صورت طبیعی قضیه این بود که اولاً در مواجهه میان جبهه مشترک عربی ـ غربی که به انواع فراوانی از امکانات به خصوص در حوزه نظامی دسترسی داشت و جبهه «محرومان یمنی» که در عمل به جز ایران هیچ «پشتیبان خارجی» نداشت، شاهد پنجمین سال جنگ نباشیم و ثانیاً باید «خبرهای خستگی از جنگ» از سمت جبههای شنیده شود که طی 51 ماه گذشته زیر انواعی از ضربات میباشد. اما از آنجا که عناصر معنوی و به خصوص «امدادهای الهی» در جنگ بیش از عناصر مادی اثرگذار میباشند، خبرهای مبتنی بر وحشت، کلافگی، استیصال و شکست در طرفی است که از نظر جلب پشتیبانیهای منطقهای و بینالمللی بر قله ایستاده است!
برگزاری سه اجلاس پیاپی در روزهای نهم و دهم خرداد ماه جاری در مکه و تکرار فراوان کلمه حوثیها (عنوانی که برای کوچک نشان دادن، روی انصارالله و مردم یمن گذاشته میشود) در ادبیات سعودیها و اماراتیها به خوبی نشان داد که این جبهه پس از 50 ماه جنگ پرشدت علیه محرومان یمن، تا چه اندازه درگیر مشکلات عدیده و پیچیده است. بدون شک در همین سه اجلاس اسلامی، عربی و خلیجی افراد شرکتکننده به ذهنشان رسیده است که اگر آنانی که سعودیها برای محوشان وارد جنگ پرشدت شده و توانسته با پول از شورای امنیت «قطعنامه تجاوز» بگیرد و هزاران مزدور سودانی و غیرسودانی را بخرد و وارد جنگ کند و از همه ظرفیت نظامی، اطلاعاتی و تسلیحاتی غرب در جنگ استفاده کند، یاغی و کمشمارند و صرفاً با حمایت یک کشور در منطقه که مرزی با یمن ندارد، به حیات خود ادامه میدهند، پس این جبهه غربی - عربی چه کار میکند؟! در این اجلاس وقتی آنان از زبان سلمان میشنوند که انصارالله تاکنون 200 موشک به شهرهای عربستان و امارات ـ از جیزان و نجران تا ریاض و ابوظبیـ شلیک و 70 هواپیمای نظامی آنان را نیز ساقط کرده و در پنجمین سال جنگ هماینک بخشهایی از استانهای سعودی عسیر و جازان را در اختیار دارد، حتماً به ذهنشان رسیده است که یمنیهای مظلوم جبهه منسجمی دارند و توانستهاند بر جبهه عربی ـ غربی غلبه کنند. البته در سه اجلاس مکه، عربستان روی ضعف خود و قوت انصارالله مانور کرده و در حضور مقامات کشورهای اسلامی، عربی و خلیجی از ضعف خویش پردهبرداری کرده است تا با نمایش وضع رقتبار خود، ترحم دیگران را برانگیزد. این همان چیزی است که سیدحسن نصرالله از آن به استغاثه یاد کرد. جالب این است که در پایان اجلاس اتحادیه عرب وقتی مقام عراقی به سیاست سعودیها در مورد یمن و منطقه انتقاد کرد، مورد اعتراض کشورهای شرکتکننده قرار نگرفت و سکوت هیئتهای عربی در قبال این اظهارات همراهی هیئتهای عربی با عراق را به سلمان یادآور شد و لذا او بیش از دیگران هیئت عراقی را مورد ملاطفت قرار داد. خود هیئت عراقی پس از بازگشت به عراق با صراحت گفت بقیه دولتهای عربی هم مواضع ما را داشتند و با رفتار خود سعی میکردند، آن را نشان بدهند.
همین وضعیت ضعیف سعودیها و اماراتیها سبب شد که ابوظبی در ماجرای مورد حمله قرار گرفته شدن هفت نفتکش در فجیره، موضع روشن و قاطعی نداشته باشد. نامه درخواست رسیدگی امارات که اخیراً به نماینده این کشور در شورای امنیت سازمان ملل ارائه شد، فاقد نام کشور یا گروه خاصی به عنوان عامل و یا حتی مظنون میباشد. امارات در این نامه فقط به اینکه «قاعدتاً این اقدام ماهیت دولتی دارد»، اشاره کرده است! تا جایی که «محمدعلی الحوثی» رئیس شورای انقلاب یمن شنبه گذشته در توئیت خود نوشت: «کسانی که نمیدانند چه طرفی به آنها حمله کرده، حتماً ناآگاهی بیشتری از خسارتهایشان در تمام سطوح به دلیل ماجراجوییهای نظامی خود، دارند».
اما پس از اجلاسهای سهگانه 9 و 10 خرداد ماه جاری مکه و فریاد استغاثه سلمان و زاید وضع عربستان و جبهه مشترک این دو از نظر داخی و بیرونی وخامت بیشتری پیدا کرده است. اتهامزنی رژیم سعودی و امارات به «گریفیتس» نماینده دبیرکل و به سازمان ملل و متهم کردن دروغین آنان به جانبداری از هیئت صنعا در برابر هیئت ریاض در جریان مذاکرات استکهلم و متهم کردن آنان به عدم رعایت بیطرفی در یمن و همسان گرفتن یک گروه با یک دولت قانونی و نیز واداشتن «خالد الیمانی» وزیر خارجه منصور هادی به کنارهگیری از مقام خود و حال آنکه وی یکی از سه پایه اصلی توافق آذر 1397 استکهلم بود و هفت ماه پیش به این سمت رسیده بود و علاوه بر آن حمله نظامی به الحدیده پس از پذیرش استعفای الیمانی که برخلاف توافقات استکهلم بود و تشدید اختلافات سعودی و امارات بر سر حزب اخوانی اصلاح یمن و نیز اختلافات میان دولت و نخستوزیر تحت حمایت امارات در عدن با رئیسجمهور هادی و پارهای وزارتخانه تحتاشراف او، وضعیت ضعیف داخلی جبهه سعودی و امارات را بر ملا میکند.
از بعد بیرونی تشدید حملات انصارالله به مراکز حساس سعودی و پیشروی در خاک عربستان که در این دو هفته یعنی حد فاصل اجلاس مکه تا امروز روی داده است، به خوبی وضعیت رو به وخامت سعودیها را نشان میدهد.
صبح دیروز، انصارالله با شلیک موشک بالدار کروز به «فرودگاه بینالمللی أبها» در منطقه عسیر سبب توقف پروازهای این فرودگاه شد این فرودگاه که فرودگاه مادر برای منطقه جنوب عربستان به حساب میآید، در سال گذشته میلادی حدود 4/5 میلیون مسافر را جابهجا کرده و چهارمین یا پنجمین فرودگاه عربستان به حساب میآید. از سوی دیگر فرودگاه غیرنظامی أبها (Ábha) در حکم فرودگاه پشتیبان فرودگاه نظامی «خمیس مشیط» واقع در 35 کیلومتری مرز یمن میباشد و در واقع محل سوختگیری و تجهیز هواپیماهای نظامی سعودی است که در عملیات علیه مردم یمن به کار گرفته میشوند.
در عین حال این چهارمین بار است که به این فرودگاه حمله میشود. انصارالله پیش از این سه بار به وسیله هواپیماهای تهاجمی بدون سرنشین ـ پهپادهای مهاجم ـ به فرودگاه أبها حمله کرده بود ولی این اولین موشک کروز انصار بود که به قلب این فرودگاه اصابت کرده و سبب تعطیلی پروازهای آن شده است. کما اینکه این دومین عملیات موشکی انصارالله با استفاده از کروز است. دو سال پیش، از این موشک علیه یک تأسیسات نیروگاهی تولید برق سعودی استفاده شده بود.
در روزهای شنبه تا چهارشنبه این هفته، تکتیراندازان یمنی شش نظامی مزدور سعودی در استان «جوف» واقع در شمال پایتخت را کشتند، در روز شنبه گذشته، انصارالله نیروهای نظامی سعودی در استان عسیر عربستان را به محاصره کامل درآورده، صدها نفر از آنان را کشتند و آن دسته از نظامیان این رژیم که به سمت گذرگاه «علب» در حرکت بودند را با توپخانه مورد حمله قرار دادند. تکتیراندازان یمنی در روز سهشنبه گذشته هشت نفر از مزدوران نظامی سعودی در منطقه «علب» را از پای درآورده و در جازان نیز 15 نفر از نظامیان سعودی را به هلاکت رساندهاند. تکتیراندازان انصارالله در روز یکشنبه نیز شش نظامی سعودی در «الساقیه»، واقع در استان جنوبی ضالع را کشتند و مناطقی دیگر از این استان به تصرف آنان درآمد. در عملیات این هفته انصارالله در استان عربستانی نجران، 200 نظامی سعودی کشته شدند و حدود ده کیلومتر از این استان به مناطق تحت تصرف یمنیها اضافه شد. به غیر از این در این دو هفته در جریان حملات پراکنده تکتیراندازان یمنی نیز، 70 نفر دیگر از نظامیان سعودی کشته شدهاند.
سهشنبه شب گذشته شش موشک بالستیک زلزال یک به منطقه «ابواب الحدید» عسیر شلیک شده است. گسترش عملیاتهای تهاجمی رزمندگان انصارالله و به تعبیر درستتر یمنیها در پنجمین سال جنگ نشان میدهد جنگ نه تنها نتوانسته کمکی به بهبود شرایط امنیتی عربستان نماید، بلکه حاصل این جنگ سبب تقویت و گسترش نگرانی آنان هم شده است.
یک نکته مهم دیگر این است که یمنیها برای یک خواسته مشروع و کاملاً طبیعی به این عملیاتها روی آوردهاند. این خواسته بازگشایی فرودگاههای یمن است. اما سعودیها، اماراتیها و آمریکاییها به گمان اینکه بستن فرودگاهها سبب مهار قدرت یمنیها در مقابل جبهه عربی ـ غربی میشود، فرودگاههای یمن را زیر حملات پیدرپی خود گرفته و مانع فعالیت آنان میشوند. مردم یمن در این میان یک حرف بیشتر با سعودیها ندارند و آن این است که به فرودگاههایتان حمله میکنیم تا فرودگاههایمان اجازه کار داشته باشند. مسلماً حمله به پایگاه هوایی نظامی ملک خالد در منطقه «خمیس مشیط» و حمله به فرودگاه غیرنظامی أبها علامتی بود به آغاز حملات به این فرودگاهها و همانطور که دو روز پیش، «علی الفحوم» یکی از چهرههای رسانهای انصار به «المیادین» گفت ادامه بسته ماندن فرودگاههای غیرنظامی یمن سبب گسترش حملات به فرودگاههای نظامی و غیرنظامی عربستان میشود. سخنگوی ارتش یمن ـ یحیی سریع ـ هم در موضع مشابهی اعلام کرد، اهداف عملیاتی یمنیها در عربستان و امارات رو به گسترش است و لااقل 300 نقطه را شامل میشود.
در واقع در اینجا وظیفه سازمان ملل و نهادهایی مثل سازمان همکاریهای اسلامی است که با فشار بر متجاوزان، فرودگاههای یمن را به وضع عادی برگردانند. حالا یمنیها خود تصمیم گرفتهاند مشکل فرودگاههای خویش را حل کنند و دیری نخواهد پایید که این مشکل حل شود چرا که هزینه ادامه بسته ماندن فرودگاهها و سواحل یمن برای سعودیها بیش از آن است که قابل تحمل باشد. اگر به سیر عملیاتهای انصارالله و مناطقی که طی هفتههای اخیر از سوی آنان مورد حمله قرار گرفته است، نظر بیندازیم، میبینیم که این اهداف عمدتاً در مناطق مشرف به دریای سرخ یعنی مناطق انبار و صادرات نفت سعودی قرار دارند و این همان قلب سعودی است که با ادامه عملیاتهای انصار از کار خواهد افتاد. پس واضح است که سعودیها ناگریز به آزاد کردن قرارگاههای یمنی خواهند بود.
بر اساس ترس اروپا از به مخاطره افتادن جریان آزاد و ارزان نفت از دریای سرخ است که در هفتههای اخیر زمزمههای مخالفت با ادامه جنگ از اروپا شدت گرفته است. مقامات فرانسوی، انگلیسی و آلمانی، زبان به شماتت سعودی گشوده و البته به طور ریاکارانه از کشتار زنان و کودکان یمنی در جریان حملات ائتلاف سخن میگویند! اینها علامتهای روشنی است که بنبست جنگ از سوی طرف مهاجم را نشان میدهد.
سعدالله زارعی