جریانی که همیشه با چهرهای حقبهجانب، ملت را توصیه به داشتن حافظه تاریخی میکرد، امروز برای حافظه تاریخی مردم ایران هیچ حسابی باز نکرده است. سناریوی ۶ سال اخیر جریان اصلاحطلب، دو پرده اصلی دارد:
پرده اول: در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲، رؤسای جمهور دورههای اصلاحات و سازندگی رسماً از حسن روحانی حمایت کردند. با توصیه رئیسجمهور دوره اصلاحات، تنها کاندیدای جریان اصلاحات در آن انتخابات یعنی محمدرضا عارف هم به نفع حسن روحانی کنارهگیری کرد. از چهرههای اصلاحطلب گرفته تا چپهای دهه ۶۰ و ۷۰ و چهرههایی چون سید حسن خمینی، علیاکبر ناطق نوری، اغلب وزرای دولتهای هفتم و هشتم، بسیاری از نمایندگان مجلس ششم و حتی بسیاری از بازیگران و خوانندگان از کاندیداتوری روحانی حمایت کردند.
روحانی هم در تبلیغات، سنگ تمام گذاشت. او هر جا میرفت از برادرانش سید محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی میگفت و رادیکالترین شعارها را سر میداد. آن زمان اصلاً بحثی از اصلاحطلبان و اعتدالگرایان نبود، زمانی که همه باهم بر سر حمایت از روحانی مسابقه میدادند.
اولین زمزمههای اختلاف اصلاحطلبان و پایگاه اجتماعی آنها با دولت از همان ماههای اول رقم خورد. جوانان اصلاحطلبی که پس از انصراف عارف، در خیابانها و جلسات انتخاباتی شعار میدادند «روحانی یادت باشه، عارف باید باشه»، پس از تشکیل دولت، بهتدریج متوجه میشدند که تقسیم مسئولیتها و پستهای کلیدی برمدار دیگری میچرخد. پس از گذشت دو سال، برخی سیاسیون اصلاحطلب هم به منتقدان دولت پیوستند و از دولت روحانی با الفاظی چون «رحم اجارهای» و «دولت حسینقلیخانی» یادکردند.
این وضعیت ادامه داشت تا انتخابات ۹۶ فرارسید.
تمام حامیان و منتقدان پیشگفته، بهمحض اینکه حس کردند دولت اعتدال در معرض یک دورهای شدن است، اختلافات را کنار گذاشتند و تمامقد پایکار روحانی آمدند. جهانگیری، نامزد پوششی روحانی شد تا دست رئیسش را در مناظرهها در حوزه آمار و اطلاعات بگیرد و چند روز مانده به رأیگیری به نفع او انصراف دهد. خاتمی دوباره تکرار کرد و حسن خمینی هم در کلیپی که اختصاصاً برای روحانی ضبط کرده بود، به مردم گفت جا دارد یکبار دیگر به روحانی اعتماد کنند. این بار صف سیاسیون و هنرپیشگان و خوانندگان و چهرهها برای حمایت از روحانی از نوبت قبل بیشتر بود.
پرده دوم: تنها چند ماه پس از پیروزی روحانی، روند ریزش پایگاه اجتماعی دولت آغاز شد. شدت فشار اقتصادی روی دوش مردم، ضعف عملکردی دولت و اشباع ناکارآمدی در وزارتخانهها از یکسو و شکست نقاط اصلی قوت و اتکای دولت یعنی برجام و طرح تحول سلامت از سوی دیگر باعث شد هیچکس مسئولیت وضعیت فعلی را به عهده نگیرد. معاون اول رئیسجمهور و کاندیدای پوششی روحانی، برای فاصلهگذاری میان خود و قطار روبهزوال دولت اعتدال، گفت من حتی اختیار منشی خودم را هم ندارم. کار بهجایی رسیده که سایر اصلاحطلبان هم برای تبری جستن از دولت باهم رقابت میکنند.
در این میان، مواضع اخیر برخی چهرههای حلقه اول دولت هم عجیب است. محمود واعظی برای آنکه اعلام برائت اصلاحطلبان از دولت را کماهمیت جلوه دهد، گفته از اول هم اصلاحطلبان پیروز انتخابات نبودهاند و این حزب اعتدال و توسعه است که روحانی را رئیسجمهور کرده است. همین اظهارنظر، دعوایی در میان اصلاحطلبان به راه انداخته، ازجمله ابطحی که گفته اصلاً چند نفر اسم اعتدال و توسعه را شنیدهاند. همین دو مورد، موجی از اظهار نظراتدر میان اصلاحطلبان و دولت به راه انداخته و همانها که تلاش میکردند از قطار دولت پیاده شوند، همه در تلاشاند پیروزی روحانی را بیش از همه به خود منتسب کنند. نمونههایی از این مواضع در گزارش اول امروز روزنامه آمده است.
آنچه باید خطاب به همه کوچک و بزرگ این جریان گفت آن است که شما همه در وضعیت فعلی کشور شریک و مسئولید، دعواها را کنار بگذارید و مسئولیتتان را بپذیرید.
مسعود پیرهادی