شکست در کار و زندگی میتواند عوامل و دلایل مختلفی داشته باشد و همه افراد یک بار در زندگی باید شکست را تجربه کنند تا به موفقیت برسند.
یک واقعیت و آنهم این که موفقیت همیشه با شکست شروع میشود. اگر نگاهی دقیقتر به برخی از موفقترین افرادی که تا به حال زندگی میکنند داشته باشید، متوجه خواهید شد که همه آنها بارها شکست خورده اند. برخی از این افراد به طور گسترده شکستهای زیادی در زندگی داشته اند. اما همه آنها توانستند همه چیز را عوض کنند. مثل کیمیاگران شکست را به موفقیت تبدیل کرده بودند. آنها چطور این کار را کردند؟ آنها دلایل شکستها را کشف کردند و درسهای مهمی را از آن یاد گرفتند و نحوه فکر کردن درباره شکست را تغییر دادند.
موارد زیر نه تنها دلیل عدم موفقیت افراد در زندگی را به شما نشان میدهند. همچنین نشان میدهد که چگونه میتوانید از این اشتباهات اجتناب کنید و به جای آن چه کاری میتوانید انجام دهید. مهمتر از همه اینکه این بخش به شما کمک میکند تا قدرت بزرگ شکست را کشف کنید. همه ما شکست میخوریم. این مساله قابل پیش گیری نیست. اما ما همیشه این انتخاب را داریم که از این تجربیات (اغلب دردآور) برای رشد قویتر در آینده استفاده کنیم.
همه افراد در زندگی خود سعی میکنند تا از شکست خوردن به دور باشند. وجود برخی از عادتها در زندگی میتواند زمینه ساز شکست بوده و مانع موفقیت شوند. این عادتهای بد را به همراه راه چاره در ادامه مشاهده نمایید.
هنگامی که با شکست روبرو میشویم، در ابتدا تمام جنبههای منفیای که با آن برخورد میکنیم را میبینیم. ما به طور کامل بر منافع شکست نظارت میکنیم. بله، سود شکست. هر شکست، فرصتی را برای قویتر شدن فراهم میکند. شکست شانس بازگشت قوی تر، عاقلتر و باهوشتر را ایجاد میکند. اما باید فعالانه از این فرصت استفاده کنیم. اگر این کار را نکنیم، شکست ما را نابود خواهد کرد.
تقریبا در تمام موارد، موفقیت نتیجه انجام کارها برای اولین بار نیست. در عوض، به تدریج مشخص میشود که این کار چگونه انجام نمیشود. موفقیت نتیجه قدرت ذهنی است که آنچه را درست انجام میدهیم ثابت نگه داریم، تا زمانی که درست متوجه شویم.
*نداشتن انضباط فردی
موفقیت نیازمند نظم و انضباط است. به این ترتیب، اعمال کنترل بر روی خود یک نیاز مرکزی برای موفق بودن است. اگر انضباط فردی ندارید احتمال بیشتری وجود دارد زمانی که مشکلات بوجود میآیند، خیلی زود تسلیم شوید. با این حال، اگر منظم هستید، اجتناب از وسوسه و حواس پرتی برایتان بسیار آسانتر خواهد بود.
کنترل خود به شما کمک میکند بر اهداف خود متمرکز شوید، حتی اگر این به معنای قربانی کردن موقتی، رنج و پرهیز از وسوسهها باشد. بر روی توسعه و افزایش تدریجی انضباط خود کار کنید.
*عدم استقامت
میتوانید با استعداد و با هوش باشید. اما اگر این دو را با سماجت ترکیب نکنید، در نهایت شکست خواهید خورد. عدم استقامت مانعی بزرگ برای موفقیت است. بسیاری از افراد فوق العاده با استعداد و باهوش وجود دارند که وقت و زمان را تلف نمیکنند، چون آنها بیش از حد به استعدادهای خود تکیه میکنند.
آنها نمیخواهند تا زمانی که کاملا بر آنچه که انجام میدهند تسلط داشته باشند، پافشاری کنند. در عوض، وقتی که اوضاع سخت میشود استعفا میدهند. اگر فکر میکنید نداشتن پشت کار باعث شکست میشود، راههایی برای توقف سریع آنها پیدا کنید.
*شنا کردن در برابر جریان
شنا کردن موافق جریان همیشه آسانتر است. اما این کار تو رو به جایی میکشاند که بقیه میروند. این کار تنها نتایج مشابهی مانند دیگران دارد. جامعه طوری طراحی شده است که با جریان آب شنا کند، حتی اگر در آن خوب نیستید.
این مساله تعدادی از موانع را در مسیر کسانی قرار میدهد که به دنبال تلاش برای عظمت خود با حرکت در برابر جریان هستند. مردم به سادگی توسط کسانی که عقاید رایج را به چالش میکشند، احساس خطر میکنند. در عین حال، جامعه بسیاری از کسانی را پاداش میدهد که موفق به مقابله با این جریان شده اند.
این شجاعت را داشته باشید که تصمیماتی را بگیرید که مخالف عقاید تان هستند. اگر در طبیعت شماست که این کار را بکنید، در برابر جریان شنا کنید. این فعالیتهایی را که با قدرت و استعداد ذاتی شما همخوانی دارند، دنبال کنید.
*نداشتن برنامه ریزی
اگر برنامه مناسب نداشته باشید، احتمال موفقیت در زندگی کمتر است. مهم نیست که برنامه ناقص است یا اگر اوضاع دقیقا آنطور که برنامه ریزی شده است کار پیش نرود. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که یک برنامه دارید. این کار به شما کمک میکند تمام فعالیتهای خود را به یک جهت هدایت کنید.
بدون یک برنامه روشن، به احتمال زیاد به سمت چپ، راست، جلو و عقب میروید، اما هرگز به اهداف خود نزدیک نخواهید شد. اهمیت برنامه ریزی توسط تحقیقات علمی مورد حمایت قرار میگیرد که تاکید میکند که اگر آنها طرحی را ایجاد کنند احتمال شکست آنها کمتر است.
*ترس از شکست
ترس از شکست ما را تهدید میکند. از شکست نترسید. از نداشتن شهامت برای امتحان کردن نترسید. مهم است که بدانید ترس از شکست یک مانع بزرگ در راه موفقیت است. با غلبه بر آن میتوانید گامی مهم در جهت درست بردارید. پیشرفت تنها با برداشتن یک گام پس از دیگری میتواند انجام شود.
*زیاده خواهی
تعداد زیادی از مردم آرزوی رسیدن به بهترین چیزها را دارند. آنها خودشان را به طور باور نکردنی به چالش میکشند. در نتیجه، به دلیل فقدان نتایج دلسرد میشوند.
*عدم اعتقاد به خودتان
هوش و استعداد لزوما چیزی نیست که افراد موفق را از افراد ناموفق جدا میکند. تفاوت عمده در این واقعیت نهفته است که افراد موفق به خودشان اعتماد دارند. آنها بر این باورند که میتوانند اهدافی که خود تعیین میکنند را به دست آورند. آنها به توانایی خود برای یافتن راه حلی برای چالشهایی که با آن مواجه هستند، اعتماد دارند.
اعتقاد قوی آنها به توانایی درک چیزها از آنجا که آنها پیشرفت میکنند، آنها را تشویق میکند تا فرصتهایی را به دست آورند که در ابتدا برای مقابله با آنها بیش از حد بزرگ به نظر میرسد. افراد موفق درک میکنند که اگر آنها به طور کامل متقاعد نشده باشند هیچ چیز برای آنها کارساز نخواهد بود.
*نداشتن فروتنی
علی رغم محبوبیت بسیاری از افراد، فروتنی توسط افراد موفق به عنوان کلیدی مهم برای موفقیت در نظر گرفته میشود. برخی حتی آن را برای موفقیت در نظر میگیرند. همانطور که مشخص میشود، افراد فروتن به احتمال زیاد مجریان برجستهای خواهند داشت، همانطور که تحقیقات علمی نشان میدهند.
اما مزایای دیگری هم وجود دارد که متواضع بودن را نشان میدهد. این به شما کمک میکند کمتر در مورد خودتان فکر کنید (نباید با فکر کردن به خودتان اشتباه کنید). تواضع و فروتنی کمک میکند که نقاط قوت، ضعف و محدودیتهای خود را ارزیابی کنید. اما این کار به شما کمک خواهد کرد تا درک کنید که چیزهای زیادی وجود دارد که شما نمیدانید.
*عدم تمایل به شبکه
اگر زمانی برای ایجاد روابط قوی با کسانی که میتوانند به شما کمک کنند، سرمایه گذاری نکنید، چند فرصت را از دست خواهید داد. متاسفانه، بسیاری از اهمیت شبکه را دست کم میگیرند. روابط ما میتواند به ما کمک کند تا به دیگران دسترسی داشته باشیم و آنها را قانع کنیم که با ما کار کنند، نه علیه ما. ایجاد ارتباط حرفهای به ما کمک میکند دقیقا همان افرادی را ملاقات کنیم که منافعشان هم با خودمان هماهنگ است.
*بهانهها
اگر دیگران را به خاطر اشتباهات و مشکلات خود سرزنش کنید، محکوم به شکست خواهید بود. در عین حال، همه ما با مشکلاتی روبرو میشویم که ما را از مسیر خارج میکنند.
افراد موفق اجازه نمیدهند که بین خودشان و هدفشان بایستند. آنها درک میکنند که بهانه گیری آنها را به جایی نمیرساند.
*تمایل به تسلیم
تسلیم خودکار منجر به شکست میشود. افراد ناموفق به آسانی تسلیم میشوند. آنها تقریبا همیشه به این دلیل شکست میخورند که به اندازه کافی تلاش نمیکنند. آنها آرزوی موفقیت بدون تلاش زیاد را دارند. با این حال، این روش برای رسیدن به موفقیت بسیار نادر است اگر حتی وجود نداشته باشد.
تنها زمانی که با دشواریها مواجه میشوید تسلیم نشوید. مهم نیست که گاهی به زمین بیفتی. چیزی که مهم است این است که سعی کنید راهی برای رسیدن به اهداف خود پیدا کنید.
*پایداری در برابر نصیحت
برخی افراد به این دلیل شکست میخورند که بازخوردهای ارزشمند را قبول نمیکنند. در عوض، آنها به دنبال دلایل مختلف - برای بحث درباره اینکه چرا این کار را انجام میدهند، هستند.
*امتناع از یاد گرفتن از اشتباهات گذشته
افراد ناموفق عمیقا تحت تاثیر اشتباهات و شکستهای خود قرار میگیرند. در نتیجه، آنها هر کاری که میتوانند انجام میدهند تا به سرعت این تجربیات دردناک را فراموش کنند. مشکل این نگرش این است که انجام این کار نیز درسهای مهم و بینشهایی را که با این اشتباهات اتفاق میافتد، دفن میکند.
*عدم توانایی برای غلبه بر عوامل حواس پرتی
توانایی فرد برای نادیده گرفتن عوامل حواس پرتی میتواند عامل اصلی موفقیت باشد. نحوه برخورد شما با عوامل حواس پرتی، میتواند موفقیت شما را به هم بزند یا از بین ببرد.
*به تعویق اندازی
چیزی که افراد موفق را از دیگران متمایز میکند توانایی آنها برای اجتناب از تعویق اندازی است. این یک قابلیت مهم است که به آنها کمک میکند تا بهره وری خود را در سطح بالایی حفظ کنند. وقتی نوبت به تعویق اندازی میرسد، دو نوع چالش وجود دارد.
اولین مشکلی که بسیاری از مردم با آن روبرو میشوند این است که نمیتوانند شروع کنند. آنها ساعتها را به تعویق میاندازند، زیرا سعی میکنند کارها را به تاخیر اندازند. مشکل دوم ممکن است به محض مواجهه با مشکلات بوجود آید.
*عدم قبول مسئولیت
عدم تمایل به قبول مسئولیت بسیار مربوط به عذر و بهانهها است؛ و یکی از کارهایی که منجر به شکست در زندگی میشود.
در ادامه به علل شکست در تجارت و شغل میپردازیم:
نداشتن تجربه:
نداشتن تجربه یکی از دلایل شکست در تجارت است. اگر بی تجربه یا تازه کار هستید، به احتمال زیاد کسب وکار شما شکست خواهد خورد. به هنگام شروع یک کسب وکار جدید به شما توصیه میشود خدمات افراد باتجربه در این زمینه را دریافت کنید.
عدم نگهداری سوابق پولی و مالی:
برخیها نگهداری سوابق پولی و مالی را جدی نمیگیرند، زیرا آنها صاحب کسب و کار هستند بنابراین هیچ تفاوتی بین پول شخصی و پول کسب وکار آنها وجود ندارد. آنها فقط خرج میکنند. باید برای هر کاری که میخواهید خرج کنید، پاسخگو باشید.
مکان بد:
نمیتوانید یک کسب وکار را آغاز کنید که در آن سرویس مورد نیاز نیست. قبل از انتخاب محل کسب وکار تحقیق بازار خوب مورد نیاز است.
عدم درک بازار و مشتریان:
مهم است که بازار و عادات خرید مشتریان را درک کنید. پاسخ به سوالاتی در مورد اینکه چه کسی مشتریان شما هستند و چقدر تمایل به خرج کردن دارند.
کپی کردن از دیگران:
موردی که برای خانم ب. جواب میدهد شاید برای خانم آ. درست نباشد. بسیاری از مردم وارد کسب وکار شده اند یا یک انتخاب تجاری انجام داده اند، چون میبینند که دیگران این کار را انجام میدهند و فکر میکنند که اگر سعی کنند موفق میشوند. خوب است بعد از مشاوره درست ایده خود را اضافه کنید، این شما را متفاوت میکند.
زود جا زدن:
زود تسلیم شدن دلیل دیگر شکست خوردن در کسب و کارها است اگر اصرار نداشته باشید، تحقیق کنید، شکست بخورید و دوباره امتحان کنید، ممکن است در کسب وکار موفق نباشید.
سرمایه ناکافی:
اگر سرمایه وجود نداشته باشد، کسب وکار قطعا شکست خواهد خورد. کسب وکار به جریان نقدی ثابت نیاز دارد تا آن را در طول روز به روز رسانی کند.