پس از چند روز از شروع سال جدید، زمزمههایی از سوی بدنه دولت مبنی بر افزایش قیمت حاملهای انرژی به گوش میرسد. در نگاه کلی در دید عامه جامعه افزایش نرخ سوخت، میتواند مورد انتقاد قرار گرفته وبه طبع خواستار ثبات قیمت فعلی در این بخش مهم باشند. در این یادداشت سعی شده است تبعات افزایش نرخ سوخت مورد کنکاش قرار گیرد.
*قاچاق سوخت
سالها است که در ایران با قاچاق سوخت از کشور مواجه هستیم، متأسفانه آمار دقیق و یکسانی در مورد میزان این امر وجود ندارد اما بر طبق آمار دولت بصورت میانگین روزانه حدود ١٥ الی ٢٠ ملیون لیتر بنزین از کشور قاچاق میشود. مسأله این است که تفاوت قیمت یک لیتر بنزین در ایران با مثلا ترکیه (١.٢٩ دلار) حداقل ١٣ هزار تومان است. یعنى روزانه حداقل ١٩٠ میلیارد و در سال ٦٥ هزار میلیارد تومان از کشور خارج میشود! این در حالی است که قیمت بیشتر کالاها بعد از جهش ارزی افزایش یافته و قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بدون تغییر باقی مانده است.
به زبان ساده با نرخ فعلی سوخت، با توجه به یارانه ایی که به سوخت اختصاص یافته است، سوداگران قاچاق سوخت بیشترین منفعت را از قیمت های فعلی خواهند برد.
*یارانه انرژی
سالهای زیادی است که پرداخت یارانه برای سوخت به امری عادی در کشور ما تبدیل شده و این امر به طرق مختلف آثاری زیان بار را به اقتصاد و البته فرهنگ مصرف در کشورمان وارد کرده است. کشور ما در وضعیت مطلوبی به لحاظ مصرف انرژی نیست، با ۸۰ میلیون نفر جمعیت ۴۵ میلیارد دلار یارانه انرژی میدهیم و این در حالی است که چین با ۱٫۵ میلیارد نفر که ۳۸ میلیارد دلار یارانه انرژی میدهد را ، پشت سرگذاشتهایم، این امر لزوم عزم جدی برای مصرف بهینه را میطلبد. بهینهسازی مصرف سوخت یک بازی برد-برد برای همه است، این حجم عظیم یارانه انرژی در ایران ۱۵ درصد یارانه دنیا است و کشش اعتباری بودجه هم جوابگوی این میزان یارانه نخواهد بود.
با این تفاسیر در حال حاضر ما حدود 10 درصد از تولید ناخالص داخلی را یارانه پرداخت میکنیم و با این حجم عظیم از یارانه نمیتوانیم انتظار توسعه و تولید در کشور را داشته باشیم، ضمن اینکه علیرضا صادق آبادی، مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی نیز در گفتگو با مهر، درباره اینکه با وجود افزایش نرخ تسعیر ارز در بودجه سال ۹۸، آیا با افزایش هزینه پالایشگاهها و در مقابل ثابت ماندن نرخ بنزین، پالایشگاهها زیانده نمیشوند گفته بود: «نرخ دلار مورد استفاده برای برخی از هزینههای پالایشگاهی، همان نرخ نیمایی است، این در حالی است که ما بنزین پالایشگاه ها را، مطابق فوب خلیج فارس خریداری میکنیم».
*واردات بنزین
همان طور که در بند قبل به آن اشاره شد میزان مصرف بنزین در کشور بسیار بالا است. طبق آمار رسمی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران میانگین مصرف روزانه بنزین در خردادماه 97 بیش از 83 میلیون لیتر بود که این رقم در مدت مشابه سال گذشته 75 میلیون لیتر اعلام شد.
بدیهی است با توجه به میزان مصرف بنزین در کشور ناگزیر هستیم حتی در زمان تنگنای اقتصادی هم جهت رفع کمبود نیاز داخل به ادامه واردات سوخت از خارج ادامه دهیم و این بدان معناست که جهت تامین سوخت حتی در زمان جنگ اقتصادی باید ارز از کشور خارج و بنزین خریداری شود. این در حالی است که همان بنزین وارداتی با یارانه اهدایی دولت به مراتب ارزانتر در اختیار مصرف کننده قرار میگیرد و دولت لاجرم مجبور است این مابه التفاوت را به طرق دیگر جبران کند در غیر این صورت با کسری بودجه مواجه خواهد شد .
*عدم همسویی نرخ سوخت با نرخ تورم
با توجه به جهش نرخ ارز و اضافه شدن قیمت کالا و خدمات لاجرم نرخ تورم مثبت شده و به رشد خود ادامه داد
در بند های قبل به چند موضوع اساسی اشاره شد: میزان قاچاق سوخت در کشور، پرداخت یارانه سنگین توسط دولت برای حاملهای انرژی، آمار مصرف بیرویه سوخت در کشور و خروج ارز از کشور جهت تامین کمبود بنزین.
حال سوال اصلی این است که دولت ضرر خود از بابت فروش ارزان حاملهای انرژی را که در نهایت به کسری بودجه منجر میشود، چگونه جبران خواهد کرد؟
دولت دو گزینه پیش رو خواهد داشت:
• با نرخ فعلی عرضه سوخت در کشور را ادامه دهد و جهت جبران کسری بودجه ناشی از آن اقداماتی همچون افزایش مالیات با شیب ملایم و تامین کسری از محل اختلاف تسعیر نرخ ارز در بازار آزاد به دست آورد.
• افزایش نرخ سوخت، این روش میتواند در کوتاه مدت تورم خفیف کوتاه مدت در بهای کالا و خدمات ایجاد کند ، اما از طرف دیگر با این کار محاسن ذیل حاصل میشود:
-عدم مصرف منابع انرژی ارزان در کشور که عملا با یارانه بسیار سنگین موجب خواهد شد، نوع مصرف در کشور به شکل صحیح تا اندازهای مدیریت شود.