۱۱ مرداد سال ۹۶ بود که دو سر بریده سوخته شده در نزدیکی خیابان شیخ بهایی تهران پیدا شد.
اخبار اجتماعی-با حضور بازپرس ویژه قتل در محل کشف سرهای بریده، تحقیقات در خصوص این پرونده آغاز شد تا اینکه قسمتهای دیگری از بدن یکی از سرهای بریده که متعلق به یک زن بود در بازیافت کهریزک پیدا شد.
متهم: اتهام را قبول دارم و تقاضای قصاص خود را دارمتحقیقات در خصوص این پرونده ادامه داشت تا اینکه ماموران پلیس آگاهی تهران به یک پیرمرد ۷۵ ساله مظنون شدند. بنا بر اظهارات همسایگانش با همسر، پسر و عروسش زندگی میکرده، اما از چند روز قبل حادثه و به صورت ناگهانی پسر و عروسش به نامهای بهرام ۳۸ ساله و نسرین ۳۵ ساله دیگر در محل زندگیشان مشاهده نشدند.
با توجه به شواهد به دست آمده در خصوص احتمال اطلاع این پیرمرد از جنایت و با هماهنگی بازپرس پرونده، کارآگاهان به محل سکونت این پیرمرد مراجعه کرده و در اولین مرحله موفق به شناسایی یک دستگاه خودرو سواری شاسی بلند دقیقاً مشابه خودرو شاسی بلند شناسایی شده در تصاویر دوربینهای مداربسته محدوده کشف سرهای بریده شدند.
بازرسی از محل سکونت این شخص در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و با حضور تیمهای تخصصی و تشخیص هویت پلیس آگاهی در محل، آثار وقوع جنایت در محل کشف و پیرمرد- ناپدری بهرام -به ناچار لب به اعتراف گشود و ساعت ۶ عصر چهارشنبه ۲۵ شهریور ماه همزمان با حضور سردار رحیمی، رئیس پلیس تهران بزرگ در پلیس آگاهی به قتل فرزندخوانده و همسرش اعتراف کرد.
اخبار اجتماعی- با صدور کیفرخواست در پرونده سرهای بریده، این پرونده جهت رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و روی میز قاضی قربان زاده، رئیس شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت.
صبح امروز، متهم این پرونده جهت محاکمه از زندان رجایی شهر به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد.
در ابتدای جلسه دادگاه، قاضی قربان زاده ضمن اعلام رسمیت دادگاه اظهار کرد: نماینده دادستان، متهم و وکیل مدافع وی، تعدادی از اولیای دم فرزندخوانده متهم و تنها ولی دم همسر فرزندخوانده متهم در جلسه دادگاه حضور دارند.
وی بیان کرد: تعدادی از اولیای دم فرزندخوانده متهم در مرحله دادسرا با اعلام گذشت از قصاص تقاضای دیه کردند.
قاضی قربان زاده در ادامه ضمن تفهیم مواد ۱۹۳، ۱۹۴، ۳۵۴ و ۳۹۶ قانون آیین دادرسی کیفری به طرفین پرونده و حاضرین در دادگاه بیان کرد: از حاضران در جلسه خواسته میشود تا مطلبی بر خلاف حقیقت، ادب، وجدان، نزاکت و قانون بر زبان نیاورند، همچنین به متهم توصیه میشود که مواظب اظهارات خود باشد.
رئیس شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه یکی از اولیای دم مقتولان از قصاص گذشت نمودهاند بنابراین یکی از مجازاتهای متهم از نوع تعزیری خواهد بود، بنابراین توصیه میشود متهم واقعیت را بگوید.
در ادامه قاضی قربان زاده از نماینده دادستان خواست تا کیفرخواست را قرائت کند؛ نماینده دادستان ضمن قرائه کیفرخواست گفت: در این پرونده متهم متولد سال ۱۳۲۱ بازداشت از تاریخ ۲۶/۰۵/۹۶ متهم به مباشرت در قتل عمد فرزندخوانده خود و همسرش و جنایت بر میت با مثله کردن اجساد و بریدن سر مقتولان است.
وی با بیان اینکه پزشکی قانونی علت فوت را اصابت گلوله به سر ذکر کرده است اظهار کرد: در محل اقامت متهم سه اسلحه شکاری با مهمات کشف شد؛ متهم اجساد را با اره برقی مثله و در سطلهای زباله شهر تهران انداخته است.
نماینده دادستان در ادامه با اشاره به مستندات قانونی و دلایل موجود در پرونده از دادگاه تقاضای مجازات کرد.
پس از قرائه کیفرخواست توسط نماینده دادستان، قاضی قربان زاده به تشریح اختیارات شرعی و قانونی، ولی دم خطاب به تنها ولی دم همسر فرزندخوانده متهم پرداخت و گفت: ولی دم در قتل عمد چهار اختیار دارد، قصاص، مصالحه، دیه و گذشت از اختیارات، ولی دم محسوب میشوند؛ احیاناً اگر گذشت کردید موضوع ختم نمیشود چرا که نماینده دادستان در اینجا حضور دارد و متهم حداقل ۱۰ سال باید تحمل حبس کند.
قاضی قربان زاده در ادامه از ولی دم همسر فرزندخوانده متهم خواست تا ضمن معرفی خود شکایت و تقاضای خود را بگوید.
ولی دم همسر فرزندخوانده متهم ضمن معرفی خود اذعان کرد: با توجه به توضیحات دادگاه، تقاضای مصالحه دارم و به این وسیله از حق قصاص خود گذشت و صرف نظر میکنم و بنای مصالحه با متهم را دارم.
قاضی در ادامه خطاب به وراث طبقه دوم فرزندخوانده متهم گفت: شما قبلاً در مرحله دادسرا تقاضای دیه کرده بودید.
یکی از ورثه طبقه دوم فرزندخوانده متهم خطاب به قاضی قربان زاده بیان کرد: نظر ما مصالحه است و نه دیه، اولیای دم به اتفاق اظهار داشتند که، چون در مرحله دادسرا اختیارات، ولی دم آن گونه که دادگاه به تفسیر و روشنی توضیح داد، توضیح داده نشده بود و به ما گفته بودند یا قصاص و یا دیه و ما دیه را انتخاب کرده بودیم، اما اکنون از توضیحات دادگاه متوجه شدیم که اولیای دم حق مصالحه دارند بنابراین تقاضای ما نیز مصالحه است.
در ادامه قاضی قربان زاده از متهم خواست تا در جایگاه قرار گیرد و خود را معرفی کند؛ متهم ضمن قرارگیری در جایگاه گفت: متولد سال ۱۳۲۱، سرهنگ ساواک و از نیروهای برون مرزی مستقر در لندن، رئیس سابق کارخانه کشتی سازی خلیج فارس و راهنمای گردشگری و دارای چهار لیسانس در رشتههای مدیریت، علوم بانکداری، حسابداری و بایگانی، متاهل و فاقد فرزند هستم.
قاضی قربان زاده از متهم پرسید: آیا سابقه داری؟
متهم در پاسخ گفت: خیر.
رئیس شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران بیان کرد: شما در سال ۷۸ سابقه قدرتنمایی با سلاح گرم را دارید.
متهم در واکنش گفت: در آن پرونده تبرئه شدم.
متهم در ادامه بیان کرد: بعد از شروع جنگ ایران و عراق از کار گردشگری خارج شدم و بیکار بودم.
قاضی قربان زاده درادامه ضمن تفهیم اتهام به متهم بیان کرد: حسب کیفر خواست صادره که قرائت گردید شما متهم هستید به مباشرت در قتل عمد فرزند خوانده خود در تاریخ ۸ مرداد ۹۶ و مباشرت در قتل عمد همسر وی در همان تاریخ که هردو مورد قتل از طریق شلیک با سلاح گرم از فاصله کمتر از یک متر و شلیک دو گلوله در تهران و محله یوسف آباد اتفاق افتاده است و همچنین جنایت بر میت با مثله کردن اجساد و تحریق سرهای بریده شده مقتولان که دلایل اتهام شما عیناً از روی کیفرخواست قرائت و تفهیم گردید.
متهم در ادامه اظهار کرد: متوجه اتهام خود و دلایل آن شدم و تمام اتهامات را کاملاً قبول دارم.
قاضی قربان زاده در ادامه از متهم خواست که انگیزه خود ازجنایت و چگونگی آن را توضیح داد.
متهم در پاسخ گفت: من نمیدانم که چند سال است که قضاوت میکنید، اما فکر میکنم بیش از ۵ تا ۶ هزارنفر را قضاوت کرده اید، اما تا کنون هیچکس مثل من جلوی شما نایستاده است.
قاضی ضمن رد ادعای متهم بیان کرد: جهت اطلاع موردی مشابه شما داشتیم که یک خانم که ساواکی هم بود اقدام به قتل کرده بود.
متهم در ادامه با بیان اینکه فرزند خوانده خود را ۳۸ سال و ۴ ماه و ۱۸ روز بزرگ کرده است گفت: او جگر گوشه من بود او در تاریخ ۲۰ فروردین ماه ۵۸ که در بیمارستان بانک ملی بدنیا آمد من توسط یک آشنا برگه ولادت را جای پدرش امضا کردم، البته در ابتدا قبول نمیکردند و میگفتند، چون بچه ۷ ماهه بدنیا آمده است حتماً باید پدرش باشد که خواستم چشمانشان را ببندند و قبول کنند که پدرش هستم لذا قبول کردند و شناسنامه را صادر کردند، او بچه ضعیفی بود، در ۱۵ سالگی او را به مکه بردم و حاجی اش کردم، اما بعد از ۳۸ سال و اندی بدست خودم پرپرش کردم و دلیل آن اعتیاد هر دوی آنها بود که هیچ چیز از زندگی من باقی نگذاشته بودند و هرچیزی که قابل فروش بود برای اعتیاد خود میفروختند به او میگفتم که من به این زندگی هیچ نوع دلبستگی ندارم و تمامی اموال مال تو است، اما زود به فروختن آنها شروع کردی، اعتیاد روی مغزش اثر گذاشته بود به من حمله میکرد و دائماً همسرش را میزد.
قاضی در واکنش به اظهارات متهم بیان کرد: برای چه جهت ترک اعتیاد وی اقدامی نکردی متهم گفت: نمیتوانستم به او میگفتم کاش بچه بودی و با خود میبردمت و ترکت میدادم، اما خودش نمیخواست.
قاضی در ادامه از متهم خواست تا در خصوص روز جنایت توضیح دهد، متهم در تشریح آن روز گفت: زمانی که پسرم در را باز کرد و مرا با اسلحه دید رنگش مانند گچ دیوار سفید شد که در ادامه یک تیر به سمت او شلیک کردم که به زیر چشم راست وی برخورد کرد، صدای تیر که بلند شد همسرش در را باز کرد و تا اسلحه را در دستم دید خواست فرار کند که تیری نیز به او شلیک کردم که به سینه اش برخورد کرد در ادامه فرزند خوانده ام از جا بلند شد و فریاد زد کور شدم و سپس مجدداً روی زمین افتاد، در ادامه بالای سر وی رفتم و یک تیر خلاص به سرش شلیک کردم و سپس وارد اتاق شدم که متوجه شدم همسرش با همان شلیک اول فوت کرده بود، اما با این وجود یک تیر خلاص نیز به سر وی زدم.
قاضی در ادامه خطاب به متهم گفت: طبق اظهارات شما ۳۸ سال با فرزند خوانده خود و ۱۳ سال نیز با همسر وی در یک خانه زندگی کرده بودید، لذا این موضوع ایجاد رابطه عاطفی میکند که میتواند مانع جنایت بعدی شود، اما شما با وجود این زندگی مشترک چنین جنایتی را مرتکب شده اید.
متهم گفت: زمانی که قرار بود آن زن را برای فرزند خوانده خود عقد کنم پدرش را رو نمیکرد و میگفت: ما را از خانه بیرون کرده است و سه سال است که مفقود الاثر است با این وجود من به هیچ وجه حاضر به عقد نشدم و گفتم که حتماً باید پدرش باشد تا اینکه ناچار شد پدرش را معرفی کند و پدر وی به محضر امد و عقد صورت گرفت.
قاضی قربان زاده در ادامه از متهم خواست تا در خصوص جنایت بر اجساد توضیح دهد.
متهم اظهار کرد: هرکدام از آنها ۱۰۰ کیلو بودند و زورم نمیرسید لذا ناچار بودم تا با اره برقی قطعه قطعه کنم. درمورد سر اجساد، چون دلم نیامد که با اره برقی سرها را بشکافم پیش خود گفتم که بنزین میریزم و میسوزانم، اما چون داخل کیسه پلاستیکی گذاشتم وقتی بنزین ریختم کیسه سوخته بود، اما سرها نسوخته بود.
قاضی خطاب به متهم گفت: همان طور که از زبان اولیای دم مقتول شنیده اید آنها خواهان مصالحه هستند و مفاد ماده ۳۶۱ قانون مجازات اسلامی در این خصوص به شما تفهیم میشود آیا حاضر به مصالحه هستید البته در صورت عدم مصالحه حق قصاص اولیای دم محفوظ خواهد بود.
متهم در پاسخ به سوال قاضی اظهار کرد: من از پدر همسر فرزند خوانده ام میخواهم از حق قصاص خود صرف نظر نکند، من چنین مبلغی را ندارم که بخواهم پرداخت کنم و اکنون عذاب میکشم.
در ادامه رئیس شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران از نماینده دادستان خواست تا با توجه به اینکه اولیای دم هر دو مقتول از قصاص عدول کرده اند جنبه عمومی جرم متهم را مطرح کند.
نماینده دادستان در ادامه عنوان کرد: مطابق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی تقاضای اعمال مجازات حبس برای متهم را دارم.
وکیل متهم با حضور در جایگاه اظهار کرد: در خصوص اتهام موکل صرفنظر از قبح عمل وی با درنظر گرفتن اینکه موکل اینجانب دارای کهولت سن است و به صورتی که حدود ۷۸ سال سن دارد و با توجه به اختلاف سنی وی با فرزندخوانده و عدم تحمل رفتارهای مقتول برای موکل و از طرفی سوابق بیماریهای قبلی و نیز اختلال خلقی موکل که البته طبق نظر پزشکی قانونی تایید گردیده هرچند که موکل دارای قوه تمیز اعلام گردید با توجه به اینکه موکل از ابتدای پرونده تاکنون صراحتاً حقایق را اعلام نموده است و از طرفی نیز اولیای دم فرزند خوانده وی و همچنین، ولی دم همسر وی تقاضای مصالحه نموده اند لذا با در نظرگرفتن جمیع شرایط فوق تقاضای تخفیف در مجازات موکل را دارم.
در ادامه قاضی قربان زاده از متهم خواست در جایگاه قرار گیرد و خطاب به وی گفت: با توجه به اینکه فعلاً اولیای دم هر دو مقتول تقاضای مصالحه نموده اند جنبه عمومی قتل عمد موضوعیت مییابد و متهم به اخلال در نظم و امنیت جامعه با بیم تجری در اثر ارتکاب قتل عمد فرزند خوانده و همسر وی هستید، دراین خصوص چه دفاعی دارید؟
متهم در پاسخ گفت: این اتهام را قبول دارم و تقاضای قصاص خود را دارم.
قاضی قربان زاده در ادامه خطاب به متهم گفت: دادگاه با لحاظ منظور ماده ۳۶۱ قانون مجازات اسلامی که در صورت عدم تحقق مصالحه حق قصاص را محفوظ دانسته بنابراین اتهامی که حسب کیفرخواست قرائت گردید و نیز موضوع اتهام اخلال در نظم و امنیت جامعه با بیم تجری در اثر ارتکاب دو قتل عمدرا مجدداً به شما تفهیم میکنم اخرین دفاعیات را اعلام کنید؟
متهم اظهار داشت: مگر کار بد دفاع دارد؟ اگر دفاع دارد من دفاع میکنم، اما دفاعی ندارم.
در پایان قاضی قربان زاده ضمن اعلام ختم رسیدگی از طرفین پرونده خواست تا صورتجلسه را امضاء کنند.