ابراهیم اصغری تهیهکننده فیلم سینمایی «قرارمون پارک شهر» به کارگردانی فلورا سام درباره شرایط اکران این فیلم در سینماها گفت: در ۲، ۳ سال اخیر خیلی از فیلمها با یک مشکل بزرگ دست به گریبان هستند که آن هم مربوط به سانسبندی و شرایط اکران است. این روزها بر اساس تشخیص سینماداران، فیلمهای گیشهپسند و پرفروش شرایط خوبی برای اکران پیدا میکنند چراکه این سینماداران پیشبینی میکنند فیلمهایی که فرهنگیتر هستند فروش کمتری خواهند داشت و از همین رو سانسهای محدود و نامطلوب به چنین فیلمهایی میدهند که این امر اولین و مهمترین ضربهای است که به این نوع فیلمها وارد میشود.
اصغری ادامه داد: از آنجا که فیلمهای فرهنگی که با ساختار گیشهپسند ساخته نشدهاند هم در تولید و هم اکران نیاز به حمایت بیشتری دارند تا شرایط بهتری برای دیده شدن پیدا کنند.
سازمان سینمایی رسالت فرهنگی را فراموش کرده است
وی افزود: با توجه به اینکه فیلم سینمایی «قرارمون پارک شهر» رویکرد فرهنگی و نگاه ارزشی دارد متأسفانه از اکرانهای مناسب محروم شده و به همین ترتیب ما مجبور شدیم آن را بعد از برگزاری سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر که اتفاقاً شرایط اکران مطلوب نیست به نمایش بگذاریم. بیشتر از یک سال بود که درصدد اکران فیلم بودیم و این نکته را هم باید عنوان کنم که برخی از فیلمها آنقدر با تأخیر اکران میشوند که دیگر از ذهن مخاطبی که پیش از این در زمان تولید با آن آشنا شده بودند، خارج میشود که «قرارمون پارک شهر» هم از همین دسته است.
این تهیهکننده سینما ادامه داد: البته فیلمهایی که بر اساس برخی سیاستها در زمانی توقیف شدهاند از این قاعده مستثنا هستند چون این توقف، در زمان اکران به آنها کمک میکند و مخاطب کنجکاو میشود که بداند چرا این فیلم توقیفشده اما به نظرم این مشکل سال هاست وجود دارد و هرچه بیشتر پیش میرویم مشکل حادتر میشود و اتفاقاً مدیران سینمایی کشور هم غافلتر میشوند. چون مهمترین فاکتور برای آنها هم مثل سایر ارگانهای دولت پول و سوددهی است به طوری که سازمان سینمایی رفتهرفته رسالت فرهنگی خود را فراموش میکند در حالی که یکی از رسالتهای سازمان سینمایی و سینما، تأثیر مثبت بر فرهنگ جامعه است که بخشی از این امر با تولید این آثار میتواند محقق شود.
مخاطب سینما غیرقابل پیشبینی است
تهیهکننده «اشنوگل» با بیان اینکه مخاطب سینما غیرقابل پیشبینی است، عنوان کرد: سیاستگذاریهای چند سال اخیر سازمان سینمایی باعث شده حتی مخاطبی که علاقهمند به تماشای فیلمهای فرهنگی و ارزشی در سینماست خود به خود از سینما فاصله بگیرد که این هم یکی از دلایل کمفروش شدن فیلمهای فرهنگی است، بنابراین اگر این مسیر ادامه پیدا کند باید شاهد تولید اندک چنین فیلمهایی باشیم و فیلمسازان و تهیهکنندگان بیشتر به فیلمهای تجاریای روی بیاورند که میتوانند شرایط خوبی برای اکران و فروش داشته باشند چراکه در حال حاضر فیلمهای فرهنگی نادیده گرفته میشوند.
اصغری درباره شرایط تبلیغاتی «قرارمون پارک شهر» نیز توضیح داد: تلویزیون مثل سایر فیلمها به فیلم ما هم تعدادی تیزر ارائه داده که نشان از همکاری خوب صدا و سیما با ما دارد اما سایر نهادها مثل سازمان زیباسازی شهرداری که موظف است بر اساس بودجههای عمومی یک سری تابلوهای عمومی را در اختیار آثار فرهنگی و ارزشی قرار دهد، از این کار خودداری میکند و به تابلوها تجاری شرکتهای خصوصی اختصاص میدهد.
از روی پوستر گفتند فیلمتان تجاری است!
وی عنوان کرد: برایم جالب، دردناک و کمدی بود که دوستان شورای سازمان زیباسازی شهرداری از روی پوستر فیلم تشخیص داده بودند که «قرارمون پارک شهر» یک فیلم تجاری است از همین رو به ما گفتند از این فیلم حمایت نمیکنند، در پاسخ من هم به آنها گفتم نمی دانم کارشناسان شما از کدام کره آمدهاند؟ چون همه جا وقتی میخواهند درباره یک فیلم نظر بدهند ابتدا فیلم را نگاه میکنند اما این دوستان بدون دیدن «قرارمون پارک شهر» چنین موضوعی را گفتند.
این تهیهکننده سینما تأکید کرد: من فکر میکنم پشت این قضیه موضوع دیگری وجود دارد. برای مثال شرکتهای خصوصی به مجموعه سازمان زیباسازی شهرداری فشار میآورند که تابلوهای دولتی را در اختیار آثار فرهنگی و ارزشی قرار ندهند تا ما مجبور شویم این تابلوها را با مبلغ میلیونی اجاره کنیم که این امکان برای یک فیلم فرهنگی که با بودجه کمی ساخته میشود و فروش چندانی هم ندارد میسر نیست. اما گویا در آنجا مافیایی وجود دارد که تشخیص میدهند این تابلوها را به چه کسانی بدهند و به چه کسانی ندهند این در حالی است که ما در ماههای اخیر دیدهایم خیلی از آثار تجاری، تابلوهای سازمان زیباسازی را در اختیار داشتهاند گویا پشت قضیه زد و بندهای دیگری وجود دارد.
اصغری در پایان درباره دیگر فعالیتهایش اظهار کرد: بسیاری از مدیران سینمایی و حتی نهادهایی حمایتکننده در بخش حمایت از آثار ارزشی و فرهنگی کوتاهی میکنند و هیچ اقدامی انجام نمیدهند. در این جریان وقتی سراغ مدیران سینمایی هم میرویم آنها دوستانه به ما میگویند که اگر میخواهی در این سینما بمانی جریان فیلمسازی خود را عوض کن، حتی سالها پیش به ما میگفتند موضوع شهدا را رها کنید و فیلمهای هنری بسازید که در آن سوی مرزها موفق باشند، یا آثاری بسازید که تجاری و بفروش باشد. متأسفانه در این مدت همه، چه دوستانه و چه با عملکردشان این فشار را به ما وارد کردهاند ما هم با توجه به اینکه سینما تنها شغل ماست مجبوریم شغلمان را ادامه دهیم چون ساخت فیلمهای ارزشی منوط به داشتن یک رانت بزرگ است تا حمایتهای دولتی را داشته باشیم. البته من هیچگاه وارد این رانتها و زد و بندها نشدهام برای ساخت یک فیلم با سرمایه خصوصی هم باید به سراغ قصههایی برویم که در گیشه بازگشت مالی داشته باشد من هم یکی دو قصه این چنینی دارم که امیدوارم در سال آینده بتوانیم آنها را بسازیم.