبی را تجربه کردم که در عین حال خیلی هم آن را دوست داشتم. فضایی که هم نسبت به آن دغدغه داشتم و هم از جهاتی برایم بسیار غریب بود.
* در مواجهه با فضای تلخ و سیاه جامعه که به آن اشاره کردید برخی فیلمسازان اتفاقاً فیلمهایی سراسر سرخوشی و بهتعبیری خندهدار میسازند و بعد هم استدلال میکنند که مردم نیاز به فراغت از تلخیها دارند. نمونه این آثار را در ترکیب اکران همین امسال هم شاهد هستیم. جواد رضویانی که میدانیم در مقام بازیگر استاد گرفتن شدیدترین خندهها از مخاطبانش بوده، چرا در این موقعیت دست به انتخاب دیگری میزند و ترجیح میدهد راوی تلخیها باشد؟
رضویان: فکر نمیکنید آن انتخاب تکرار همان مسیری میشد که گفتم تمام این سالها منتظر تغییر آن بودم؟ کسی این مسیر متفاوت را پیش روی من نگذاشت و حالا که خودم حق انتخاب داشتم طبیعتاً دوست داشتم این نوع دیگر را تجربه کنم...
* این به معنای آن است که آن مدل خنده گرفتن از مخاطب در شرایط سخت را اشتباه میدانید؟
رضویان: نه اصلاً این طور نیست. شاید حتی فیلمنامه بعدیای که به آقای نوروزبیگی برای همکاری بدهم از همین جنس باشد و از «ب» بسمالله شمای مخاطب را به خنده بیندازد.
* آقای نوروزبیگی در مقام مشاوری که در مراحل نهایی شدن فیلمنامه «زهرمار» هم همراه جواد رضویان بودید، درباره انعکاس این حجم از تلخی در فیلم چه ملاحظاتی داشتید و چه نکاتی را تلاش کردید برای ایدهآلتر شدن داستان و فیلم مطرح کنید؟ به خصوص که خودتان هم کارنامه بسیار متنوعی در عرصه تهیهکنندگی دارید...
نوروزبیگی: داستان «زهرمار» طولانی بود. ابتدا فیلمنامه بهگونهای بود که جواد رضویان خودش قصد ایفای نقش اصلی آن را داشت...
* یعنی همان نقشی که سیامک انصاری بازی کرده است؟
رضویان: بله. البته در نسخهای که کاراکتر اصلی روحانی بود، نه مداح.
نوروزبیگی: در آن مقطع پروژه دست تهیهکننده دیگری بود و قرار بود من بهعنوان مشاور حضور داشته باشم اما در آن فرآیند نسبتاً طولانی هفت هشت ماههای که کار پیش میرفت، از جایی به بعد احساس کردم شرایط بهگونهای شده که حق جواد رضویان دارد ضایع میشود. متأسفانه این شرایط در سینمای ایران هست. شبی قراری با جواد گذاشتیم و قرار شد بهٌصورت خیلی جدی و مبتنیبر رفاقت پای کار بایستیم تا به سرانجام برسد. فردای همان روز به اداره نظارت ارشاد رفتیم و خیلی جدی مطرح کردیم که میخواهیم این فیلم را بسازیم...
* این درست است که میگویند اسم «جواد نوروزبیگی» در این شرایط خیلی راهگشاست!
نوروزبیگی: اتفاقاً جاهایی کار را بیشتر خراب میکند! (میخندد)
رضویان: باور کنید همانقدر که گفتم اسم جواد رضویان در این مسیر عامل بازدارنده بود، جاهایی اسم جواد نوروزبیگی هم عامل بازدارنده میشد! (میخندد)
* واقعاً!؟
رضویان: بله. من هم ابتدا چنین تصوری داشتم که اسم جواد نوروزبیگی هم کار راه میاندازد و وقتی کنارم هست باید خیالم از همه چیز راحت باشد! ولی واقعاً در مواردی حتی سر حذف یک دیالوگ نمیتوانستیم کاری پیش ببریم! با هم به ارشاد میرفتیم، میگفتند این دیالوگ باید حذف شود، به جواد نوروزبیگی میگفتم: «حاجی کاری بکن!» (باخنده) اما هیچ تأثیری نداشت...
نوروزبیگی: واقعاً این بازدارندگی روی اسامی واقعاً وجود دارد و دلیلش را هم میدانیم! مهم اما این بود زمانی که تصمیم حرفهای گرفتیم که «زهرمار» باید ساخته شود پای کار آمدیم. جلساتی با یکی از اعضای شورای صدور پروانه ساخت گذاشتیم و ملاحظاتی هم مطرح شد. در همین مسیر براساس یک پیشنهاد چارچوب کار بهطور کامل تغییر کرد و کاراکتر اصلی به جای روحانی، مداح شد.
* که طبیعتاً با تغییر این کاراکتر دستتان برای طراحی فضای داستان بازتر شد...
نوروزبیگی: بله. راحتتر هم پیش رفتیم. داستان که کامل شد کار را کلید زدیم و در این مسیر تلاش کردم فقط به جواد رضویان انرژی بدهم. آن روزها با رضویانی مواجه بودم که برخی سعی کرده بودند انرژیاش را بگیرند. سعی کردم انرژی لازم تأمین شود و کار را پیش ببریم.
* سیامک انصاری وقتی پای کار آمد چقدر این وجه جدی و تا حدود تلخ از «جواد رضویان» را میشناخت؟ بهخصوص که در مقام بازیگر همکاریها نزدیک و بهشدت موفقی در حوزه طنز داشتید...
رضویان: من و سیامک رفقای ۲۵، ۲۶ ساله هستیم. خانواده هم را بهطور کامل میشناسیم و آنقدر به هم نزدیک هستیم که باور کنید گاهی اوقات از نگاه یکدیگر به درک مشترک میرسیم. چهار، پنج نفریم که وقتی دور هم قرار میگیریم فقط کافی است سوژهای مطرح شود.
خاطرم هست سر مجموعه «شوخی کردم» آیتمی بود که با همراهی مهران مدیری، رضا شفیعیجم، سیامک انصاری و من قرار بود بازی کنیم. شرایط هم اینگونه نبود که همه متن آماده در دست داشته باشیم. آقای مدیری طبق معمول کارهای دیگر یک بار از روی متن میخواند و بعد همه یک بار آن را بدون متن، تمرین میکردیم و کار پیش میرفت. با همان یک بار خواندن مهران مدیری همه کار را دست میگرفتیم و از دل همین جمع پرسوناژی مانند «کنگر زهتاب» متولد شد که بعدها در یک سریال (در حاشیه) آن را بازی کردم. خدا را شکر در این بیست و پنج، شش سالی که در حال همکاری با این دوستان هستیم، لحظاتی را از یکدیگر دیده و شناختهایم که حالا در حد یک نگاه میتوانیم با هم تعامل داشته باشیم. رسیدن به چنین درک متقابلی از پارتنر در کار هنری، بسیار سخت است.
* یعنی در درک و دریافتی که از شرایط جامعه داشتید هم سیامک انصاری بهطور کامل با شما همداستان بود؟
رضویان: بله. تلخیها کام همه ما را تلخ میکند. پارسال و در روزهایی که مقدمات این پروژه را فراهم میکردیم، هنوز تمام ایران درگیر مسئله زلزله کرمانشاه بود. طبیعی است که کام همه ما از آن اتفاقات تلخ بود. شرایط اقتصادی و فقری که روز به روز دامنهاش گستردهتر میشود و گاهی معیشت مردم را با سختی همراه کرده، حتماً حال ما را هم بد میکند. همین تلخی کام ما هم به فیلم راه پیدا کرد و «زهرمار» انعکاسی از همین تلخکامی ما است.
* به لحاظ داستانی و حال و هوای فیلم هم سیامک انصاری آوردهای با خود داشت؟
رضویان: طبیعتاً اینگونه بود. مثل هر بازیگر دیگری که آوردهای با خود به فیلم میآورد. شبنم مقدمی هم نکات و ملاحظاتی داشت که با ما در میان گذاشت. همه بازیگران دیگر هم همینطور بودند و واقعاً هم میگویم دم همهشان گرم که کمک کردند «زهرمار» به سرانجام برسد.