رژیم آمریکا در ادامه تروریسم اقتصادی خود علیه ملت ایران، از روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت خرید نفت از ایران را برای همه کشورها و شرکتهای جهانی ممنوع کرد.
آمریکاییها از همان ۱۸ اردیبهشت سال گذشته که از برجام خارج شدند، اعلام کردند هدفشان به صفر رساندن صادرات نفت ایران است. اما آیا آمریکا قادر به این کار است؟ آیا دست ایران برای فروش نفت خود بسته است؟ آیا تنگه هرمز به عنوان یک شاهراه ترانزیتی انرژی که متعلق به ایران است، در صورت قطع صادرات نفت ما، برای عبور نفتکشهای سایر کشورها باز خواهد ماند؟ آیا اساساً بازار جهانی نفت کشش خلاء نفت ایران را دارد؟ آیا رژیمهای مرتجعِ مطیعِ آمریکا توانایی پر کردن جای ایران در بازار را دارند؟ آیا کشورها و پالایشگاههای دریافتکننده نفت ایران قادر به جایگزینی آن در کوتاه مدت هستند؟
اینها مجموع سوالاتی است که پیرامون تهدید نفتی آمریکا علیه ایران، در اذهان و افکار عمومی مطرح است.
تنگه هرمز، اهرم قدرت ایران در برابر تروریسم اقتصادی آمریکا
در باب این سوال که آیا در صورت قطع صادرات نفت ایران، تنگه هرمز برای عبور نفتکشهای سایر کشورها باز خواهد ماند؟ مقامات و مسئولان ارشد سیاسی و نظامی کشورمان به کرات اعلام موضع کردهاند و تصریح داشتهاند که هر گونه تلاش برای قطع صادرات نفت ایران به معنای مختل شدن شبکه توزیع انرژی در جهان در پاسخ به تروریسم اقتصادی علیه مردم ایران خواهد بود.
امکان حذف ایران از بازار نفت غیرممکن است
در باب این سوال که آیا اساساً بازار جهانی نفت کشش خلاء نفت ایران را دارد؟ پاسخ مناسب را «محمد بارکیندو»دبیرکل اوپک میدهد؛ وی که اخیرا برای شرکت در بیستوچهارمین نمایشگاه بینالمللی نفت، در تهران حضور داشت، در جمع خبرنگاران تاکید کرد: امکان حذف ایران از بازار نفت غیرممکن است.
اما آیا رژیمهای مرتجعِ مطیعِ آمریکا توانایی پر کردن جای ایران در بازار نفت را دارند؟ برای پاسخ به این سوال به اظهارات روز شنبه ۱۴ اردیبهشت علی لاریجانی رئیس مجلس در چهاردهمین کنگره انجمن جغرافیایی اشاره میکنیم؛ جایی که لاریجانی گفت: اطلاع داریم عربستان و امارات ظرفیت فروش نفت بیشتر را ندارند، اگر این ظرفیت را داشتند فروش خود را افزایش میدادند، آمریکاییها در این عملیات روانی نیز موفق نمیشوند و کمبود نفت رخ میدهد.
اشاره لاریجانی به عملیات روانی آمریکا، سخنان مایک پمپئو وزیر خارجه رژیم آمریکاست که مدعی شده، عربستان سعودی و امارات با افزایش تولید نفت، خلاء بازار را بواسطه قطع صادرات ایران جبران میکنند.
پالایشگاههای برخی کشورها فعلا جایگزینی برای نفت ایران ندارند
اما سوال بعدی آن است که آیا کشورها و پالایشگاههای دریافتکننده نفت ایران قادر به جایگزینی آن در کوتاه مدت هستند؟ مولود چاوشاوغلو، وزیر خارجه ترکیه روز پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت اعلام کرد برخی واحدهای پالایشگاهی ترکیه با قطع خرید نفت از ایران دچار مشکل میشوند، چرا که جایگزینی برای برخی از انواع نفت ایران وجود ندارد و بایستی طراحی این واحدهای پالایشگاهی کشور تغییر کند تا قادر به پالایش نفت دیگری باشد؛ بنابراین در کوتاهمدت نمیتوانیم جایگزینی برای نفت ایران پیدا کنیم.
۶ راه برای فروش نفت ایران که آمریکا از آنها خبر ندارد
اما سوال مهم دیگر آن است که آیا دست ایران برای فروش نفت خود بسته است؟ حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان روز سهشنبه ۱۰ اردیبهشت در سیامین جشنواره ملی قدردانی از کارگران نمونه کشور گفت: ما نخواهیم گذاشت تصمیم آمریکا در به صفر رساندن صادرات نفت ایران عملی و اجرایی شود. آمریکاییها در ماههای آینده خودشان خواهند دید که صادرات نفت ایران ادامه مییابد، ممکن است آمریکا یک راه را بر ما ببندد، اما این کار یک در و یک راه ندارد بلکه هنوز راههای دیگری وجود دارد که آمریکا خبر ندارد و ایران از ۶ راه نفت خود را صادر میکند.
تجربه فروش نفت در اوج تحریمهای ظالمانه
از اوایل سال ۱۳۹۱ شورای امنیت سازمان ملل در نتیجه فضاسازیهای سوء دشمنان ملت ایران و با استناد به ادعاهای کذب در باب فعالیتهای هستهای صلح آمیز کشورمان، ایران را در ذیل قطعنامه تحریمی خود قرار داد و در نتیجه، تمام خریداران نفت ایران، از معامله با ما منع شدند.
قبل از آغاز تحریمها در اوایل سال ۹۱، طبق اعداد اعلام شده، ایران روزانه در حدود ۲.۵ میلیون بشکه نفت خام میفروخت، اما پس از مدتی از آغاز تحریمها، میزان فروش نفت کاهش یافت. اما این سیر نزولی فروش نفت در سال ۹۱ ادامه نیافت؛ بانک مرکزی دی ماه ۹۳ طی گزارشی اعلام کرد: در سال ۱۳۹۱ میزان صادرات نفت ایران از روزانه دو میلیون و ۱۰۷ هزار بشکه در سال ۱۳۹۰، با حدود ده درصد کاهش، به روزانه یک میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه رسید.
کاهش تنها ۱۰ درصدی فروش نفت با وجود تحریمهای ظالمانه همهجانبه
آمار بانک مرکزی بیانگر آن است که در سال ۱۳۹۱ به رغم تحریمهای همهجانبه و ظالمانه جهانی علیه ایران، فروش نفت ما نه تنها به صفر نرسید بلکه تنها ۱۰ درصد کاهش یافت؛ این امر نشان میدهد این سخن مبنی بر اینکه ایران با وجود مانع تراشیهای آمریکا راههای مختلفی برای فروش نفت خود دارد، یک ادعا نیست بلکه یک واقعیت است؛ بنابراین تجربه سال ۱۳۹۱ و تاکید رئیسجمهور بر وجود ۶ راه مختلف برای فروش نفت ایران، ثابت میکند که تلاش آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ما، عبث و بیهوده و در راستای همان جنگ روانی ذیل تروریسم اقتصادی سردمداران کاخ سفید است.
از این رو چنانچه در مجموعه دستاندرکاران اجرایی و مسئولان فروش نفت کشور، مدیریت صحیحی حاکم باشد، صادرات نفت ایران در نتیجه تهدیدات و تحریمهای فعلی آمریکا کاهش چشمگیری پیدا نمیکند.