کشورهای دیگر با کمبود آب چگونه برخورد می‌کنند
«سرانه آب تجدید پذیر ایران در سال 1300 شمسی، بیش از 13000 مترمکعب آب به ازای هر ایرانی بوده، درحالی‌که این آمار اکنون تنها در حدود 1700 مترمکعب است.» جمله‌ای که خواندید، از چند سال پیش همواره در خبرها و مصاحبه‌های مسئولین مختلف آب کشور تکرار می‌شود. یکی از اصلی‌ترین دلایلی که برای اثبات وجود بحران آب در ایران توسط مسئولان آب استناد می‌شود، اشاره به سرانه آب است.

اما این معیار در حقیقت شاخصی است به نام «فالکن مارک»؛ که نام دانشمندی سوئدی ارائه‌دهنده آن بر این شاخص نهاده شده است،‌طبق این شاخص، سرانه آب تجدید پذیر سالانه هر کشوری برای سنجش وجود تنش آبی در آن کشور موردبررسی قرار می‌گیرد. به عبارت ساده‌تر، حجم آب تجدید پذیری که در طول یک سال آبی، به‌طور متوسط می‌تواند به هر نفر از جمعیت آن کشور تخصیص داده شود، چقدر است؟ بر اساس تعریف فالکن مارک، درجات مختلف تنش آبی در هر کشور بر اساس این شاخص به‌صورت جدول زیر است.

 

فارغ از آن‌که در کشورمان به‌اشتباه توسط مسئولین مدیریت آب، وجود تنش آبی معادل با بحران آب وانمود می‌شود و این نوشتار به دنبال بررسی تعریف علمی دو واژه تنش و بحران و تفاوت‌های آن نیست؛ مقایسه کشورمان بر اساس همین معیار جهانی با برخی کشورهای دیگر حاوی نکات مفیدی است. طبق اطلاعات پایگاه‌های داده معتبر جهانی نظیر فائو[1]، بانک جهانی[2]، index mundi[3] و knoema[4]؛ ایران ازنظر شاخص فالکن مارک با سرانه متوسط 1732 مترمکعب منابع آب سالانه در سال 2014، در میان 181 کشور در رتبه 128 قرار دارد.

 

نکته قابل‌توجه، وجود کشورهای متعددی در دنیا با سرانه آب تجدید پذیر سالانه برابر یا پایین‌تر از ایران است. کشورهایی که برخی از آنان جزء کشورهایی محسوب می‌شوند که به‌شدت در پی توسعه بخش‌های مختلف اقتصادی من‌جمله کشاورزی و افزایش جمعیت خود که ناگزیر منجر به افزایش سطح مصرف آب خواهد شد، هستند.

 

در میان کشورهای موجود در نقشه فوق، وجود کشورهایی چون آلمان، بلژیک، لهستان و جمهوری چک در قاره اروپا عجیب جلوه می‌کند. همچنین بسیاری از کشورها را نیز می‌توان یافت که با در نظر گرفتن شاخص فالکن مارک، مسئولان مدیریت آب آن‌ها نیز می‌توانستند با تکیه‌بر آن، همواره ادعای وجود بحران آب در کشورشان را داشته باشند. اما به‌جرات می‌توان گفت اهتمام و علاقه‌ای که مسئولان کشورمان در بحرانی نمایاندن اوضاع آبی کشور دارند، در رسانه‌های هیچ‌کدام از این کشورها دیده نمی‌شود. شاخص فالکن مارک برخی از کشورهای منتخب از لیست کلی در تصویر زیر آمده است.

 

برخی صاحب‌نظران معتقدند مطرح‌شدن شاخص فالکن مارک به خاطر وارد آوردن فشار بر کشورهایی است که روند توسعه جمعیت آنان در آینده خطری برای کشورهای توسعه‌یافته محسوب می‌شود. در کشورمان نیز، بهره جستن از این شاخص به سرپوشی بر ناکارآمدی‌های مدیریتی در مسائل آب کشور تبدیل شده است تا از نقش سوء مدیریت در بروز مشکلات آبی در کشورمان کاسته و افزایش جمعیت را در کنار تغییرات اقلیمی عاملی برای بحرانی نمایاندن آینده آبی کشور معرفی کند. به‌راستی در رسانه‌های کشورهای فهرست بالا، چقدر مانند رسانه‌های داخلی کشورمان بر وجود بحران آب مانور داده شده و به باور اجتماعی مردم آن کشورها تبدیل شده است؟