آتشنشانان با «عزمی راسخ» و «شجاعتی مثالزدنی» همیشه گوش به زنگ و آماده جانفشانی هستند، آنها در هر برهه از تاریخ دِین خود را ادا کردهاند، از دوران جانفشانی در هشت سال دفاع مقدس تاکنون که غیرتمندانه برای تداوم زندگیها، همچنان به دل آتش میزنند، میسوزند و «در راه خدا متاع جان را بیچند و چون عرضه میکنند».
بازخوانی خاطراتی از خودگذشتگیها و جانفشانیهای این غیورمردان خاموش خالی از لطف نیست. روایتی از لحظات سخت مأموریت و عملیاتهای نفسگیر را از زبان آتشنشانان میخوانید:
حادثه ذیل از قول آقای اصلانی از آتشنشانان برجسته آتشنشانی تهران روایت شده است:
با به صدا در آمدن زنگ ۱۲۵، خبر حادثه شماره ۶۸ مورخ ۱۲ اردیبهشت ۸۵ در بلوار مرزداران داده شد که نیروی امداد و نجات ایستگاه ۵۵ به محل حادثه اعزام شدند.
در مقابل خود فردی را دیدیم که میلهای آهنی کتف او را به تکیهگاه صندلی متصل کرده بود.
حادثه از این قرار بود که فرد زورگیر در صندلی عقب خودرو به عنوان مسافر نشسته و از راننده خواسته بود خودرو را ترک کند اما حین مواجه شدن با مقاومت راننده، با میله آهنی ضربهای سنگین به تکیهگاه پشت صندلی وارد کرده که منجر به دوخته شدن کتف راننده به صندلی شده بود.
راننده با از دست دادن کنترل خود، کمی جلوتر به تیر چراغ برق برخورد کرده و ضارب متواری شده بود.
نیروهای اعزامی به دستور فرمانده عملیات اقدام به بریدن صندلی کرده و راننده مصدوم را با صندلی خوردو به داخل آمبولانس انتقال دادند.
در اینگونه حوادث نباید میله را از بدن خارج کرد زیرا ممکن است فرد مصدوم آسیب بیشتری ببیند.
در نهایت راننده در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفت و پس از مدتی سلامت خود را کامل به دست آورد.