شخص رئیسجمهور و بیشتر اعضای هیئت دولت این روزها حالت دفاعی به خود گرفتهاند، دفاع از برجام، دفاع از دلار رانتآور ۴۲۰۰ تومانی، دفاع از پیوستن به گروه ویژه اقدام مالی (گوام)، دفاع از وعدههای پرشمار و در مجموع دفاع از وضع موجود. در یک مورد به رغم دفاع افرادی از کابینه، شخص رئیسجمهور ناگهان آب و هوا عوض کرد و موضع متفاوتی گرفت: «پیوستن به توافق پاریس برای کاستن از انتشار گازهای گلخانهای.»
همین دولت و رئیس آن تا چندی پیش درباره همه این موضوعات حالت تهاجمی داشتند، با این حال پس از ناکامیهای پی در پی و گرفتن حالت تدافعی، با کمترین سرزنش منتقدان روبه رو شدند، زیرا برخلاف رویه اصلاحطلبان در ایران که در نقد طرف مخالف، ملاحظات ملی ندارند و ملاحظه سوءاستفاده دشمن خارجی را نمیکنند، منتقدان آنها اتفاقاً اول از همه، شرایط کلی میهن اسلامی و نفع و ضرر دشمن خارجی را در نظر میگیرند و به همین خاطر در بسیاری از موارد دهانشان بسته میشود و ترجیح میدهند ساکت بمانند تا مبادا از نقد وضع موجود، نفعی هم به دشمن برسد. در چنین شرایطی کمترین انتظار از دولت و طرفداران دولت، خرج کردن مقداری حیا در مواجهه با منتقدان دلسوز داخلی است، نوعی از همان حیا و رواداری که معمولاً با دشمن خارجی روا داشته میشود!
در موضوع برجام، آقای ظریف در سخنی عجیب این حرف چندین ساله منتقدان را که «امریکا و غرب، مرکز جهان نیستند» مصادره کرده و به عنوان دیدگاه خویش، آن را بر سر منتقدان داخلی میکوبد و میگوید: «ما نباید همه فکر خود را معطوف به امریکا کنیم. بزرگترین مخالفان مذاکره با غرب، غرب را مرکز جهان میبینند (!) جاهایی که داد ضدیت با امریکا سر میدهند، باور ندارند امریکا را هم میتوان شکست داد.»
قطعاً کذب این ادعا روشنتر از آن است که نیازی به تبیین داشته باشد، اما اینکه چرا و چگونه چنین رسمی متداول میشود که با سخنان منتقدان، خود منتقدان را بکوبیم، نیاز به تحلیل سیاسی و البته روانشناسانه دارد. نکته آنجاست که جناب وزیر خارجه هنوز در رفتار خود مقابل غرب، آنان را مرکز جهان فرض میکند.
درست همان روزهایی که آقای ظریف در ساختمان وزارت خارجه، آنچنان شتابان و خندان به استقبال وزیر خارجه انگلیس رفت که مورد سرزنش افکار عمومی قرار گرفت، مقاله نویس بیبی سی انگلیسی در یادداشتی نوشت: «یک جوک قدیمی درمحافل دیپلماتیک هست که میگوید ایران تنها کشور جهان است که هنوز فکر میکند بریتانیا یک کشور قدرتمند است!» و قطعاً چنین برداشتی بیش از هرکس از رفتار و گفتار دولتمردان اتخاذ شده است. اینجا باید گفت: آقای ظریف کمی از آن تسامحی را که مقابل غرب نشان میدهید، برای منتقدان داخلی کنار بگذارید!
در موضوع دلار تک نرخی ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی و رانت ۱۸ میلیارد دلاری ناشی از آن، وضع دفاع دولتمردان اندکی پیچیده شده است. حسامالدین آشنا میگوید کار جهانگیری اشتباه بود که گفت: «برای همه مصارف» دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی داریم. روحانی میگوید این دلار تصمیم همه اقتصاددانان دولت بود. نیلی، دستیار ارشد اقتصادی سابق رئیسجمهور میگوید تصمیم من نبود.
سیف، رئیس کل سابق بانک مرکزی مدعی است کار او هم نبوده است. آشنا میگوید نیلی و سیف در جلسه حضور داشتند و موافق بودند و فقط روحانی مخالف بود و اکل میته کرد. چه کسی اکل میته کرد؟! همو که گرانی دلار در دولت قبلی را نشانه خودشیفتگی و استفاده نکردن از نظر کارشناسان و صاحبنظران میدانست! خب! کسی که همه کارشناسان و صاحبنظران اطرافش نظری میدهند، باید آن را اجرا کند و نتیجه بگیرد، نه آنکه در همان جلسه بگوید اکل میته میکنم و چند ماه بعد هم به همان کارشناسان اقتصادی دور و برش بگوید فرمولهای اقتصادی به درد خودتان میخورد!
در این میان جهانگیری که قهرمان دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی است و طبق اظهار نظر آشنا، به رغم هشدار او با افتخار پذیرفته است که این تصمیم دولت را اعلان کند و حتی مفتخر به عنوان «دلار جهانگیری» شد، ساکتتر از همه است.
شخصاً از دو عضو ستاد مقابله با تحریم ها- که جهانگیری رئیس آن است- در دو جلسه جداگانه شنیدم که گفتند ۱۸ میلیارد دلار ارز دشواریاب مملکت را به عدهای مفتخور و فاسد به عنوان وارد کننده دادند و حالا حتی یک دلار آن را نمیشود ردیابی کرد که کجا رفت و به چه مصرفی رسید و یکی از ایشان گفت که این تله امریکا برای خروج دلارها از ایران بود که ما در آن افتادیم.
معلوم است که ایشان زبان بیان این اعتراض را در مقابل آقای رئیس ندارند و در جلساتی که با روزنامهنگاران میگذارند، حرف دلشان را میزنند. اما حالا رئیسجمهور و مشاورانش دنبال متهم در خارج از جلسه دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی میگردند. اینجا نیز باید بگوییم لطفاً با منتقدان نجیب، همان مدارایی را داشته باشد که با دشمن نانجیب!
موضوع سوم پیوستن به توافق پاریس است. رئیسجمهور با تغییر محسوس هوای سخنان خود، گازهای گلخانهای را بهانهای برای جلوگیری از توسعه کشورهای در حال توسعه دانست و گفت که «آنها (امریکا، فرانسه و بیشتر توسعهیافتهها) خودشان به این توافقات پایبند نیستند ولی ما میخواهیم (با پیوستن به توافق پاریس) برای مردم خودمان دردسر درست کنیم.»
اگرچه میتوان فرض کرد این سخن رئیسجمهور که با دیدگاه اعضای کابینهاش در تضاد است، احتمالاً یکی از انواع هشدارهایی باشد که روحانی در دوره احتضار برجام به غربیها میدهد یا فرض کنیم او میخواهد به منتقدان خود- که از این سخن روحانی خوششان آمده است- یک تنفس موقت بدهد، اما با فرض حقیقی بودن این سخن، جای پرسش است که چرا اعضای کابینه در ماههای اخیر درباره توافق پاریس با منتقدان، جنجال به پا کردند و حالا رئیسجمهور همان حرف منتقدان را میزند. در اینجا هم نکته این نیست که گرم شدن زمین، علمی هست یا نیست، موضوع اصلی آن است که چرا هزینه این گرم شدن را میخواهند از کشورهایی بگیرند که کمترین اثر را در آن داشتهاند؟!
قطعاً منتقدان دلسوز دولت از اینکه دولتمردان را که خود به گوشه رینگ رفتهاند، سرزنش و تخطئه کنند، راضی نیستند، اما هیچ چیز مثل پذیرش خطا در این روزها به دولت برای عبور از مشکلات جاری کمک نمیکند.
غلامرضا صادقیان