اغلب این افراد و خانوادههایشان تحت پوشش نهادهای حمایتی از جمله سازمان بهزیستی کشور و کمیته امداد امام خمینی (ره) هستند و این سازمانها سعی میکنند با توانمندسازی این قشر از جامعه نیازهای مختلف آنها را مرتفع کنند.
با توجه به آمار سال ۱۳۹۵، زنان سرپرست خانوار ۱۲.۷ درصد کشور را تشکیل داده است. این جمعیت کثیر از جامعه برای بهتر زندگی کردن نیاز به حمایتهای بیشتری دارند تا بتوانند با راهاندازی کار و اشتغالی مستقل خرج زندگی خود و خانواده شان را تأمین کنند، لذا راهاندازی کارخانههای تولیدی و مشاغل خانگی بهترین گزینه برای جان دادن به اقتصاد این قبیل خانوادههاست.
بسیاری از افرادی که متولی این امر هستند معتقدند باید برای مبارزه با فقر زنان و به ویژه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار برنامهریزی شود.
تاکنون طرحهای زیادی از سوی نهادهای حمایتی برای بیمه، مستمری و حل مشکلات اقتصادی زنان سرپرست خانوار در دستور کار قرار گرفته است، اما هنوز هم مشکلات عدیدهای برای این افراد وجود دارد.
چندی پیش مهشید موقر معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران اعلام کرد: از ابتدای سال۹۷، ۲۳۰ زن سرپرست خانوار از چرخه حمایتی سازمان بهزیستی خارج شدند.
وی توضیح داد: آموزش مهارتهای زندگی، فنی و حرفهای و کسب و کار باعث افزایش توانمندی این افراد شده است.
موقر گفت: زنان سرپرست خانوار پس از دریافت آموزشهای مختلف از طریق سازمان، حمایتهای مالی به صورت وام، سرمایه کار و گروه همیار را دریافت میکنند.
بیشتر بخوانید: خروج ۲۳۰ زن سرپرست خانوار از چرخه حمایتی سازمان بهزیستی
اما آمارها نشان میدهد که علاوه بر خانوادههای زنان سرپرست خانوار، جامعه شاهد خانوادههای تک نفره با سرپرستی زنان نیز هست.
در سال ۱۳۹۵، ۶۶.۵ درصد از خانوارهای تک نفره را زنان سرپرست خانوار تشکیل میداد که از سال ۸۵ تا سال ۹۵ تعداد ۷۶۸ هزار و ۲۷۵ نفر به شمار زنانی که به تنهایی زندگی میکنند، اضافه شده است.
مطابق آمار سال ۹۵ تعداد این خانوارها نیز هر ساله رو به افزایش است، به طوری که ۴۴.۷ درصد زنان سرپرست خانوار تنها زندگی میکنند که ۳۱.۷ درصد آنها شاغل و دارای درآمد، ۵۸ درصد آنان خانه دار و ۱.۲ درصد آنها بیکار هستند.
بسیاری از افرادی که خود به تنهایی زندگی میکنند برای ادامه مسیر زندگی به درس خواندن و ادامه تحصیل پناه میبرند، به طوری که حدود ۲ درصد زنان در حال تحصیل به تنهایی زندگی میکنند.
اغلب زنانی که به تنهایی زندگی میکنند علاوه بر مشکلات اقتصادی با مشکلات روانی و کمبودهای عاطفی بسیاری نیز روبهرو هستند. سازمانهای حمایتی علاوه بر حل مشکلات اقتصادی و برنامهریزی در جهت افزایش توانمندسازی و اشتغال این افراد باید برای بهبود شرایط روحی و روانی آنها و خانوادههایشان نیز برنامههایی را طراحی و اجرایی کنند.