سه گانه بانکی جهت مدیریت نقدینگی

فرض کنید یک بیمار اورژانسی که تصادف بسیار شدیدی داشته به بیمارستان منتقل شده است، اولین کاری که پزشک معالج انجام خواهد داد جلوگیری از خونریزی شدید و سپس درمان جدی بیمار خواهد بود. حال و روز کنونی  اقتصاد ایران نیز کمتر از بیمار اورژانسی ما نیست. در کشوری که بانک محور است و اقتصادی که در 40 سال اخیر میانگین متوسط نرخ رشد موثر  نقدینگی و ارز  25 درصدی و نرخ رشد اقتصادی 2 درصدی را تجریه کرده علائم خونریزی شدید در آن مشاهده می شود.

گذشته از ادبیات نظری و مطالعات لابراتواری، آمارها نشان می دهد در 40 سال گذشته نرخ رشد نقدینگی با نرخ رشد ارز برابر بوده است، به بیان دیگر رابطه یک به یک داشته اما از آنجا که نرخ ارز  با سرکوب مالی مواجه شده است، در برخی سالها رفتار انفجاری از خود نشان داده است. لذا، درمان خونریزی اقتصاد در نقدینگی خلاصه شده است. به منظور جلوگیری از اطلاله کلام و ارائه راهکارهای اجرایی از 2 سخن تن بزرگان اقتصاد، جان مینارد کینز و میلتون  فریدمن "در بلند مدت همه ما مرده ایم و "تورم همیشه و همه جا پدیده پولی" است کمک گرفته و سه گانه پیشنهادی به بانک مرکزی به شرح ذیل ارائه می شود:

  1. همان طور که نرخ سود سپرده های کوتاه مدت به یکباره از روز شمار به ماه شمار تبدیل شد نرخ سود بانکی به زیر 5 درصد و عنداللزوم به 2 درصد (متناسب با نرخ رشد اقتصادی بلند مدت) کاهش یابد و هر 6 هفته یک بار بر اساس متغیر های کلان اقتصادی بازنگری شود(مراجعه به مقاله نظریه تعیین نرخ بهره در اقتصاد ایران فراهانی و همکاران).همچنین نرخ سود تسهیلات نیز متناسب با نرخ سود سپرده تعیین و در صورت عدم پرداخت، جریمه به صورت تصاعدی افزایش یابد.
  2. به منظور تخلیه هیجان ناشی از شوک منفی نرخ بهره پیشنهاد می شود با توجه به الگوی رفتاری ایرانیان و علاقه مبرم به بازار مسکن و با عنایت به اینکه موتور اقتصاد کشور همواره تحت تاثیر بازار مسکن به حرکت درآمده است راه اندازی سامانه ملی ارز رمزنگاری شده تحت بازار سرمایه  به پشتوانه املاک خصوصاً املاک تملیکی/مازاد  و غیر مولد بانکها و موسسات اعتباری پس از  رفع مشکل مربوط به انتقال مالکیت با همکاری سوی قوه محترم قضایه صورت گیرد.
  3. به منظور جلوگیری از تکرار تجربه گذشته و تخلیه هیجانات در بازار ارز، سکه و طلا، بازار مذکور  به طور کاملاً هوشمند توسط مقام پولی مدیریت شود تا نقدینگی های سرگردان به آن بازار سرآزیر نگردد.

اگرچه حل مشکل تورم کاهش نرخ سود بانکی نیست اما با کاهش قابل ملاحظه نرخ سود بانکی آهنگ رشد خلق نقدینگی کاهش می یابد، از سوی دیگر سرمایه گذاران ناگزیر به سرمایه گذاری در بخش حقیقی اقتصاد خواهند شد(همانطور که هم اکنون نیز ناگزیر به تودیع سرمایه به حساب ماه شماره شده اند). با اجرای این طرح تحریک بخش حقیقی اقتصاد، کاهش مطالبات معوق، هدایت نقدینگی سرگردان و پیشگیری از تکانه های غافلگیر کننده را تا حد امکان از اقتصاد حذف خواهیم کرد.

 

دکتر مهدی فراهانی- دکتر محمد رضا فقیری