به گزارش افکارنیوز ، آن روزها که رئیس دولت اصلاحات ، دم از "گفتگوی تمدنها" و "آزادی بیان" میزد و به مدد شعارها و نوچه هایی که سرکار آورده بود ، چندین روزنامه و مجله و هفته نامه و سایت و ... ردیف کرده بودند و هرچه دلشان خواست علیه اسلام و انقلاب و امام و مذهب و فرهنگ و .. نوشتند و گفتند ؛ آن روزها که زیر سایه تساهل و تسامح ، حق اعتراض به خدا را هم محفوظ می داشتند اما به منتقدان، اجازه پاسخگویی نمی دادند ، و آن روزها که فیلمهای سفارشی میساختند تا چهره ای سیاه و کریه و رعب آور و پر از جو خفقان از ایران ، جلوی غربیها به تصویر بکشند ؛ خیلی ها فریاد زدند که اگر اینجا آزادی نیست ، پس چگونه اینقدر راحت سخن میگویید و انتقاد میکنید و هیچ کسی هم متعرضتان نمیشود ؟
جالب است که درست در همان روزها و ماهها و حتی سالهای بعد از آن ، در کشورهایی که دم از آزادی میزنند ، هرچند وقت یکبار شاهد مصداقی از نقض این سخن میشدیم که یا مانع حجاب افراد شده اند که پوششی شخصی است و ضربه ای هم به افراد و جامعه نمیزند ، یا مانع دینداری در کشورهای مسلمان لبنان، بحرین ، یمن ، میانمار و ... شده و آنها را به فجیع ترین وضعیتی به شهادت رسانده اند ، یا کشورشان را اشغال و سرزمینشان را به زور تصاحب کرده اند ،و یا مانع پخش تفکر انتقادی روزنامه نگاران و خبرنگاران و مجریانی که احیانا کلمه ای علیه آنها سخن گفته اند ، شده اند .
به طور مثال در سالهای گذشته ، رژیم آل خلیفه در اقدامی ظالمانه، تابعیت آیت الله عیسی قاسم رهبر شیعیان کشور بحرین را لغو کرد و چندین ماه ایشان را در منزل محاصره نمود و دادگاه وی را به تاخیر انداخت تا زمانی که به علت بیماری شدید، ایشان مجبور به انتقال به دیگر کشورها برای درمان شدند .
یا «شیخ ابراهیم زکزاکی» رهبر شیعیان نیجریه،که در دسامبر ۲۰۱۵ میلادی بعد از حمله ارتش به حسینیه شیعیان و منزل شیخ ، دستگیر شد، و هم اکنون هم درخانهای بدون امکان دسترسی به پزشک و درمانهای پزشکی، و بدون راه ارتباطی به همراه همسر بیمارش، همچنان در حبس است.
در خبری دیگر از رسانه ای آمریکایی ،گزارش میشود که حکومت آلسعود، علیرغم ادعاهایش درباره اصلاحات اجتماعی ، فعالان عربستانی که برای حق رانندگی زنان در این کشور مبارزه کردهاند را ، با برخوردهای خشن مختلف از منع سفر گرفته تا تبعید و روشهای دیگر تنبیه کرده است.
پرجنجال ترین خبر ماههای گذشته هم که مربوط به قتل جمال خاشقجی بود، طبق گفته خبرنگار گاردین در پیامی که در صفحه توئیترش نوشته بود ، این بود که: « من میتوانم تأیید کنم که جمال خاشقچی به این دلیل کشته شد که صبح روز 26 سپتامبر از استانبول تلفنی با من صحبت کرد و این مسئله را افشا کرد که بودجه شبکه «ایران اینترنشنال» از جانب محمد بن سلمان و سعود القحطانی تأمین شده است».
ماجرای جنبش جلیقه زردها ، نمونه دیگری از عدم حقوق بشر در این کشورهای پر مدعاست ؛که پلیس پاریس هم پس از هفته ها از اعتراضات متوالی علیه اصلاحات اقتصادی امانوئل ماکرون، تلاش کرد تا با برخورد فیزیکی، آب پرفشار و گاز اشک آور ، معترضان جلیقه زردی که تجمع کرده بودند را بازداشت یا متفرق کند ، در حالیکه این اعتراض در بسیاری از کشورهای غربی دیگر نیز در حال گسترش است.
در همین هفته گذشته، مرضیه هاشمی مجری شبکه پرستیوی را به طور وحشیانه دستگیر میکنند، حجاب از سرش بر میدارند، به او لباس آستین کوتاه میپوشانند و گوشت خوک می خورانند ، بعد از ۴۸ساعت به خانواده اش خبر میدهند که دستگیرش کرده ایم. دلیلی هم برای کارشان ذکر نمیکنند!
و کاش منطقی باشد بی طرف و بی قصد و غرض برای مقایسه و قضاوتی عادلانه ! کجا هستند سینه چاکان همیشه پر سروصدای به ظاهر حامی آزادی که در برابر این ذبح آزادی در مسلخ رسانههای غربی ، حتی یک بیانیه ساده هم در محکومیت آن نمی دهند؟
آنها که همیشه فریاد دفاع از خبرنگاران جاسوس غربی دستگیر شده در ایران سر می دهند، اکنون چرا لال شدهاند و چیزی نمی گویند؟ معنای خبر عوض شده است، یا خون خبرنگاران با هم همرنگ نیست؟
اینها تنها نمونه هایی اندک و البته دردناک از آزادی و حقوق بشر بدون روتوش غربی است که خیلی از روشنفکران و سلبریتی های معترض به حکومت ، آن را بر سر ما میکوبند و اکنون نابینا و ساکت شده اند .
صفورا ترقی