این خبر به بهانه منتفی شدن حضور وی در تراکتورسازی تبریز منتشر شد. البته مدیران تراکتور و شخص علی دایی هرگز انجام مذاکرات جدی برای همکاری را تایید نکردهاند. گفتوگو با علی دایی را در ادامه میخوانید.
برای فصل بعد با تیم خاصی در حال مذاکره نیستید؟ شنیده میشود با تراکتورسازی مذاکره کردهاید؟
خیر، دنبال کارهای شخصی خودم هستم. تا الان هم هیچ مذاکرهای از سوی تیمهای لیگ برتری با من صورت نگرفته که بخواهم دربارهاش حرفی بزنم.
البته شایعهای مطرح شده که دستوری از بالا آمده که برای فصل بعدی لیگ برتر تیمها با علی دایی قراردادی نبندند.
خدا را شکر. چنین مسائلی بعید نیست و شاید هم این مسائل خیلی محتمل باشد، اما من مگر وابسته به فوتبال هستم که بخواهم ناراحت شوم؟ من همیشه حرف حق را میزنم و تا آخرش هم پای حرفم هستم.
ولی فوتبالیها نمیخواهند از حضور علی دایی محروم شوند.
به هر حال این خبر که عنوان شده شایعهای است که شاید حقیقت داشته باشد. پیشبینی میکردم که این اتفاق رخ بدهد.
یعنی به خاطر یک مصاحبه؟
بحث مصاحبه نیست. خیلی وقت است که تمام هموغم خود را گذاشتهاند امثال من را بین مردم بد و خراب کنند که البته خدا را شکر عزت و ذلت را خدا میدهد و به هدفشان نمیرسند.
منظورتان چه کسانی است؟
من اسمی نمیبرم و کاری به کسی ندارم. همیشه کار خودم را کردهام و همیشه حرف خودم را زدهام؛ حرفی که در آینده همه به آن پی میبرند و میفهمند چه گفتهام.
البته بعید است این خبر صحت داشته باشد چون اگر واقعیت داشت قطعا اولین نفر خودتان متوجه میشدید.
چرا باید چنین خبری را به ما بگویند؟ اصلا کاری به این مسائل ندارم و در حال حاضر کارهای شخصیام را انجام میدهم. خیلی هم خوشحال و راضی هستم.
در هر صورت مردم و اهالی فوتبال دلشان برای شما تنگ میشود.
مردم علی دایی را به خاطر فوتبال دوست ندارند، به خاطر شخصیتش دوستش دارند. خودتان این مسائل را بهتر میدانید. مطمئنا مردم به من لطف دارند.
البته بخشی هم فوتبالی بوده و خاطرات خوب فوتبالی با شما زنده میشود. با سایپا هم نتایج بدی نگرفته بودید.
نتایج بعد از ما را هم دیدید. البته کاری به این چیزها ندارم و روی صحبتم این مسائل نیست. الان خدا را شکر میکنم که در زندگی به غیر از علاقه و عشقی که به فوتبال داشتم، فوتبال نه منبع درآمدم بوده و نه از آن تامین شده و نه چیز دیگری. حضورم در فوتبال به خاطر عشقم بوده حالا هم شاید فاصلهای بین من و فوتبال بیفتد.
شنیدهاید که شورای نظارت بر صداوسیما به خاطر برنامهای که درباره شما پخش شد به۲۰:۳۰ تذکر داد؟
بله، اما چه چیزی درست شد؟
شاید دیگر قبح یک قهرمان اینگونه نریزد.
مگر این اتفاق افتاد؟
به هر حال اینگونه عنوان شد.
هدفشان از خیلی وقت پیش همین بود. ۲۰:۳۰ هم بار اولش نبود که این کار را میکرد. برنامه چندمش بود که متاسفانه این مسائل و چنین برنامههایی را تکرار میکرد.
اما برای اولین بار چند آیتم درباره سوژههای مختلف به یک آیتم کوبنده علیه شما خلاصه شد.
خدا را شکر! اینکه بهتر بود. مگر من با این برنامهای که پخش کردند خراب شدم؟ این مسائل در زندگی من خندهدار است و به آن فکر نمیکنم.
صحبت پایانی شما؟
خودم را دست بالایی سپردهام و خودش هرچیزی که صلاح بداند و بخواهد آن اتفاق میافتد.