قالالامامالصادق (ع): «قال لقمان لابنه: للحاسد ثلاث علامات: یغتاب اذاغاب، و یتملق اذا شهد، و یشمت بالمصیبه»
امام صادق (ع) فرمود: لقمان به پسرش گفت: برای حسود سه علامت است: پشت سر (محسود) غیبت میکند و هرگاه در حضور (او) باشد، تملق و چاپلوسی میکند و اگر (محسود) دچار مصیبت شود، او را شماتت (و خود خوشحالی) میکند. (بحارالانوار، ج 73، ص 251)
راهکارهای درمان حسادت
پرسش:
حسادت که یکی از بلاهای خانمانسوز نفسانی است که از شر ظهور آن به خدای متعال باید پناه برد، چه راهکارهایی برای معالجه و درمان آن وجود دارد؟
پاسخ :
توجه به حکمت الهی
بداند که خداوند نظام جهان را بنابر حکمت بالغه خود بهگونهاى قرار داده که انسانها از هر نظر با یکدیگر متفاوت باشند. از نظر استعداد و هوش، قیافه، مال، خانواده و؛ و این به جهت امتحان و ابتلایى است که باید برقرار باشد. اگر آدمى حقیقت این مطلب را براى خود تصور نماید و به عمق آن دست یابد آن گاه بر موقعیت دیگران رشک نخواهد برد چرا که همه این مواهب و تفاوتها را به جهت جریان حرکت زندگى و فلسفهاى که در وراى آن است مىداند و معتقد میشود که خدای حکیم آنها را خلق کرده است.
توجه به معاد
با توجه به معاد و نعمتها و درجات والایى که پرهیزکاران در قیامت و آخرت دارند چشم و دل از متاع دنیا باز دارد و تا میتواند دل در خدای و عنایت او ببندد. قرآن خطاب به پیامبر (ص) مى فرماید: و لاتمدن عینیک الی ما متعنا به. چشم از این متاع ناقابل دنیوى که به برخى دادهایم (براى امتحان) بازگیر و بر اینان اندوه مخور. (سوره حجر آیه ۸۸) اگر آدمى به حقیقت «معناى رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى» را دریابد دیگر چشم به امکانات و برخوردارىهاى این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه گزاف نخواهد گذاشت. قرآن و احادیث، کتابهای اخلاقی، خصوصا آنچه که مربوط به مذمت دنیا و تقویت ایمان به خدا مى شود را زیاد بخوانید.
توجه به رحمت واسعه خدای متعال
توجه به گستردگى نعمتها و نیز رحمت خداى متعال، که هر کارى را از روى رحمت انجام مىدهد، مى تواند چاره بدبینى در حسود باشد. اگر نعمت هاى الهى را به دریایى از آب شیرین و گوارا تشبیه کنیم، هیچکس بر سر سیراب شدن از آن، به دیگرى حسد نخواهد برد. از سوى دیگر، محدودیتهایى که در بهرهمندى از این دریاى عظیم وجود دارد به دلیل حکمتهایى است که خداوند در اداره این عالم به کار گرفته است. توجه به این دو مطلب زمینه را براى قناعت و راضى بودن فرد به آنچه از امکانات برایش فراهم شده آماده مىکند و او را از حسادت نسبت به نعمتهایى که در دست دیگران است، باز مىدارد.
در رابطه با معصومین (ع) اینطور مطرح میشود که خداوند متعال میدانست که امامان و پیامبران اگر در شرایط مساوی با بقیه قرار گیرند بندگی بیشتری را از خود نشان خواهند داد و لذا خداوند به آنان عنایت بیشتری کرده است. مثل شاگرد زرنگی که معلم برایش کلاس خصوصی میگذارد بخاطر علم معلم به تلاشگر بودن وی. در دعای ندبه میخوانیم: «عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُم؛ خداوندا تو دانستی که آنان اهل وفایند لذا آنها را پذیرفتی و مقربشان نمودی» یا اینطور مطرح میکنند که بالاخره باید یک عدهای امام میشدند وهر کسی میشد بازاشکال برای بقیه باقی است که چرا من نشدم؟ لذا این اشکال وارد نیست.
اما با نگاه اخلاقی هم میتوان به این مسئله نگاه کرد که جذابیتهای خاص خود را دارد. بایک مثال مطلب را به ذهن خود نزدیک میکنیم: فرض کنید در حال غرق شدن هستید و تمام راههای نجات را به روی خود بسته میبینید. در همین حال متوجه میشوید که فردی میخواهد شما را نجات دهد، و تمام تلاش خود رادر این راستا بکار میبرد.
در چنین حالی شما تمام آرزویتان این است که آن فرد به قدری قوی باشد که بتواند شما را نجات دهد و هیچ وقت به قوت بازوان او حسادت نخواهید کرد. اگر توجه کنیم به این مطلب که ائمه (ع) و پیامبران الهی نجاتدهنده امتها و کشتی نجات انسانها هستند، دیگر نتیجه بحث معلوم است. مشکل از اینجاست که ما خود را در حال غرق شدن یا آنها را کشتی نجات نمیبینیم!