تغییر آرایش نیروهای بازار و شکلگیری جبهه قوی فروشندگان برای عرضه سهمهای خود سبب شد تا شاخص کل در پایان معاملات دیروز پس از ورود ناکام به محدوده بیسابقه ۲۰۲ هزار واحدی، در نهایت به رشد اندک ۸۵ واحدی بسنده کند و در ارتفاع ۲۰۱ هزار و ۸۹۱ واحدی جا خوش کند. پیوستن تدریجی سهامداران به جبهه فروشندگان طی دادوستدهای دیروز و تحمیل فشار عمومی فروش، متوسط قیمت در ۲۸ صنعت از صنایع ۳۹گانه بورسی را تنزل داد و شاخص هموزن را وادار به حرکت در مسیر اصلاح کرد. پس از ثبت بازدهی اخیر، این انتظار وجود داشت که بسیاری از معاملهگران برای حفظ سود کسب شده در پی فروش سهم برآیند. با وجود این، ارزش بالای معاملات و حضور پررنگ سهامداران خرد در سمت خرید را میتوان تبلوری از پایداری تقاضای قوی در بازار دانست. افزون بر ضرورت اصلاح قیمت در برخی از سهمها، توقف روند صعودی فرصتی برای بازبینی معادلات حاکم بر بازار و تغییر چیدمان سبد از سوی سهامداران بهشمار میرود.
تغییر آرایش نیروها
رفت و برگشت ۹۰۰ واحدی شاخص کل در جریان معاملات دیروز و واگرایی دو نماگر اصلی حکایت از آرایش جدید نیروها در بورس تهران داشت. در ابتدای معاملات دیروز، شاخص کل با صعود قیمت طیفی از سهمهای بزرگ توانست بهطور مقطعی به کانال بیسابقه ۲۰۲ هزار واحدی راه یابد. اما افزایش تدریجی سفارشهای فروش در ادامه معاملات سبب شد تا قیمتها تحتفشار عرضه در مسیر اصلاح بیفتند و در نتیجه از ارتفاع رشد شاخص کل بکاهند. این اتفاق بهطور خاص، در نیم ساعت پایانی شدت بیشتری به خود گرفت و در بسیاری از سهمهای بزرگ شاهد افت قابلملاحظه قیمت بودیم. با وجود این، حامیان بزرگ معدنی توانستند این نماگر را در پایان معاملات در محدوده مثبت نگه دارند. اما از طرف دیگر، شاخص هموزن که طی ۲۱ روز کاری اخیر پیوسته در مسیر صعودی میتاخت، در معاملات دیروز از قله تاریخی خود حدود ۶/ ۰ درصد عقب نشست. واگرایی شاخص کل از شاخص هموزن و در عین حال، حرکت اصلاحی نماگر هموزن (با اثر یکسان نمادها) حاکی از تقاضای نسبتا قویتر در گروههای بزرگ و فشار عمومی فروش در سهمها و صنایع کوچکتر بازار است. افت متوسط قیمت در ۲۸ صنعت بورسی که غالبا هم جزو صنایع کوچک و تکسهمی بودند، شاهد دیگری برای تغییر آرایش بازار به انگیزه شناسایی سود است.
ضرورت اصلاح و مقابله با هراس
واقعیت این است که قیمت اغلب سهمها طی موج صعودی اخیر رشد قابلتوجهی را به ثبت رساندهاند. مطابق آمار، نرخ بازدهی در بسیاری از نمادها از نیمه اسفند بین ۵۰ تا ۸۰ درصد بوده و متوسط قیمت در گروههای پربازدهی نظیر سیمان، قندیها، غذاییها، داروییها، کاشی و سرامیک و گروه زراعت بین ۳۰ تا ۵۰ درصد رشد کرده است. رالی صعودی قیمت در این دسته از سهمها غالبا در افق اصلاح سیاستهای ارزی و تجاری و به انگیزه افزایش نرخ فروش آغاز شد. همین تصور، موج سنگینی از پولهای تازه را وارد بورس تهران کرد و تقریبا تمام سهمها فارغ از میزان ارزندگی با رشد دستهجمعی قیمت همراه شدند. علاوه بر انگیزههای رشد، قدرت مهارنشدنی نقدینگی هم نقش مهمی در تداوم این روند دستهجمعی داشت. عیب حرکتهای تودهوار در تزریق هیجان به زیر پوست بازار و بروز رفتار غیرمنطقی در بین معاملهگران است. درست به دلیل همین رشد یکپارچه، پرشتاب و گاه هیجانی در این طیف سهمهاست که ضرورت اصلاح قیمت بیش از پیش جلوهگر میشود.
چنانکه میدانیم، در تمام بازارهای مالی جریان اطلاعات نقش حیاتی در نوسان قیمت دارد. در واقع در بازاری که کنشگران تشنه اخبار هستند، اطلاعات به محض انتشار و قبل از وقوع واقعه بر رفتار ذینفعان، از جمله سهامداران و تحلیلگران تاثیر میگذارد. از اینرو، رفتار فعالان بازار تا انعکاس حدسیات و فرضیات در صورتهای مالی دچار یک وقفه زمانی میشود. از طرف دیگر، دست به دست شدن سهمها و ورود پولهای تازه است که منجر به شکلگیری رالی و تداوم روند صعودی قیمتها میشود. در این فرآیند، دو اتفاق میافتد: از یک طرف، خیل خریدارانی که در ابتدای رالی در سهم حضور داشتهاند با عبور قیمت از سطوح مورد انتظار خود در جمع فروشندگان وارد میشوند و از سوی دیگر، گروههای جدید به جریان معاملات میپیوندند. این مسیر تا زمانی که جایی برای رشد در ذهن معاملهگران وجود داشته باشد ادامه دارد. از اینجا به بعد که تقاضای موثر برای ادامه رشد قیمتها کمرنگ میشود، گروهی از معاملهگران برای حفظ سود کسب شده و گروهی دیگر نگران از تحمیل زیان به جبهه فروشندگان میپیوندند. در این شرایط، برخلاف روند صعودی، اخبار و اطلاعات منفی ذهن بازار را به خود معطوف میسازد و در نتیجه این امکان وجود دارد که حرکتهای دستهجمعی در جهت مخالف، یعنی در سمت فروش، قیمتها را تحت فشار بگذارد. البته چنان که اشاره شد، اصلاح قیمت در ذات بازارهای مالی است اما آنچه در این روند اهمیت دارد، برخورداری از استراتژی مناسب و پایبندی به روش و غلبه بر ترسهای کاذب و عدم پیروی کورکورانه از موجهای دستهجمعی است.
پایان روند یا نوبت بازبینی؟
یکی از روشهای مرسوم برای بررسی روند آینده قیمتها، اتکا به نمودارهای گذشتهنگر و تحلیلهای خطی است. کسانی که طی این مدت بر اساس این الگو در بازار فعالیت کردهاند، با سادهسازی شرایط، احتمالا دچار این قیاس نادرست شدهاند که شاخص کل همانند اوجگیری قیمتها در پاییز سال گذشته با شتاب تندی در مسیر اصلاح میافتد. این در حالی است که رشد اخیر قیمت در طیف گستردهای از سهمها ریشههای بنیادی داشته و مطابق با ظرفیتهای بازار، احتمال اصلاح شدید یا سقوط چندان محتمل به نظر نمیرسد. البته این بدان معنا نیست که قیمتها نیاز به اصلاح ندارند، بلکه برعکس، حرکت اصلاحی در برخی از سهمها که طی این مدت فراتر از ظرفیتهای بنیادی خود رشد کردهاند، ضروری است. اما نکته مهم توجه به عیار ارزندگی و لزوم تفکیک سهاممختلف از حیث کیفیت سودآوری و تغییر چیدمان پرتفوی از سوی سهامداران است.
ثبات نسبی قیمت مواد خام در بازار جهانی، وضع مطلوب ارزی شرکتهای اثرپذیر در کنار زمزمه گسترش دامنه اصلاح سیاستهای ارزی و همچنین نزدیک شدن به فصل داغ مجامع بورسی ظرفیت بالقوه بازار برای جلوگیری از اصلاح شدید به شمار میروند که در صورت عدم بروز ریسکهای پیشبینیناپذیر میتواند به تداوم روند البته با سرعت آرامتری بینجامد. تصور مثبت بازار از این شرایط را میتوان در استمرار ارزش بالای معاملات و تداوم خالص خرید معاملهگران خرد طی روز گذشته دید. دیروز بیش از ۱۲۰۰ میلیارد تومان سهم در بین فعالان بورسی دست بهدست شد. این اتفاق در کنار تغییر مالکیت ۱۲۰ میلیارد تومانی سهام به پرتفوی سهامداران خرد از ورود مداوم پولهای تازه به بازار حکایت داشت.
حامیان «معدنی» دماسنج سهام
دیروز دماسنج اصلی سهام چنان که گفته شد، با حمایت تمامقد غولهای سنگآهنی از افت روزانه مصون ماند. با وجود فضای غالبا منفی بورس تهران، رشد قیمت در دو نماد سنگآهنی، یعنی گل گهر و چادرملو در کنار افزایش ارزش سهام هلدینگهای مرتبط نظیر سرمایهگذاری امید و توسعه معادن و فلزات، تاثیر مثبت ۱۱۶۵ واحدی بر نماگر اصلی بازار گذاشت. این اتفاق در حالی رخ داد که میزان رشد شاخص کل به دلیل فشار عمومی فروش در پایان معاملات به ۸۵ واحد محدود شد. از طرفی، ارزش ۲۶۰ میلیارد تومانی معاملات این چهار نماد هم سهم قابل توجه ۲۱ درصدی را نسبت به کل جریان نقدینگی به خود اختصاص داد. توقف نمادهای «کگل»، «ومعادن» و «وامید» در زمان رشد عمومی قیمتها در بازار با حرکت پرشتاب قیمت سنگآهن در بازارهای جهانی همراه شد و این موضوع فنر رشد قیمت سهام مرتبط را بیش از پیش فشرده کرد و باعث تقویت قیمتها طی روز گذشته شد.
عطش سیریناپذیر یک نماد در جذب پول
معاملات بورس طی دو روز گذشته با محوریت تکنماد بانک تجارت پی گرفته شد. این نماد که پس از غیبت حدودا یکماهه از روز دوشنبه به تابلوی معاملات پیوست، بخش بزرگی از جریان نقدینگی را طی این دو روز به خود جذب کرد. دیروز هم مانند روز بازگشایی شاهد معاملات پرحجمی در این نماد بودیم. معاملهگران بورسی طی روز گذشته بیش از ۴ میلیارد و ۸۰۰ میلیون سهم این بانک را به ارزش ۲۳۰ میلیارد تومان دست به دست کردند. رشد قیمت در این نماد غالبا مرهون حضور پررنگ سهامداران حقیقی بود که در مقاطعی به صف خرید در این سهم منجر شد. این در حالی بود که دیگر نمادهای گروه بانک در معاملات دیروز تحت فشار عمومی عرضه با افت قیمت به کار خود پایان دادند. بانکها از پاییز سال گذشته به پیشواز افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها رفتند. نماد «وتجارت» در روزهای انتهایی اسفند متوقف شد و غیبت نسبتا طولانی در شرایطی که بازار در حال صعود و ثبت رکوردهای تازه بود، بر هیجان بازگشایی این نماد افزود. از طرف دیگر، افزایش سرمایه ۳۹۰ درصدی این سهم و بازگشایی با قیمت تئوریک ۳۵ تومانی، دستکم از لحاظ رفتاری بر جذابیت این سهم افزود. افسانه فاصله قیمت جاری سهم با قیمت اسمی یکی از سنتهای جاافتاده در بورس تهران است که معاملهگران بسیاری را به شوق میآورد. چنان که بارها گفته شده است افزایشسرمایه از محل تجدید ارزیابی از نظر تئوریک بار مالی برای بنگاه مورد نظر ندارد. با وجود این، همچنان شمار زیادی از سهامداران تفاوت آشکار قیمت این سهم در شرایط تورمی فعلی را نشان ارزندگی به حساب آورده و انتظار بازدهی دارند. البته محرکهای دیگری هم برای رشد قیمت در این سهم و سایر همگروهیها نظیر اخبار پیرامون بهبود وضعیت عملیاتی مشاهده میشود. علاوه بر این، خبر دیگر برای بانکها موضوع تسعیر ارز است که با توجه به نرخ آن میتواند از محل شناسایی سود تکرارناپذیر حاصل از تسعیر ارز، قیمت سهام وابسته را دستخوش تغییر کند.