پدرش میرزا ابوالحسن جوادی از عالمان آمل بود. عبدالله سال۱۳۱۲ در همین شهر به دنیا آمد. فرزندی که سالهای بعد فیلسوف، فقیه، مفسر قرآن، مدرس حوزه علمیه قم و از مراجع تقلید شیعه شد. آیتالله العظمی جوادی آملی از شاگردان امام خمینی و علامه طباطبایی بوده و حدود ٦٠سال در حوزههای علمیه قم و تهران، علومی، چون فلسفه، عرفان، فقه و تفسیر را تدریس کرده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سفرهای تبلیغی برون مرزی متعددی به کشورهای آمریکا، ایتالیا، فرانسه، انگلستان، آلمان، سوییس، اتریش، اتحاد جماهیر شوروی سابق و سوریه و لبنان داشته که مهمترین آنها سفر به مسکو در سال١٣٦٧ شمسی مطابق ١٩٨٨ میلادی برای ارایه و تبیین پیام امام خمینی به میخائیل گورباچف، رهبر اتحاد شوروی سوسیالیستی سابق و همچنین سفر او به نیویورک در سال ١٣٧٩ شمسی مطابق ٢٠٠٠ میلادی برای ارایه پیام رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیتالله خامنهای به نشست هزاره ادیان بود.
اکنون آیتالله جوادی آملی ضمن ادامه تدریس تفسیر قرآن کریم و خارج فقه بهعنوان یک مرجع دینی و علمی در تولید اندیشههای متعالی در عرصههای مختلف دینی نقشآفرین هستند. در ادامه به بخش کوتاهی از بیانات این روحانی بزرگوار با موضوع ماهرمضان پرداخته است.
انسان گناهکار بدهکار است
انسان گناهکار بدهکار است و بدهکار باید گرو بسپرد. اینجا خانه و زمین را بهعنوان گرو قبول نمیکنند، بلکه جان را به گرو میگیرند. آن که میگوید من هر چه بخواهم میکنم، هر جا بخواهم میروم و هر چه بخواهم میگویم، او اسیر است؛ آزاد نیست. گرفتار هوس و آز، برده است، نه آزاد.
آزاد یا اسیر
راه تشخیص بنده مومن یا آزاد بودن این است که اگر به دلخواه خود عمل میکنیم، معلوم میشود در قفس آز و طمع زندانی هستیم و اگر به خواسته خدای سبحان عمل کنیم، آزاد هستیم. انسان آزاد به غیر خدا نمیاندیشد. از برجستهترین وظایف در ماه مبارک رمضان آزاد شدن و رهیدن است.
انسان باید این قفسها و میلههای پولادین را که با دست خود ساخته، بشکند. رسول خدا (ص) در آخرین جمعه ماه شعبان خطبهای ایراد فرمودند که «یا ایها الناس إن انفسکم مرهونة بأعمالکم فقکوها باستغفارکم» مردم! شما آزاد نیستید؛ در قفس هستید و نمیدانید که در قفس هستید. گناهانتان شما را در قفس زندانی کرده است. در ماه مبارک رمضان، با استغفار، خود را آزاد کنید.
ماه خدا
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «قد أقبل إلیکم شهر الله» ماه مبارک رمضان دارد میآید او به شما رو کرده است این برای شما اقبالی است. این ماه، ماه خداست. درست است که همه ماهها ماه خداست؛ همه زمینها زمین خداست، اما میگویند سرزمین مکه سرزمین وحی است و حاجیان و معتمران وقتی وارد میشوند میهمانان الهیاند اینها جزء ضیوفالرحماناند این مربوط به زمینِ میهمانی است و ماه مبارک رمضان همزمان میهمانی است و شما نیز میهمان خدای سبحان هستید «دُعیتم فیه إلی ضیافة الله».
سحرها را دریابیم
شما شنیدهاید که گاهی نسیم میوزد و همان طوری که شب و روز یکسان نیست، سحر نسیم خاصی دارد، روزگار هم اینچنین است. اگر انشاءالله توفیقی داده شد به استقبال این ماه مبارک رمضان برویم، سحرهای آن را دریابیم، روزههای روزهای آن را دریابیم. حالا آن بحثهای کمک به نیازمندان، از لغزشهای دیگران گذشتن، صِله رَحِم داشتن، فضیلت افطار دادن، گرسنهها را سیر کردن یا حقوق دیگران را به آنها تأدیه کردن، مطلبی دیگر است؛ لذا فرمود خدای سبحان اسمای حُسنای خود را روزی میکند، چیزی را که خدا عطا میکند، چیزی است که ماندنی باشد.
فضیلت ماه رمضان
در فضیلت روزه همین بس که انسان شبیه فرشته میشود و فرشته کارش خوردن و نوشیدن و پاسخ به غرایز و امثال اینها نیست؛ لذا انسان در ماه مبارک رمضان دعوت شد که فرشته بشود و فرشتهشدن ممکن است یعنی خوردن و خوابیدن، مزاحم نیست که انسان فرشته بشود، خب ما چرا فرشته نشویم؟! نوجوانهای ما و جوانهای ما از ماه رمضان بیشترین بهره را ببرند.
نیایش وداع با ماه رمضان
اینکه در آخر ماه مبارک رمضان عید فطر میگیرند، چون جایزههای یک ماه را به ما میدهند که در حقیقت محصول ماه مبارک رمضان است. ضیافه الله، لقاءالله را به دنبال دارد. پس عظمت از آنِ ماه شوال نیست، بلکه عظمت از آنِ ماه مبارک رمضان است که نتیجه یک ماهه را در روز عید میدهند.
روز عید است و من مانده در این تدبیرم که دهم حاصل سی روزه و ساغر گیرم
وداع برای کسی است که با ماه مبارک رمضان مأنوس بوده و این ماه دوست او باشد وگرنه آن کس که با این ماه نبوده، وداعی ندارد. انسان از دوستش یا کسی که مدتی با او مأنوس بوده، خداحافظی میکند. کسی که اصلا نمیداند چه وقت ماه مبارک رمضان آمد و چه وقت سپری شد، چرا آمد و چرا سپری شد، وداعی ندارد.