اقبال شاکری با اشاره به اظهارات مطرح شده از سوی مدیریت شهری فعلی تهران درباره ادعای بدهی 54 هزار میلیارد تومانی مدیریت شهری در دوره قالیباف اظهار کرد: بدهی مطرح شده از سوی اصلاحطلبان با هدف تهمتزنی و شانتاژ رسانهای است.
وی افزود: آنچه که قبل از عنوان کردن بدهی شهرداری تهران در دوران قالیباف حائز اهمیت است و اتفاقاً دوستان شورای شهر تهران و مدیران شهرداری تهران باید پاسخگوی آن باشند بحث بودجه سال 97 و عملکرد در این باره است.
عضو سابق شورای شهر تهران تصریح کرد: مسلماً بدهی تعریف دارد و بدهی در بودجه کاملاً تعریف شده است، بنابراین این موضوع باید به عهده کسانی سپرده شود که متخصص حسابرسی یا بودجهنویسی هستند؛ اینکه غیر از افراد ذیصلاح درباره میزان بدهی شهرداری تهران اظهارنظر میکنند غیر از سیاسیکاری تعریف و توجیه دیگری ندارد بنابراین این موضوع باید تنها از سوی متخصصین یاد شده بر مبنای تعریفی که قانون محاسبات عمومی یا برنامه و بودجه از بدهی عنوان کردهاند، بررسی شود در غیر این صورت بسیاری از موضوعاتی که به عنوان بدهی مطرح میشود، به هیچ وجه بدهی نیست؛ آنچه غیر از نظر متخصصین و معاون مالی شهرداری تهران اعلام شده شانتاژ رسانهای و سیاسیکاری بر مبنای غیرشفافیت و تهمتزنی است.
شاکری ادامه داد: بهتر است دوستان به سؤال و مطالبات روز توجه کنند و پاسخگوی مردم باشند؛ آیا میزان منابع و هزینهها در بودجه 97 مشخص نشده است؟ هنگامی که منابع در کمیسیونها با هزینهها مورد بررسی قرار میگیرد و در نهایت به کمیسیون تلفیق و صحن شورای شهر تهران میآید آیا به عنوان سند تلقی نمیشود؟ بسته شدن بودجه به این معناست که مشکلی در انجام کار وجود ندارد؟ آیا بودجه 97 تا کنون اجرا شده است؟ این سؤال اصلی است که دوستان باید به دنبال شفافسازی آن باشند! بیشک آنچه منجر به شایعهسازی یا تهمتافکنی دوستان اصلاحطلب درباره مدیریت قالیباف شده به دلیل عدم اجرای برنامههایی است که منابع بودجهای آن در سال جاری دیده شده اما عملیاتی نشده است؛ بهتر است دوستان با توجه به این موارد گفتگو یا مصاحبه رسانهای داشته باشند که آیا بودجه 97 و طرحهای اعلام شده محقق شده, تا کجای کار پیشرفت داشتهاند و در غیر این صورت موضوعی مهمتر از این موضوع وجود ندارد که نیاز به حاشیهسازی و شایعهپراکنی باشد.
وی توضیح داد: متاسفانه در موضوع بدهی که به مدیریت قالیباف منتسب کردهاند چند موضوع با هم خلط شده است؛ اصولا برخی پروژههای زمانبر بهصورت مستمر انجام میشود؛ پروژههای بزرگ ممکن است بیش از چند سال طول بکشد حتی برخی پروژهها در دولت تا دو دهه به طول انجامیده است؛ با اینکه اصولا پروژههای دولت تا سه سال تصویب میشود اما به طور میانگین 8 تا 11 سال طول میکشد؛ پس این وضعیت پروژهها گویای مسائل عمرانی در کشور است. نمودارهای موضوعات یاد شده به عنوان گزارش سازمان برنامه و بودجه در ارزیابی پروژهها بیان کننده واقعیات است؛ از این رو آنچه که از پروژهها باقی میماند نباید به عنوان بدهی تلقی شود چرا که پروژه در حال انجام است و نیازمند جذب منابع است؛ مردم منتظر پایان یافتن خدمات و پروژههای شهری هستند که در میانه راه قرار دارد.
شاکری با اشاره به رقم بدهی 52 هزار میلیاردی که برای شهرداری تهران در دوره قالیباف از سوی مدیران شهری فعلی تهران ادعا شده متذکر شد: آیا در قبال این بدهی، عملکرد قالیباف نیز در 12 سال خدمت وی نیز اعلام میشود که چگونه توانستند خالق آثار عمرانی بینظیری در شهر تهران باشند؟ خطوط مترو, بزرگراهها, سرای فرهنگ و فرهنگسراها, خطوط بیآرتی, تونلها، پلها و صدها پروژه شهر تهران در برابر بدهی ایجاد شده آیا کاری کارستان به شمار نمیرود؟ براساس شنیدهها پرداختهای ارزی در دو سال گذشته در شهرداری مورد غفلت واقع شده آیا در صورت عدم تمهیدات مناسب، این سیاستها و عملکردهای مدیران شهری منجر به افزایش بدهی نمیشود؟ چگونه در دوران مدیریت قالیباف با تمام مشکلات مالی و تحریمهای بین المللی، کارهای فراوانی صورت داده شد، پس کار کردن با بدهی مشکل خاصی ندارد چرا که هر شرکت یا نهاد عمومی و بنگاه اقتصادی، بدهی دارد اما اینکه بدهی را چگونه تعریف کنیم موضوع اصلی است؛ اینکه دوستان اصلاحطلب در شهرداری و شورای شهر تهران دست روی دست گذاشته و فقط آه و ناله سر میدهند و بدهی گذشته را فریاد میزنند که کاری از پیش نمیرود, بهتر است دوستان به این موضوع اشاره کنند که تاکنون چقدر از بودجه 97 را محقق کرده و چه خدماتی به شهروندان ارائه دادهاند! در حالیکه مردم صدای آنها را میشنوند و عملکردشان را میبینند.
عضو سابق شورای شهر تهران با بیان اینکه بیانصافی سیاسی تنها عامل طرح چینن شایعه پراکنیهایی است، اظهار کرد: اگر بخواهیم بدهکاری را به زعم خود تعریف کنیم که بهتر است اصلاحطلبان نخستین ابر بدهکار کشور یعنی دولت را آماج انتقادات خود کنند.
وی متذکر شد: بیانصافیهای سیاسی باید حد و مرزی داشته باشد؛ آنچه در سامانه مالی شهرداری تهران است بیانگر این موضوع است که بسیاری از بدهکاریها الزاما بدهکاری محسوب نمیشود؛ اگر مثلا شهرداری از بانک وامی گرفته و اقساط آن را پرداخت نکرده باشد به بانک بدهکار است و اینجا بدهکار نامیده میشود؛ بسیاری از موضوعات مالی شهرداری در مرحله اختلاف حل نشده قرار دارد که هنوز به سند تبدیل نشده بنابراین این موارد بالقوه به شمار میروند, ممکن است به نفع شهرداری یا به نفع طرف شهرداری یا پیمانکار و افراد حقیقی و حقوقی طرف شهرداری تمام شود.
شاکری یادآور شد: دهها شاید صدها مورد از این موارد در شهرداری تهران وجود دارد که هنوز تعیین تکلیف نشده و به عنوان دیون وجود دارند و نمیتوان آنها را بدهی نامید؛ متاسفانه رقمهایی که توسط مدیران شهری عنوان میشود به هیچ وجه کارشناسی شده نیست و اغراض سیاسی پشت آن قرار دارد؛ در پایان باز هم تاکید میکنم بهتر است دوستان به جای طرح مطالب غیرکارشناسی که خودشان را بیشتر زیر سؤال میبرند به دنبال پاسخگویی به این مطالبه اصلی مردم باشند که ره آورد بودجه 97 برای شهروندان تهرانی چیست؟