فیلم سینمایی "سامورایی در برلین" به کارگردانی مهدی نادری شاید تنها اثر موفق گیشه ماه مبارک رمضان است. فیلمی که به واسطه مضمون کمدی فروشش در گیشه به نوعی تضمین شده بود.
این فیلم توانسته در مدت کمتر از ده روز با فروشی معادل ۱,۲۳۶,۵۹۴,۰۰۰ تومان رتبه اول آثار سینما در ماه رمضان را از آن خود نماید. اثری که خارج از کشور ساخته شده و ترکیب تکراری بازیگرانی همچون حمید فرخ نژاد را در خود می بیند.
حمید فرخنژاد در نقش جمشید سامورایی، میرطاهر مظلومی، هومن حاجی عبداللهی، سامان صفاری، نادر مشایخی، گوهر خیراندیش و میترا حجار از جمله بازیگرانی هستند که در سامورایی در برلین به ایفای نقش پرداخته اند.
این فیلم با همان الگوی آثار کمدی گیشه ساخته شده و با پیش تولید و تولیدی کوتاه مدت اثری بی کیفیت از لحاظ داستان، فیلمنامه، کارگردانی، بازیگری و اکثریت بخشهای تخصصی یک اثر سینمایی را مقابل چشمان تماشاگر قرار می دهد.
فیلمنامه ای که پشت فرمان نوشته شده است
مشخص نیست فیلمنامه سامورایی در برلین چگونه تا این حد خارج از اصول سینمایی نوشته شده است، این فیلمنامه در گامهای ابتدایی تخصصی فیلمنامه نویسی هم ابتر مانده و به هیچ وجه اجازه نقدی فراتر را نمی دهد.
داستان به شدت دم دستی و بیشتر براساس بداهه بازیگران پیش میرود. معرفی شخصیتها کاملاً گیج و گنگ بوده و هیچگونه پیش زمینه درستی از پیشینه کاراکترها ایجاد نمی شود. همه بازیگران سامورایی در برلین تیپ بوده و اندکی به شخصیت پردازی نزدیک نمی شوند.
چالش اصلی داستان مشخص نیست و گره ای که در میانه های راه به مخاطب عرضه می شود گره ای شل، وارفته و به شدت سطحی است که هیچ چالشی را برای مخاطب، حتی با وجود اینکه اثر کمدی است ایجاد نمی کند.
فیلمنامه سامورایی در برلین انگار در کمترین زمان ممکن و حتی پشت فرمان نوشته شده است. تمامی اتفاقاتی که نویسنده سعی در چالش برانگیز شدن آنها داشته به طور کامل اولین فکری است که به ذهن یک نویسنده می رسد و انگار نگارنده فیلمنامه اندکی به خود فرصت فکر کردن نداده و همه چیز را سریعاً روی کاغذ آورده است.
اضمحلال کارگردان بدرود بغداد تحت تاثیر گیشه
سینمای امروز سینمایی است که از کارگردان فیلم بدرود بغداد که به نوع خود اثری تحسین برانگیز بود را به ساخت اثری سخیف و سطحی وادار می کند. مشخصاً مهدی نادری با این نوع فیلمسازی بساز و بفروش آشنا نیست و همین مسئله به خوبی در سامورایی در برلین نمود پیدا می کند.
کارگردان خودش را در این فیلم کاملاً اسیر شوخی و خنده کرده و انگار هیچ تاثیری بر سکانس ها نداشته است. همه چیز در این فیلم خلق الساعه بوده و هیچ تلاشی برای ایجاد سکانسی تاثیرگذار نکرده است.
بازیگرانی که هزار بار تکرار میشوند
مخاطب سینما بعد از دیدن سامورایی در برلین شاید از خودش می پرسد که اگر بازیگری تکراری نقش است پس چرا آن را یکی از سخت ترین مشاغل جهان مینامند. سامورایی در برلین تکرار کلیشه واضح و آزاردهنده بازیگران است.
بازیگرانی که هیچ تلاشی برای نقش آفرینی نکرده و همچون تمام آثار کمدی پیشتر خود ظاهر شده اند. حمید فرخ نژاد و امیرمهدی ژوله در صدر این اتفاق هستند. دو بازیگری که در کل فیلم مشغول شوخی های سطحی و مبتذل بوده و نوع بازیشان هیچ تفاوتی با آثار قبلی ندارد.
کارگردان و به تبع نویسنده که در سامورایی در برلین هستند هم هیچ کاری برای بدعت در نقش نکرده و بازیگران را به حال خود رها کرده اند تا با شیرین کاری و مزه پراکنیهای سخیف مخاطب بخندانند. اتفاقی که سالهاست بدنه سینمای ایران را ضعیف ساخته و آن را رو به نابودی کشانده است.
سامورایی در برلین تنها نمونه کمدی گیشه و کلیشه سالهای گذشته نیست. این فیلم نماد واضح ترویج ساخت آثار کمدی سخیف در سینمای دهه نود است.
آثاری که تنها به طمع گیشه ساخته شده و هیچ ارزشی برای خود و مخاطب قائل نیستند. آثاری که با توجه به فاکتور فروش سریعاً تهیه کننده پیدا کرده و راحت به چرخه اکران وارد می شوند. جای تعجب ندارد که کارگردانان به جای ساختن فیلمهای با کیفیت و صبوری پشت چرخه اکران به ساخت آثار سخیف روی آورند. حال باید دید کدام نهاد سینمایی بالاخره زنجیره ساخت آثار کمدی مبتذل را می شکند.